نام پژوهشگر: معروف علی اخمدوند
مرضیه شیری شوریجه معروف علی اخمدوند
چکیده شناخت ذات و صفات خداوند یکی از دغدغه های دیرین بشر بوده و هست. خداباوران همواره در اصل اتصاف و نحوه ی اتصاف واجب تعالی به صفات اختلاف نظر دارند. متکلمان امامیه نیز از این نزاع به دور نمانده و دیدگاه های متفاوتی ارائه نموده اند. اکثر آنها ضمن پذیرش وجود صفات کمال در خداوند و قابل شناخت دانستن آنها برای انسان، پس از نفی جهات نقص، آنها را به واجب تعالی نسبت داده-اند. گروهی از متکلمان امامیه هم چون شیخ صدوق، ابن میثم بحرانی، علامه حلی، فاضل مقداد سیوری، سید عبداله شبر و علامه مجلسی در باب صفات الهی دیدگاهی متفاوت اتخاذ نموده-اند. برخی از آن ها وجود هر گونه صفت در خداوند را انکار نموده و ذات حق تعالی را منزه از اتصاف به صفت دانسته اند. برخی دیگر ضمن پذیرش وجود صفت در خداوند، فهم انسان را ناتوان از شناخت صفات او قلمداد نموده-اند. گروهی دیگر با وجود پذیرش اصل صفات و امکان معرفت به آنها، صفات ثبوتی ذاتی را در حوزه معناشناختی حمل بر معنای سلبی نموده و به معنای نفی مقابل های آنها تفسیر نموده اند؛ مثلاً عالم بودن خداوند را به معنای جاهل نبودن او تعبیر می کنند؛ چنین نظریه ای به الهیات سلبی شهرت یافته است. تنزیه واجب تعالی، نفی هر گونه تشبیه از او، ناتوانی فهم بشر از درک ذات و صفات الهی و استناد به برخی از روایات از مهم ترین دلائل این نظریه به شمار می آید. در این نوشتار رویکردهای مختلف به صفات الهی و تقریرهای مختلف الهیات سلبی مورد توجه قرار گرفته و دیدگاه متکلمان امامیه معتقد به الهیات سلبی گزارش و اصول و مبانی الهیات سلبی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. و در پایان نحوه صحیح اتصاف واجب تعالی به صفات بیان شده است.