نام پژوهشگر: امین بوستانچی
امین بوستانچی صمد دیلمقانی موحد
این نوشتار که نگاه گوشه ای به حکمت دو حکیم، محمد بن زکریای رازی و ناصر خسرو قبادیانی می باشد، موضوعی را در درون و بطن خود آشکار می سازد که همان جایگاه دو حکیم از دو منظر فلسفه و کلام، نسبت به مسائل و حقایق هستی می باشد. رازی که خود را از تعلقات دینی رها ساخته و در شناختش از حقایق، عاری از پیش ورزهای اعتقادی و دینی بوده، قطعأ می تواند در جایگاه یک فیلسوف قرار بگیرد. در حالیکه ناصر، بدنبال، اثبات باورهای دینی و اعتقادی خود به دامن عقل و خرد چنگ زده، و دین و عقل را در تلاشی بی امان، همراه ساخته است. بنابراین مشربی را که ناصر در شناخت حقایق از خود بجا گذاشته، همان نگرش یک متکلم است. رازی، عقل و خرد را بزرگترین نعمت خدا می داند، چرا که بیشترین سود را برای بشر به همراه دارد. و بر آن است که باید در هم? امور به آن مراجعه نمود. اما از طرفی ناصر، متأثر از تفکرات مذهبی خود به عقل و خرد سمت و سو می دهد، و او را در خدمت دین قرار می دهد. و بر آن است تا دین را تبیین عقلانی نماید. این نوشتار که از چهار فصل برخوردار می باشد، در فصل دوم و سوم به ترتیب، ضمن اینکه به زندگی و زمانه و آثار رازی و ناصرخسرو اشاره شده است، مقولاتی در باب طبیعیات و مابعدالطبیعه و الهیات و اخلاق به بحث گذاشته شده است. و در فصل چهارم به نتیجه گیری و بررسی مقولات مشترک که از سوی این دو حکیم مطرح شده، پرداخته شده است.