نام پژوهشگر: محدثه موسی زاده
محدثه موسی زاده بهزاد برکت
خواندن شکاف اثر دوریس لسینگ، خواننده را با داستان جامعه ای فقط-زن که داعیه ی تاریخ اولیه بشر بودن را دارد، رو به رو می کند. در شکاف، لسینگ جهانی پیشا جنسیتی ارائه می کند که ساکنان فقط-شکاف (فقط-زن) آن به گونه ای غیر جنسی تولید مثل می کرده و زندگی آرامی داشتند تا قبل از تولد اولین نوزاد پسر، که هیولا، و یا آب پران نامیده شد. حین آفرینش جایگزینی که در آن زن جنس اول است، او (لسینگ) این واقعیت را که ایده هر انسانی از "دیگری" متاثر از باور های جنسیتی او، و همچنین دیگر قراردادهای فرهنگی-اجتماعی است. با در نظر گرفتن شکاف در بستر مطالعات فرهنگی و مطالعات زنان، پایان نامه ی حاضر خوانشی آرمانی در زمانه ای پاد آرمانی، که متقارن با تولد ناگهانی مردان و تفاوت های جنسیتی است، ارائه می دهد. این تحقیق سعی دارد تا به سه سوال تحت آرا سیمون دوبوآر، فردریک جیمسون و پیتر فیتینگ پاسخ دهد. تحقیق حاضر قرار است که به این پرسش ها بپردازد که آیا شکاف می تواند به عنوان یک آرمانشهر و یا پاد آرمانشهر دیده شود؛ و لسینگ از طریق چه مفاهیم و استراتژی هایی به نیت خود دست می یازد؛ و همچنین در صدد کشف امتیازاتی است که چنین رویکرد آرمانی/ پادآرمانی به درک رمان می افزاید. پایان نامه ی حاضر در نهایت نتیجه می گیرد که شکافِ لسینگ، به خواننده اش این فرصت را می دهد که وضعیتی آرمانی و فارغ از جنسیت را از طریق حذف کامل پدرسالاری، ارزش های مردانه، و تفاوت های جنسیتی، زندگی و تجربه نماید. بنابراین او (لسینگ) هم تبعیض های جنسیتی جامعه ی مدرن و معاصرمان را نقد می کند؛ و هم طرحی کلی برای آینده ی بهتر ارائه می دهد. لسینگ در شکاف سعی کرده تا دوگانه ی مرد/ زن را از نو بسازد؛ و امکان بودش جامعه ای را که در آن زن و مرد به مثابه ی نیمه های مکمل، که با هم انسان را می سازند. کلید واژه ها: پا دآرمانشهر، داستان علمی تخیلی فمینیستی، آرمانشهر فمینیستی، "دیگری"، آرمانشهر، مطالعات آرمانی/ پادآرمانی، مطالعات زنان