نام پژوهشگر: نوشین رجبلو

نقش زمان در ادراک فضای شهری خیابان ولیعصر تهران( چهارراه ولیعصر تا میدان ولیعصر)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1391
  نوشین رجبلو   آتوسا مدیری

ادراک فرآیندی هدفمند است که از طریق آن، اطلاعات حسی دریافتی از محرک های محیطی را بازشناسی و سازماندهی می کنیم و به آن ها معنا می بخشیم. چهار بعد گوناگون ادراک شامل بعد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزیابی است. ادراک فضای شهری فعالیتی است که زمان و حرکت را در بر می گیرد. زمان، یک نیروی هدایت کننده ی رفتار است و با حرکت رابطه ای تنگاتنگ دارد. زمان در حرکت طبیعت، بر اساس چرخه ای بودن(فصول سال، روز و شب و ...)، و زمان در حرکت انسان، بر اساس سرعت حرکت و با در نظر گرفتن فاصله(مسافت طی شده) بررسی می شود. در این پژوهش ابتدا تعریفی از مولفه های ادراک و زمان ارائه می شود و نقش زمان در هریک از ابعاد ادراک بیان می گردد، سپس در مبانی نظری، شاخص های موثر در هر یک از آن ها بر اساس مدل ادراکی گیبسون دسته بندی و تعریف می گردند. در مرحله ی بعد در روش شناسی پژوهش، با استفاده از پرسشنامه و آزمون های آماری، رابطه ی بین مولفه های زمان و ابعاد شناختی و احساسی ادراک، و نیز شدت همبستگی بین آن ها سنجیده می شود. در نهایت مشخص می گردد کدامیک از شاخص های زمان می تواند بر شاخص های ابعاد شناختی و احساسی ادراک تاثیر گذار باشد. هدف از این تحقیق بیان نقش زمان در ادراک فضای شهری، و شناخت مولفه های تاثیر گذار زمان(در حرکت انسان و طبیعت) بر ابعاد شناختی و احساسی ادراک توسط استفاده کنندگان از فضای شهری است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که زمان در حرکت انسان بر ادراک شناختی انسان از فضا تاثیر می گذارد. به گونه ای که هرچه سرعت حرکت انسان کمتر و مدت زمان حضور انسان در فضا بیشتر باشد، میزان یادآوری و ادراک ویژگی های بصری فضا بیشتر است. همچنین زمان در حرکت طبیعت بر ادراک احساسی انسان از فضا تاثیر گذار است. به گونه ای که در طول روز و شب، شدت و میزان بروز احساساتی چون حس امنیت، خستگی، لذت، اضطراب، آرامش، عصبانیت و ... متفاوت است. در این راستا ادراک برخی از ویژگی های بصری و عملکردی فضا(نظیر رنگ و کاربری)، با مدت زمان حضور انسان در فضا رابطه ندارد. همچنین بروز برخی از احساسات(نظیر غم، شادی و ترس) با چرخه ی کوتاه مدت(شب و روز) و بلند مدت(تابستان و زمستان) زمان رابطه ندارند. علت این امر را می توان در تفاوت در ویژگی های فردی، حالات احساسی و عاطفی درونی افراد و نیز ویژگی های کالبدی و غیر کالبدی محیطی که افراد در آن حضور دارند، جست و جو نمود.