هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و تحلیل رفتگی معلمان تربیت بدنی استان گیلان می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی معلمان تربیت بدنی استان گیلان (617نفر) تشکیل می دهند. نمونه آماری براساس جدول مورگان از سه قطب مرکزی، غرب، و شرق (287 نفر) استان گیلان انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از 3 پرسشنامه ی ویژگی های فردی، تحلیل رفتگی مسلش (1996) (25 سوال در 3 بعد) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی خداداد (1389) (41 سوال در قالب 4 بعد) استفاده شد. در یک مطالعه راهنما از آلفای کرونباخ ثبات درونی پرسشنامه ها به ترتیب (84/0r=) و (85/0r=) به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات در آمار استنباطی از آزمون های کالموگروف- اسمیرنف برای آزمون نرمال بودن توزیع داده ها، فریدمن، ویلکاکسون، ضریب همبستگی اسپیرمن، u من ویتنی، و رگرسیون در سطح معنی-داری کمتر از 05/0 استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین ابعاد تحلیل رفتگی شغلی و همچنین بین ابعاد سرمایه اجتماعی در معلمان تربیت بدنی تفاوت معنی داری وجود دارد و اولویت در تحلیل رفتگی مربوط به کاهش بازده عملکرد و در سرمایه اجتماعی مربوط به شهروندی سازمانی بود. یافته-ها نشان داد که بین سرمایه اجتماعی با تحلیل رفتگی شغلی معلمان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و با افزایش میزان سرمایه اجتماعی میزان تحلیل رفتگی شغلی این افراد کاهش می یابد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی قابلیت پیش بینی تحلیل رفتگی شغلی معلمان تربیت بدنی را دارا هستند و ابعاد متغیر مستقل یعنی سرمایه اجتماعی به میزان 36/0 میزان تحلیل رفتگی شغلی را پیش بینی می-کنند. همچنین ابعاد اعتماد بین فردی، اعتماد سازمانی و شهروندی سازمانی مهمترین ابعاد در پیش بینی تحلیل رفتگی شغلی معلمان تربیت بدنی استان گیلان به شمار می روند. در کل نتایج از این فرضیه حمایت می کند که سرمایه اجتماعی بر کاهش میزان تحلیل رفتگی معلمان تربیت بدنی تاثیر معنی داری دارد.

هدف از این پژوهش، بررسی رابطه تعهد سازمانی معلمان با مدیریت کلاسداری مدارس متوسطه ی دخترانه دولتی شهر یزد بود. پژوهش به شیوه توصیفی (همبستگی) انجام شده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق از دو پرسشنامه مک کومارک (1997) برای بررسی ابعاد مدیریت کلاسداری و آلن و مایر (1990) برای ارزیابی ابعاد تعهد سازمانی دبیران استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دبیران زن تربیت بدنی شاغل در مدارس متوسطه ناحیه 1و 2شهرستان یزد که شامل 110 نفر بود و به روش نمونه گیری سرشماری نمونه برابر جامعه می باشد. از آمار توصیفی، آزمون t استیودنت، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح معنی داری (05/?0p) استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که : بین ابعاد مدیریت کلاسداری و تعهد عاطفی از مولفه های تعهد سازمانی با رفتار دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد (p ?0.05). همچنین بین نحوه سازماندهی و عوامل موثر آموزشی با تعهد عاطفی دبیران هیچ گونه ارتباط معنی داری مشاهده نگردید (p ?0.05 ). در مجموع بین تعهد سازمانی و مدیریت کلاسداری دبیران تربیت بدنی رابطه معنی دار وجود دارد (p <0.05) و نیز بین تعهد مستمر و ضعیت تاهل و نیز تحصیلات رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد(p? 0.05 ).ولی بین سایر ویژگی های فردی با سایر خرده مقیاس های تعهد سازمانی رابطه معنی دار وجود نداشته است (p ?0.05).یافته های تحقیق حاکی از رابطه معنی دار بین رفتار دانش آموزان و عوامل موثر آموزشی با سطح تحصیلی دبیران بوده است(p ?0.05 ). ولی بین سایر ویژگی های فردی و مولفه های مدیریت کلاسداری رابطه معنی دار وجود نداشته است (p ?0.05).یافته ها نشان داد که تعهد عاطفی دبیران از طریق مولفه رفتار با دانش آموزان ، تعهد هنجاری و تعهد مستمر، و نیز تعهد سازمانی از طریق مولفه های رفتار با دانش آموزان و عوامل موثر آموزشی قابل پیش بینی است . لذا به مسئولین آموزش و پرورش پیشنهاد می شود، به منظور افزایش تعهد سازمانی دبیران، در جهت اصلاح رفتارهای دانش آموزان تلاش بیشتری به عمل آورند تا دبیران با علاقه و تلاش بیشتری به تدریس بپردازند.