نام پژوهشگر: مهری جمیلیان

بررسی گرایش زنان باردار شهر اراک به زایمان سزارین یا طبیعی علل آن و مقایسه آن در بخش خصوصی و دولتی در سال 1390.
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی - دانشکده پزشکی اراک 1392
  سارا قره شیخلو   مهری جمیلیان

مینه و هدف : با افزایش روز افزون انجام سزارین، داشتن اطلاعات کافی از دلایل بالا بودن میزان آن ، قطعاً می تواند راهگشای برنامه ریزی جامع تر به منظور کاستن از موارد سزارین باشد. مواد و روش ها :دراین مطالعه کوهورت، 269 زن باردار مراجعه کننده به کلینیک پره ناتال مرکز آموزشی - درمانی طالقانی اراک و 269 زن باردار مراجعه کننده به مطب های خصوصی متخصصین زنان و زایمان شهر اراک انتخاب و وارد مطالعه شدند. اطلاعات مختلفی از قبیل علل انتخاب روش زایمان ،ومشخصات دموگرافیک از طریق پرسشنامه و چک لیست جمع آوری شد ونمونه ها تا انجام زایمان پیگیری شدند. یافته ها : نتایج نشان داد بین متغیرهای انجام سزارین در دوستان و بستگان ،تمایل همسر، هزینه زایمان ،عوارض کمتر،بهبودی سریعتر،پیشگیری از تاخیر در زایمان،عدم تحمل درد زایمان، ،سلامت نوزاد،برخورد بد ماماهاو کوتاهی زمان زایمان و مکان درمانی ارتباط معناداری وجود دارد همچنین رابطه بین توصیه پزشک ،توصیه آشنایان و بستگان ،تمایل همسر،انجام سزارین در دوستان و بستگان،هزینه زایمان،عوارض کمتر،بهبودی سریعتر،تعیین دقیق تاریخ زایمان ،عدم تحمل درد زایمان ،ترس از طولانی شدن درد زایمان ،سلامت نوزاد ،دست نخورده ماندن دستگاه تناسلی ،احتمال بروز بی اختیاری ادراری در آینده ،احتمال بروز بواسیر یا دیسک کمر ، برخورد بد ماما ها،کوتاهی زمان زایمان ،کم بودن امکانات زایمان بدون درد با روش انتخابی زایمان معنی دار است. نتیجه گیری:باتوجه به اینکه دلایل غیر پزشکی در انتخاب روش نهایی زایمان دخیل بوده است ،پیشنهاد می شود که باآموزش کافی ومشاوره با مادران باردار ، گرایش آنان به زایمان طبیعی افزایش داده شود.

بررسی تاثیر روزه داری بر سیر بارداری و زایمان
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی - دانشکده پزشکی اراک 1392
  شیما اردلان   مهری جمیلیان

با توجه به اینکه مطالعات گذشته درباره اثرات روزه داری بر پارامترهایی که به عنوان مراقبت های دوران بارداری غیرمستقیم سلامت جنین و مادر را بررسی می کند در ماه مبارک رمضان نتایج متفاوتی را نشان داده است این مطالعه برای بررسی تغییراتشاخصهای مراقبت های دوران بارداری که نمایانگر سلامت مادر و جنین است و همچنین عوارض جنینی در روزه داران باردار انجام شده است. روشها و مواد: طی یک مطالعه کوهورت تعداد 317 نفر وارد مطالعه شدند و به دو گروه کنترل و گروه روزه دار تقسیم شدند در گروه روزه دار با توجه به تعداد روزهای روزه داری به 3 گروه 9-1 روز 19-10 روز و 30-20 روز تقسیم شدند و شاخص های مراقبتهای دوران بارداری مانند فشار خون، ارتفاع رحم ، سن بارداری، ضربان قلب جنین، حرکات جنین و اندکسهای نوزادی مانند وزن، قد، دورسر ، آپگار، میزان بستری در مراقبتهای ویژه نوزادان بررسی و نتایج به صورت آماری بیان شد. نتایج: در این مطالعه تعداد 317 نفر بررسی گردیدند در مورد فشار خون مادران تفاوت معنی داری بین گروه کنترل و روزه دار بدست نیامد. در مورد ضربان قلب جنین، ارتفاع رحم، احساس حرکات جنین توسط مادر، سن بارداری، نحوه زایمان، قد، وزن، دورسر ، آپگار و میزان بستری در مراقبتهای ویژه تفاوت معنی داری بین گروه کنترل و گروه روزه دار صرفنظر از روزهای روزه داری بدست نیامد. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های فوق به نظر می رسد روزه داری صرف نظر از تعداد روزهای روزه داری تاثیری برروی اندکسهای رشد جنین و عوارض مادری و جنینی ندارد. کلید واژه ها: روزه داری رمضان، بارداری، عوارض جنین

مقایسه اثر امگا3 و عصاره گل سرخ دردرمان سندرم پیش از قاعدگی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی - دانشکده پزشکی اراک 1392
  ساناز میرزایی   مهری جمیلیان

زمینه: سندرم پیش از قاعدگی به مجموعه ای از ظهور ادواری علایم جسمی و روانی اطلاق می گردد که در طول فاز لوتئال اتفاق می افتد و با خونریزی پایان می یابد این علایم باعث اختلال عملکرد روانی و شغلی می گردد، با توجه به اینکه مکانیسم پاتوفیزیولوژیک بیماری به طور دقیق مشخص نشده است، هنوز درمان مشخص و موثری برای این سندرم وجود ندارد هدف از مطالعه مذکور بررسی مقایسه اثر امگا-3 و عصاره گل سرخ بر علایم جسمی و روانی بیماران مبتلا به سندرم پیش قاعدگی می باشد. روشها و مواد: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی مداخله ای تصادفی می باشد که تعداد 120 بیمار که طبق معیارهایdsm iv مبتلا به این سندرم بودند را انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه مساوی تقسیم شدند در گروه اول تحت درمان با کپسول 500 mg امگا-3 روزانه یک عدد در گروه دوم تحت درمان با قطره خوراکی گل سرخ ساخت شرکت باریج اسانس روزانه 30 قطره از 14 روز قبل از زمان شروع قاعدگی بعدی تا اتمام قاعدگی به مدت 3 سیکل متوالی قرار گرفته و گروه سوم به عنوان کنترل تحت هیچ نوع درمانی قرار نگرفتند و سپس شدت علایم در طی مداخله ثبت گردید و پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل نتایج به صورت اماری بیان گردید. نتایج: باتوجه به یافته های مطالعه شدت علایم روانی و خلقی شامل تنش عصبی، تحریک پذیری، اضطراب، افسردگی، خستگی، فراموشکاری، کاهش میل جنسی، عدم تمرکز حواس، گریه کردن، میل به خودکشی و افزایش اشتها در گروه تحت درمان با عصاره گل سرخ به طور معنی داری نسبت به امگا-3 و پلاسبو کاهش داشت (p=0.001) و در مقابل علایم جسمانی شامل ورم اندامها، دردناک بودن پستانها، نفخ شکم و طپش قلب در گروه تحت درمان با امگا-3 نسبت به دو گروه دیگر به طور معنی داری نسبت به قبل از مداخله بهبودی داشت (p=0.001) در مورد علایم سردرد و میل به خوردن کربوهیدرات در هر 3 گروه تفاوت معنی داری نسبت به قبل از مداخله وجود نداشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد در درمان pms می توان از عصاره گل سرخ و امگا-3 با توجه به تاثیر مثبت این دودارو در کاهش علایمروانی و جسمی بیمار به صورت توام استفاده نمود. کلید واژه ها: سندرم پیش قاعدگی، علایم روانی- علایم جسمی- امگا-3 – عصاره گل سرخ

بررسی تاثیر تزریق همزمان آتروپین و هیوسین عضلانی بر روند پیشرفت زایمان و پیامد آن در زنان باردار شکم اول
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1392
  سیده معصومه قاضی میر سعید   مریم کرمعلی

مقدمه :دارای اثرات سویی برروی مادر و جنین می باشد مداخلات فراوانی برای کوتاه کردن زمان زایمان مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی مقایسه اثر استفاده همزمان آتروپین و هیوسین با استفاده هر کدام به تنهایی در پیشرفت زایمان و کوتاه کردن زمان زایمان می باشد. روشها و مواد: طی این مطالعه کار آزمایی بالینی تعداد 216 زن باردار شکم اول واجد شرایط وارد مطالعه شدند وبه صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول اتروپین به میزان mg/kg 01/0 ماکزیمم mg 5/0، گروه دوم هیوسین به میزان mg 20، گروه سوم اتروپین و هیوسین به صورت همزمان با همان دوز و گروه چهارم اب مقطر به میزان1سی سی به عنوان پلاسبو در ابتدای فاز فعال به صورت عضلانی دریافت کردند . در چهار گروه میزان نمره بیشاپ، مدت زمان فاز فعال ومدت مرحله دوم زایمان و همچنین میزان سزارین، آپگار دقیقه اول و پنجم محاسبه ومورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج : نمره بیشاپ در گروه اتروپین و هیوسین بهتر از سه گروه دیگربود(001/0(p= و همچنین زمان فاز فعال زایمان در گروه اتروپین و هیوسین کوتاهتر از سه گروه دیگر بود(05/0(p<. زمان مرحله دوم زایمان و میزان نیاز به سزارین و آپگار دقیقه 1و 5 در هر چهار گروه تفاوت معنی داری باهمدیگر نداشتند. نتیجه گیری :به نظر میرسد استفاده همزمان از آتروپین و هیوسین بدون اینکه باعث افزایش عوارض مادری و جنینی شود در پیشرفت روند زایمان و کوتاه کردن زمان زایمان موثر باشد.

بررسی میزان تاثیر اندانسترون و کتامین به عنوان پیش دارو در کاهش لرز پس از عمل سزارین تحت بی حسی نخاعی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1393
  امید گلستانیان   محمد خلیلی

مقدمه: لرز بعد از عمل یکی از عوارض شایع بعد از بیهوشی عمومی یا بیحسی ناحیه ای با شیوع 65-50در صد یا به طور متوسط 55 درصد می باشد. علت لرز پس از عمل می تواند ناشی از مکانیسم های تنظیم درجه حرارت به دنبال هیپوترمی مرکزی و کاهش 0/5-1/5درجه سانتی گراد در درجه حرارت مرکزی به دنبال بی هوشی و یا در اثر آزاد شدن سیتوکین ها به دنبال جراحی باشد. از آن جایی که اندانسترون بعنوان ضد تهوع و استفراغ به ور روتین به کار می رود و اثر بخشی ضد لرز آن دقیقاً معلوم نیست ، در این مطالعه اثر پیشدرمانی اندانسترون و مقایسه ی آن با کتامین برای کنترل لرز موردبررسی قرار گرفت. مواد و روش کار : 150 بیمار کاندید جراحی سزارین الکتیو که براساس سیستم طبقه بندی انجمن بیهوشی امریکا (american society of anesthesiologist) در کلاس i asaو iiقرار داشتند با توجه به معیارهای ورود وارد مطالعه گردیدند . انجام بیحسی اسپاینال به تمام بیماران با سوزن اسپاینال 25و با 2سی سی گزیلوکایین %5 مخلوط به اپی نفرین توسط متخصص بیهوشی انجام شد.بلافاصله پس از انجام اسپاینال بیمار در وضعیت supine (سمت راست لگن کمی بالاتر) قرار گرفته و داروی مورد نظر بر حسب گروه بندی بیماران بصورت وریدی تزریق شد.در گروه کتامین 20 میلی گرم,در گروه اندانسترون4 میلی گرم و در گروه پلاسبو2 سی سی نرمال سالین تزریق گردیدند.حجم محلول تزریقی در هر 3 گروه مساوی و برابر 2 سی سی بوده است. 5دقیقه پس از ورود بیمار به ریکاوری شدت لرز بر اساس معیار wrench توسط مجری طرح اندازه گیری گردید. نتایج: در مطالعه ی ما مجموعا 150 بیمار کاندید عمل سزارین شرکت داشتند که از نظر سن و وزن اختلاف معنا داری بین انها نبود.که هر 2 گروه اندانسترون و کتامین شدت لرز کمتری نسبت به گروه کتامین داشتند ولی بین این 2 گروه اختلاف معنا داری وجود نداشت.

تاثیر تمرین مقاومتی و مکمل امگا3 بر سطح سرمی هورمون آنتی مولرین و علایم سندروم متابولیک زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  محدثه رجبی هزاوه   حسن خلجی

هدف: نقش مکمل امگا3 بعنوان یک از عامل تاثیرگذار بر تولیدمثل و درمان دیس لیپیدمی و مقاومت به انسولین شناخته شده است که ممکن است مزایای تمرین ورزشی را افزایش دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثرتمرین مقاومتی به همراه امگا3 بر سطح سرمی amh و شاخص¬های سندروم متابولیک در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی¬کیستیک انجام شد. مواد و روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، سی زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (29/4±60/27 سال) به طور تصادفی به گروه های تمرین مقاومتی (10 نفر)، تمرین مقاومتی به همراه مکمل(10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین و تمرین به همراه دریافت مکمل در یک برنامه فزاینده حرکات مقاومتی شرکت نمودند، سه روز در هفته، در همین حین گروه تمرین دارونما و گروه تمرین به همراه مکمل روزانه 4 عدد کپسول 1 گرمی اسید های چرب امگا3 (هر کپسول حاوی 180 میلی گرم epa و 120 میلی گرم dha) دریافت کردند. در حالیکه به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته ای تحقیق سطح فعالیت های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد بعد از انجام 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه دریافت امگا3، وزن بدن، دور کمر، شاخص توده بدنی و همچنین شاخص های متابولیکی چون تری گلیسرید (04/0=p)، کلسترول تام (01/0=p) و ldl-کلسترول (01/0=p)، به طور معنی دار کاهش یافت. بعلاوه، تحلیل داده ها با آزمون تی وابسته نشان داد متعاقب 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه دریافت امگا3 مقادیر هورمون آنتی مولرین به طور معنی دار کاهش می یابد (03/0=p). نتیجه¬گیری: این نتایج پیشنهاد می¬کنند احتمالا مصرف مکمل امگا3 برای سلامت قلبی- متابولیکی و باروری مبتلایان به سندروم تخمدان پلی¬کیستیک یک روش درمانی ایمن و موثر است و ترکیب کردن آن با تمرین مقاومتی می¬تواند اثرات مفید آن را در یک دوره 8 هفته ای افزایش دهد.

تاثیر تمرین مقاومتی و مکمل کلسیم بر سطح سرمی هورمون آنتی مولرین و علایم سندروم متابولیک زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  محدثه السادات یعقوبی   مسعود گلپایگانی

سندروم تخمدان پلی کیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستم های متابولیکی و تولید مثلی را متاثر می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی برسطح سرمی هورمون آنتی مولرین وعلایم سندرم متابولیک در زنان مبتلابه سندروم تخمدان پلی کیستیک می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، بیست زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروه های تمرین مقاومتی و مکمل (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین و مکمل در یک برنامه فزاینده حرکات مقاومتی ودریافت مکمل شرکت نمودند، سه روز در هفته، در حالیکه به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته ای تحقیق سطح فعالیت های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. یافته ها: بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه دریافت مکمل کلسیم، تری¬گلسیرید (05/0p<)، کلسترول¬تام (00/0p<) و ldl کلسترول(01/0p<)و مقادیر هورمون آنتی مولرین(در سطح آلفای 05/0 به طور معنی دار کاهش یافت. نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که تمرین مقاومتی به همراه مکمل کلسیم می تواند اثرات مطلوبی بر شاخص های متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک داشته باشد

مقایسه سطح آگاهی پزشکان عمومی و کارورزان پزشکی از تغییرات بیوشیمیایی حین بارداری
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1393
  آرزو اعظمی   حیدر فراهانی

میزان مرگ مادران باردار بر اثر عوارض بارداری و زایمان نشان دهنده وضعیت سلامت زنان در جامعه، دسترسی، کفایت و کیفیت مراقبت های سلامتی و ظرفیت سیستم ارائه خدمات در پاسخ گویی به نیاز های جامعه زنان می باشد. در این مقوله پزشکان عمومی نقش ویژه ای دارند.حقوق باروری جزئی از حقوق بشر بوده که همه کشورها آن را به رسمیت شناخته اند و در اسناد حقوق بشر بین المللی به آن اشاره شده است. حقوق باروری در سراسر جهان با شاخص های بهداشت باروری ارزشیابی می شود. این شاخص ها بهترین نوع سنجش برای تعیین موفقیت نظام سلامت در رسیدن به این حقوق بوده و در واقع تبدیل آنها به نمایه های قابل ارزشیابی و پایش برای بررسی رفاه باروری جمعیت انجام شده است. میزان مرگ مادران باردار تحت تاثیر علل متعددی می باشد و یکی از این علل، میزان دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی و کمیت و کیفیت برخورداری از این خدمات می باشد.در طول بارداری تغیرات وسیع فیزیولوژیک و پاتولوژیک به وقوع می پیوندد که شناخت و مدیریت آن در پیامد بارداری سهم به سزایی دارد.تعیین علل مستقیم و غیرمستقیم مرگ مادران باردار به منظور برنامه ریزی و مداخله برای رسیدن به هدف قانون برنامه پنجم توسعه کشور ضرورت دارد. تاکنون سهم علل غیرمستقیم منتهی به این واقعه نظیر آگاهی و توانمندی پزشکان در مدیریت تغیرات فیزیولوژیک و پاتولوژیک نظیر تغییرات بیوشیمیایی خون و نحوه مدیریت آن توسط کادر پزشکی در کشور مورد ارزیابی قرار نگرفته است، این مطالعه با هدف تعیین آگاهی از تغییرات بیوشیمیایی خون در کارورزان، که در آینده بسیار نزدیکی به عنوان پزشک مشغول خدمت خواهند شد و پزشکان عمومی، که اولین سطح مراجعه با مادر باردار به ویژه در منا طق روستایی می باشد، به عنوان یکی از علل غیرمستقیم مرگ مادران باردار انجام گرفت. مطالعه مقطعی در سال 2014 بر 250 پزشک عمومی و دانشجوی پزشکی کارورز در سه گروه (گروه کارورزان 90 نفر، پزشکان عمومی با سابقه خدمت کمتر از 5 سال 80 نفر و پزشکان عمومی با سابقه خدمت بیش از 5 سال 80 نفر) در شهر اراک انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای 50 سوالی در خصوص آگاهی از زمان مناسب نمونه گیری جهت بررسی پارامترهای بیوشیمیایی و تغیرات بیوشیمیایی و هورمونی دوران بارداری بود. نتایج این تحقیق بر نیاز به تغییر در سبک آموزشی و تغییر آن از آموزش بیمارستان محور به آموزش بر مبنای حل مسئله و جامعه محور و علاوه بر آن هماهنگی و تعامل بیشتر گروه های تخصصی دانشکده پزشکی و برگزاری دوره های آموزشی برای پزشکان عمومی تأکید دارد.

مقایسه اثر بخشی روغن کرچک خوراکی و میزوپروستول واژینال با میزوپروستول واژینال به تنهایی در درمان سقط فراموش شده
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده علوم پزشکی اراک 1393
  معصومه حیدری   مهری جمیلیان

سقط فراموش شده به معنای باقی ماندن محصولات حاملگی مرده با سن کمتر از 20 هفته در رحم هفته می باشد . کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 72زن باردار با سقط فراموش شده که به دو گروه 36 نفری تقسیم شدند انجام شد. گروه مورد میزوپروستول و روغن کرچک خوراکی توام با آب میوه و گروه شاهد میزوپروستول و دارونما توام با آب میوه، دریافت نمود. پس از دفع محصولات بارداری سونوگرافی انجام و در صورت لزوم کورتاژ انجام شد . مدت زمان باز شدن دهانه رحم در گروه مداخله کوتاه تر از گروه شاهد و اختلاف آماری معنی دار بود (032/0=p). گروه شاهد نیاز به تعداد دفعات تجویز میزوپروستول بیشتری نسبت به گروه مداخله داشت و اختلاف آماری معنی دار بود (037/0=p). به نظر می رسد که روغن کرچک بتواند بر آمادگی سرویکس در درمان سقط موثر باشد .

بررسی تاثیر کرم حاوی زعفران با غلظت 20% بر میزان عفونت و باز شدن محل برش اپیزیوتومی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده علوم پزشکی اراک 1393
  سحرا محرابی   مهری جمیلیان

مقدمه : یکی از متداول ترین اعمال جراحی زنان و زایمان، اپیزیوتومی است. این برش در مرحله دوم زایمان، جهت تسهیل زایمان انجام می شود. برش این ناحیه با درد و ناراحتی همراه است. ترمیم زخم موجب رهایی از درد و بازگشت سریعتر به فعالیتهای روزانه می گردد. با توجه به میزان بالای عفونت محل اپیزیوتومی بر آن شدیم که با استفاده موضعی از کرم زعفران 20% در زنانی که تحت اپیزیوتومی قرار گرفته اند به بررسی اثرات آن بپردازیم. مواد و روشها : این مطالعه کار آزمایی بالینی تصادفی دو سوکور روی 60 زن باردار نخست زا که طی سالهای 93-92 در مرکز آموزشی درمانی طالقانی اراک تحت زایمان طبیعی و اپیزیوتومی قرار گرفتند انجام شد. گروه مداخله کرم موضعی حاوی عصاره زعفران20% بمدت 2 هفته روزانه سه بار و گروه شاهد کرم موضعی پلاسبو دریافت نمودند. وضعیت زخم و ترمیم آن در روز اول، هفتم و چهاردهم بعد از زایمان بررسی شد. نتایج : از نظرترمیم محل اپیزیوتومی درگروه مداخله نسبت به گروه کنترل اختلاف معنی داری در روزهای هفتم (054/0 = p) و چهاردهم (003/0 = p) مشاهده شد. از نظرروندپیوستگی لبه زخم در روز های اول (015/0 =p) و هفتم (013/0 = p) و چهاردهم (001/0 = p) در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل اختلاف معنی داری دیده شد. از نظر باز شدن زخم در روز اول (492/0 = p) اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت، هفتم (001/0 = p)، و چهاردهم (026/0 = p) اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه وجود داشت. نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که مصرف کرم عصاره زعفران 20% برای ترمیم زخم اپیزیوتومی و پیوستگی لبه های زخم می تواند موثر باشد.