نام پژوهشگر: نرگس شعرباف
نرگس شعرباف مهیار صامت حقیقی
کودکان اساس دنیای آینده هستندو بازی در کنار سایر نیازهای اساسی چون غذا،سلامتی،سر پناه و تحصیل برای رشد استعدادهای بالقوه آنان ضروری است.در جامعه شتابزده امروزی ما ارزش و اعتبار بازی ،نادیده گرفته شده است و جای خود را به نوعی فعالیت رقابت گونه داده که تنش و آشفتگی های روحی و روانی کودکان را به همراه دارد. رواج زندگی آپارتمان نشینی و به دنبال آن محدودیت در رویارویی با محیط های طبیعی فرصت لازم برای بازی آزاد کودکان را از آنان سلب می کند،در حالی که طبیعت برای چالش های جسمی ،روحی و اجتماعی کودکان ضروری است و آنها را به اصل خود هدایت می کند. این محرومیت یکی از علل اصلی بروز ناهنجاری های اجتماعی در کودکان و رواج خشونت در میان نوجوانان و جوانان است،همانگونه که تحقیقات ipa(انجمن بین المللی حق کودک برای بازی)نشان می دهد،کمبودفرصت هاو فضای مناسب تاثیری عمده در بروز انحرافات و خشونت و جرایم کودکان و نوجوانان دارد. ....و اما در این میان آزادی برای بازی کردن نعمتی است که ممکن است که کمتر به کودکان دارای ناتوانی اعطا شود. کمبود محیط های فیزیکی مناسب برای بازی کردن،کوتاهی سرپرستان بزرگسال برای کمک کردن به آنها در برنامه ریزی و انجام بازی های روزمره و دسترسی نداشتن به همبازی های مناسب همگی دست به دست هم می دهند تا اینطور برداشت شود که کودکان دارای نا توانی،دچار نقایص اساسی در زمینه بازی هستند.در واقع این برداشت احتمالا به کلی نادرست است و تفاوتهای مشاهده شده در بازی ممکن است منشا محیطی داشته باشند. پژوهش در زمینه بازی کودکان دارای نقایص بینایی به دو نتیجه گیری کلی منجر شده است،نخستین و شاید مهمترین نتیجه اینکه، نقایص بینایی باعث نا توانی اساسی در زمینه بازی نمی شود. کودکان نابینا مانند همه کودکان بازی می کنند. دوم اینکه با وجود شباهت های جهانی در بازی، تفاوتهای چندی در بازی کودکان با نقایص بینایی مشاهده شده است. یکی از برجسته ترین تفاوتهای بین بازی کودکان بینا و نابینا در این است که میزان بازی انفرادی در کودکانی که محدودیت بینایی دارند بیشتر است. دومین تفاوت بین بازی کودکان بینا و نابینا این است که کودکانی که محدودیت بینایی دارند،در بازی تخیلی خود کمتر خیالپردازی می کنند و کمتر احتمال دارد که به دستکاری محیط فیزیکی و کاوش آن بپر دازند. با این حال اگر مربیان و سرپرستان این کودکان ،آنان را به انجام دادن بازی ترغیب کنند و محیط حسی پر باری برای آنها فراهم کنند رفته رفته بازی این کودکان بهبود میابد. کودکان نابینا و یا کم بینا به واسطه بازیهای حداقل دو نفره و یا گروهی احساس استقلال و درک تواناییهای فردی بیشتری خواهند داشت. بازی با همسالان باعث افزایش روحیه اعتماد به نفس و همکاری در ایشان می شود که این خود از بروز خشونت، لجبازی ،افسردگی و ....در این کودکان جلوگیری می کند. تعامل با همنوع برای انسان در هرمقطع سنی لذت بخش و آموزنده است، پس می توان با فراهم کردن فضاهای مناسب، بر نامه ریزی های درست و استفاده از وسایل بازی کار آمد و مفید روحیه زندگی را در این کودکان افزایش داد، و در آخر .... آنچه که باید به خاطر داشته باشیم این است که اگر چه کودک ما نابیناست اما تنها نیست..... نتیجه گیری : امروزه زندگی شهر نشینی امکان بازی آزادانه کودکان را محدود و یا سلب کرده است که این خود موجب بروز ناهنجاریهایی در رفتار و روحیات کودکان خواهد شد، در این بین کودکان دارای معلولیت های جسمی آسیب بیشتری می بینند،چرا که فضاها و امکانات مناسب برای این کودکان بسیار کم است و توجه به نیاز های این گروه کمتر صورت گرفته است. با برنامه ریزی های درست و در نظر گرفتن امکانات مناسب برای این کودکان می توان ایشان رابه انجام بازیهای گروهی ترغیب کرد،بازی با همسالان امکان حس استقلال و اعتماد به نفس و نشاط را در این کودکان افزایش داده و همین می تواند پایه های شخصیتی ایشان استحکام بخشیده تا در آینده افراد مفیدی برای جامعه خود باشند.