یکی از دغدغه های اصلی مدیران بازاریابی جستجوی راه های توسعه ی پورتفولیوی محصول و کاهش ریسک شکست محصولات جدید است. یکی از راه های متداول کسب این هدف، توسعه ی برند است. این تحقیق با هدف: 1. بررسی تاثیر عوامل موثر بر نگرش نسبت به توسعه برند، 2. تاثیر نگرش نسبت به توسعه و تبلیغات بر رفتار مصرف کننده انجام شده است. در این پژوهش چهار متغیر آگاهی از برند، تصویر اولیه برند، وفاداری به برند، تناسب تصویر برند به عنوان عوامل تاثیرگذار بر نگرش نسبت به توسعه در نظر گرفته شدند. ابتدا تاثیر این عوامل برنگرش نسبت به توسعه و سپس تاثیر نگرش نسبت به توسعه بر تصویر نهایی برند و قصد خرید را مورد بررسی قرار دادیم. سنجش متغیرهای تحقیق از طریق دو پیش آزمون و با استفاده یک پرسشنامه صورت پذیرفت. پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه گیری، با استفاده از آزمون کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی، پرسشنامه در میان نمونه ای متشکل از 600 نفر از دانشجویان در دانشگاه شهید چمران اهواز توزیع شد. روش تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری بود. نتایج نشان داد تناسب تصویر برند بیشترین تاثیر را بر نگرش نسبت به توسعه دارد . تبلیغات اثر تعدیل کنندگی بر رابطه بین تصویر اولیه برند و نگرش توسعه دارد. همچنین تبلیغات مبتنی بر برند تاثیر قوی تری بر نگرش توسعه دارند.

با توجه به اهمیت بورس اوراق بهادار در اقتصاد کشور و همچنین افزایش روزافزون سرمایه گذاری در حوزه بورس ، این مطالعه به بررسی تاثیر ریسک درک شده و سودمندی درک شده بر قصد خرید سرمایه گذاران بالقوه بورس اوراق بهادار در شهر اهواز با بررسی نقش میانجیگری نگرش سرمایه گذاران می پردازد. جهت بررسی این آثار و کشف روابط از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای سودمندی درک شده و نگرش رابطه معنا داری با قصد سرمایه گذاری در بورس دارند و متغیر ریسک درک شده رابطه معنا داری با قصد سرمایه گذاری در بورس ندارد و همچنین سودمندی درک شده باعث افزایش در نگرش شده و سپس باعث افزایش قصد سرمایه گذاری می شود اما ریسک درک شده باعث افزایش در نگرش و در نهایت افزایش قصد سرمایه گذاری نمی شود . نتایج حاصل از این مطالعه به درک کلی از سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار کمک کرده و تجزیه و تحلیل تجربی مفیدی از نمونه سرمایه گذاری های انجام شده در این حوزه را ارائه می دهد.