نام پژوهشگر: یوسف جمال پور
یوسف جمال پور حسن صبوری مقدم
کلید واژه ها: اختلال سلوک، گروه بهنجار، نیمرخ شناختی. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای نیمرخ شناختی در افراد دچار اختلال سلوک و افراد بهنجار است. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای(پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان دارای اختلال سلوک مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر اصفهان در سال 92 بود. حجم نمونه 30نفر شامل15 نوجوان دچار اختلال سلوک و 15 نوجوان بهنجار بود. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و آزمون های عملکرد مداوم (cpt)، هوش کلامی وکسلر و خرده مقیاس حافظه عددی وکسلر و آزمون دسته بندی کارت-های ویسکانسین بر روی آنها اجرا شد. برای تحلیل داده ها آزمون واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: بین افراد بهنجار و افراد دچار اختلال سلوک در کارکردهای شناختی حافظه کاری و هوش کلامی و کارکردهای اجرایی اختلاف معناداری وجود دارد، اما در توجه پایدار بین دو گروه تفاوت معنا داری وجود ندارد. گروه اختلال سلوک در کارکردهای حافظه کاری و هوش کلامی و کارکردهای اجرایی (000/0< p)، عملکرد ضعیف تری از گروه بهنجار دارند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های بدست آمده، گروه اختلال سلوک در حافظه کاری، هوش کلامی و کارکردهای اجرایی ضعیف تر از گروه بهنجار عمل کردند. بنابراین در انجام مداخلات درمانی برای اختلال سلوک باید به نقش نقایص عصب شناختی بیشتر توجه کنند.