نام پژوهشگر: منیژه رحمتی
منیژه رحمتی مرتضی میرغلامی
نابسامانی موجود در شهرهای ایران چه از حیث تعامل شهر با بستر طبیعی، چه از جنبه های اجتماعی و چه از جنبه های کالبدی سال های زیادی است که از سوی مردم، مسئولین، متخصصین و حرفه مندان به انواع مختلف مطرح می شود. در دهه های اخیر تلاش های فراوانی در جهت بهبود فرآیندهای طراحی (بخصوص در حوزه معماری) صورت پذیرفته است.گرچه این تلاش ها در حوزه طراحی شهری کمتر به چشم می خورد. واقعیت انکارناپذیر در این خصوص آن است که اغلب دست اندرکاران امر شهرسازی و معماری، شیوه های کشورهای غربی را الگو و سرمشق خود قرار می دهند، لیکن به این امر توجه ندارند که درکشوری زندگی می کنند که هزاران سال تمدن را در سابقه خود دارد. در شهرهای ایران یک نظام سازمان یافته برای این امر وجود ندارد و نبود الگو یکی از دلایل این امر است و با پیدا کردن یک زبان الگو می توان این مسئله را تا حدی حل کرد. طراحی پیش از آنکه به عنوان یک فرآیند یا روش مورد توجه قرار گیرد، به مراتبی از آموزه ها وابسته است که اغلب از آنها با عنوان «الگوهای طراحی» یاد می شود. الگوها، حاوی قابلیت های لازم جهت شکل دهی به محیط هستند. از طریق بازشناسی آنها می توانیم دنیای اطراف خویش را درک نموده و نوعی زبان توصیف و تحلیل را شکل دهیم که بر اساس آن میزان تأثیر هر مولفه ای را بر زندگی خویش دریابیم. زبان الگو نیز برگرفته از یک کیفیت فضایی و مرتبط با مبحث هویت فضاست. زبان الگو برگرفته از فرهنگ، الگوی رویدادها در فضا و چیستی فضاست، پس این جرقه را در ذهن پژوهشگر پدید می آورد که بین حوزه زبان الگو و طراحی شهری (بخصوص با بعد اجتماعی-فرهنگی و اقلیمی) می توان به ارتباطی رسید و بتوان به مدلی ارتباطی از «زبان الگوی طراحی شهری ایرانی» دست یافت. پایان نامه حاضر با توجه به مسئله مذکور، طراحی شهری را به عنوان یکی از ابزارهای موثر در حفظ و ارتقای ویژگی های فرهنگی ایرانی در شهرهای ایرانی با تمرکز بر شهر نائین معرفی می نماید. بدین ترتیب این پایان نامه سعی در تدوین یک زبان الگویی تعمیم پذیر برای طراحی شهری دارد که بوسیله آن بتوان ساخت و ساز را برای شهرهای ایرانی ساماندهی نمود. بطوری که شهر یا فضای شهری حاصل در عین پذیرش عملکردهایی مطابق با نیازهای امروزی بشر، مکانی منطبق بر سیستم ارزشی و پایدار و متداوم فرهنگ ایرانی باشد. بنابراین ویژگی مهم این پژوهش توجه به اقلیم، ارزش ها، هنجارها و در مجموع ساختار فرهنگی-معنایی جوامع در تدوین زبان الگوی طراحی شهری است. این پژوهش با پیمایش الگوهای بومی یک محیط در قالب مفروضاتی چند ناشی از نگرش های موجود پیرامون موضوع و با محوریت نظریه «زبان الگو» به بازشناسی و بررسی تأثیر الگوها در شکل گیری محیط پرداخته و آنها را در تدوین نظامی جامع از مفروضات بگونه ای بکار می گیرد تا این الگوها همچون زبان طراحی در شکل دادن دوباره محیط بکار آیند با توجه به هدف رساله که دستیابی به یک زبان الگوی طراحی شهری ایرانی است، به عنوان نمونه موردی یک گستره کوچک شهری در اقلیم گرم و خشک انتخاب شده است. این گستره کوچک شهر نایین است. مراحل شناخت شهر از روش کارمونا و همکارانش صورت گرفته و به ارزیابی کیفیات محیطی با استفاده از نمایانگرها پرداخته است، که شیوه کار مطالعات میدانی و مشاهده می باشد. برای تحلیل نیز از روش swot استفاده گردیده. جهت استخراج الگوها، روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و همچنین مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بر روی نمونه می باشد. شیوه انجام کار، با حضور در مکان و مشاهده صورت گرفته و ابزار کار دوربین و مصاحبه با افراد بومی شهر است. و در نهایت با استفاده از تکنیکی که کریستوفر الکساندر در کتاب زبان الگو از آن استفاده کرده است، استخراج الگوها صورت گرفته است. در این پایان نامه که با رویکرد زبان الگو به استخراج الگوها برای طراحی شهری ایرانی پرداخته است با فرض اینکه یک زبان الگو در فرم شهرهای ایرانی قابل استخراج و استفاده می باشد، این نتیجه گرفته می شود که می توان ارزش های فرم، عملکرد و معنای شهر ایرانی را الگو قرار داد و برای موارد مشابه خود نیز تعمیم داد. کمترین هدف در پژوهش هایی از این نوع، دست یافتن به شناخت نسبی جهت آغاز فعالیت طراحی است. با توجه به اهداف پایان نامه که شناساندن گوشه هایی از اصول و ارزش های ساختاری شهرسازی ایرانی و استفاده از این ارزش ها در جهت رسیدن به یک زبان الگو برای طراحی ایرانی است، می توان گفت مطالعه حاضر با در نظر گرفتن محدودیت هایی که وجود داشته تا حدودی توانسته به شناسایی این ارزش ها با محوریت ریخت، بپردازد. این پایان نامه حاضر فقط با بررسی یک نمونه موردی خاص الگوهای مربوطه را، حول محور ریخت، استخراج نموده و نهایتاً می توان برای موارد مشابه با این نمونه نیز استفاده کرد. بنابراین با توجه به گستردگی این کار انتظار می رود که این پژوهش در تلاش های آتی دیگر محققین و شهرسازان ایرانی دنبال شود و زبان الگوی طراحی شهری ایرانی به یک نظریه اساسی جامع در طراحی شهری ایران تبدیل شود.