نام پژوهشگر: سید محمد حکاک قزوینی
شهربانو قاعد جورشری سید محمد حکاک قزوینی
چکیده یکی از دغدغه های اصلی متفکران و فلاسفه بزرگ هر عصر ،ارائه تبیینی عقلانی و صحیح از عالم هستی است. این مسئله از زمان دانشمندان دوره پیش از میلاد از قبیل هراکلیتوس، پارمنیدس و فیثاغورث،آغاز شد و تا زمان معاصر نیز در آثار بزرگان فلسفه به چشم می خورد.اغلب این تبیین ها متأثر از عقاید فلاسفه در باب مسایلی چون چگونگی ربط خدا با عالم ،علم و تعلق اراده او به آن ، صدور اجزای عالم از او و از یکدیگر و موضوعات دیگر می باشد. در این میان دو نوع از تفاسیری که برای جهان ارائه شده است، با دو مکتب فکری متفاوت ،در فلسفه اسلامی برجستـه تـر مـی نـماید؛ نظام های فلسفی ابن سینا و سهروردی.نگارنده پایان نامه حاضر بر آنست تا این دو نظام را از این حیث بررسی نموده و وجوه اشتراک و افتراق آنها را مشخص نماید و اهمیت و نتایج این بررسی را یادآور شود. واژگان کلیدی: صدور ،عقل، علم خدا به عالم ، فاعلیت خدا،مراتب هستی
محمدرضا موحدی نجف آبادی سید محمد حکاک قزوینی
در این رساله به تبیین آراء فلوطین درخصوص صادر اول و مقایسه ی آن با آرائی پرداخته ایم که در همین خصوص از آیات و روایات اسلامی قابل استنباطند. فلوطین بر اساس آراء افلاطون به سه اقنوم احد، عقل و نفس قائل می شود. احد ازلاً کامل است و هر چیز کاملی تولید می کند. محصول این تولید، تصویری از احد به نام عقل ناتمام است. عقل ناتمام با تلاش برای کسب شناختی حصولی از احد، از سویی فعلیت خود را کامل می کند و از سوی دیگر، معقولات را که همان ایده های افلاطونی و هستی حقیقی هستند، به دست می آورد. درمقابل، در آیات و روایات، صادر اول به نام های متعددی نامیده شده است : «حق»، «قلم»، «لوح»، «امر»، «روح»، «عقل»، «نور پیامبر»، «آب» و ... . در این رساله کوشیده ایم تا پس از ارائه ی تبیین مستقل و جامعی از هر یک از دو دیدگاه، شباهت ها و تفاوت های آن دو به تفصیل تبیین شود.