نام پژوهشگر: عبدالرسول وطن دوست حقیقی
فاطمه علیمیرزایی عبدالرسول وطن دوست حقیقی
چکیده تمدن عظیم و میراث فرهنگی غنی و افتخارات باستانی و هنری ایران در همه نقاظ جهان، بخصوص در میان مردم روشن بین و تحصیل کرده دنیا، شناخته شده است. سرزمین پهناور ایران با همه فراز و نشیب هایی که در سرنوشت خود داشته، فرهنگ غنی، تمدن های بی شمار و آثار تاریخی و هنری با ارزشی دارد که از کهن ترین ایام تاکنون به صورت بناها و ساختمان های تاریخی- مذهبی و یا به صورت اشیاء در تپه های باستانی و قبور خودنمایی می کنند. مطالعه در آثار گذشتگان همیشه در وجود انسان ها بوده و هست. بررسی های اولیه و سپس کاوش های باستان شناسی غالباً به منظور بررسی هویت تمدن ها و فرهنگ انسان های باستانی بوده، ولی جنبه مادی نیز داشته است و گاهی افراد از فروش آثار عتیقه و باستانی سود برده اند. زمانی هم افراد آن ها را به صورت مجموعه های زیبا جمع آوری کرده و در کلکسیون ها و موزه ها جای داده اند تا فرهنگ های مختلف را در کنار هم تماشا کنند. در تمام این مراحل همواره سطوحی از توجه به بازسازی اشیاء صدمه دیده و به گونه ای حفظ و نگهداری آن ها وجود داشته است. با شناخت هر چه بیشتر آثار باستانی، مشخص گردید که آثار تاریخی و هنری هر ملتی به منزله شناسنامه، کارت ملی و شناسایی، هویت تاریخی و مفاخر ملی آن کشور است و بدین ترتیب حفظ، نگهداری، صیانت و مراقبت از این آثار به دلیل منابع و ارزش های معنوی و مادی بیش از حد آن ها، در دنیا یک اصل اساسی شناخته شد و به همین خاطر قوانین و مقررات مختلف برای آن تصویب شد. این اصل در هر کشوری از نقطه ای آغاز شده و در روند تغییر و رو به رشد خود تحت تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از یک سو و نظریه های مطرح شده توسط علاقمندان به آثار هنری و تاریخی از سوی دیگر واقع شده است. در ایران نیز عوامل مختلف یاد شده نقش مهمی در شکل گیری ساختار اولیه و شکل گیری تفکر و درک افراد از ارزش و اهمیت آثار تاریخی داشته است، با این تفاوت که تاکنون نظریه پردازی مکتوب و جامعی در زمینه مرمت اشیاء تاریخی در ایران وجود نداشته است. حفاظت و مرمت آثار تاریخی در کشور ما بسیار جوان بوده و همواره پیرو روش های به کار گرفته شده در کشور های دیگر و از جمله چند کشور پیشگام در زمینه حفاظت و مرمت، مثل فرانسه، ایتالیا و انگلیس بوده است. قابل ذکر است که موضوع حفاظت و مرمت سفال در ایران (غیر تاریخی و به شیوه سنتی با دیدگاه تعمیر ظروف زندگی) قدمتی بیش از دیگر کشورها دارد. اما حفاظت و مرمت سنتی (هنری) سفال های تاریخی از حدود یک قرن پیش و مقارن با آغاز کاوش های باستان شناسی توسط کشورهای خارجی شکل گرفت و صورت علمی آن حدود نیم قرن است که در چارچوب نظام آموزشی کشور به اجرا در آمده است. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن بیان و معرفی تاریخچه ای از باستان شناسی، اولین محوطه های کاوش در بر دارنده سفال، روند شکل گیری مراکز حفاظتی آثار تاریخی و دست اندرکاران تشکیل آن ها، به بررسی گزارش های باستان شناسی با تمرکز بر استخراج شیوه های مطالعه و برخورد آن ها با سفالینه ها پرداخته شود. به علاوه با مروری بر سابقه فعالیت های پژوهشی و مطالعاتی بر روی سفالینه های ایرانی در داخل و خارج از کشور، معرفی مراکز آموزشی مرتبط با حفاظت و مرمت سفال و اولین آزمایشگاه ها و کارگاه های مرمت و همچنین مرمتگرانی که تخصص آن ها مرمت این گروه از اشیاء بوده است، شکل گیری و سیر تحول و توسعه آموزشی و پژوهشی در این زمینه مورد مطالعه قرار گرفته است. در همین رابطه با انجام مصاحبه های حضوری با باستان شناسان، استادکاران سنتی و کارشناسان و مرمتگران آثار تاریخی در کشور و بهره گیری از تجربیات گران بهای آن ها و همچنین بررسی و مطالعه نمونه های سفال های مرمت شده در دوره های زمانی گوناگون توسط این کارشناسان و متخصصان، تلاش شده است تا با استخراج اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها تصویر واضحی از سیر تحول و توسعه مرمت سفال در ایران عرضه شود.
راشد راهداری عبدالرسول وطن دوست حقیقی
کوه خواجه تنها برجستگی سنگی دشت سیستان است که در 30 کیلومتری زابل قرار گرفته است و در آن آثاری از دوره های پارینه سنگی تا اواخر اسلامی وجود دارد. مهمترین آثار تاریخی موجود در این کوه مربوط به دوره ی اشکانی و ساسانی است که کهندژ در راس همه ی آنها قرار دارد. تزئینات موجود در کهندژ کوه خواجه در تاریخ هنر ایران اهمیت بسیار زیادی دارد. تزئیناتی شامل نقاشی ها، گچبری ها و تزئینات گلی که این نوع تزئینات (تزئینات گلی) از نظرفن اجرا کاملا منحصر به فرد هستند. در این پژوهش این تزئینات بعد از بررسی های تاریخی مورد بررسی فنی و آسیب شناسی قرار گرفتند پس از آن در فصل پنجم مبانی نظری و روش شناسی حفاظت از این آثار بررسی شده است که مشخص گردید در حال حاضر این آثار احتیاج به حفاظت شیمیایی نداشته و حفاظت کلی و معمارانه و به طور کلی کنترل شرایط محیطی بهترین راه حفاظت از آنها است البته باید یادآور شد که حفاظت با استفاده از مواد شیمیایی جهت استفاده در مواقع اضطراری (یعنی هنگامی که کنترل شرایط محیط به تنهایی قادر به حفاظت از این آثار ارزشمند نباشد) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در فصل آخر با توجه به فصول قبل بسته به شرایط هرکدام از تزئینات، راه حل حفاظتی مربوط به خود آن نقش، پیشنهاد شده است.