نام پژوهشگر: کیانا کلهر
کیانا کلهر منصوره اعظم آزاده
مطالعات جامعه شناختی در زمین? انحرافات اجتماعی کم تر به نقش نظام های ارزشی و کارکردهای آن در رابطه با گرایش به رفتارهای انحرافی توجه کرده اند. از سوی دیگر، افزایش چشم گیر انواع انحرافات اجتماعی به ویژه در میان گروه های سنی نوجوان و جوان، می تواند گویای اهمیت این مساله و علت یابی آن باشد. بنابراین پژوهش حاضر سعی داشته به بررسی علل افزایش گرایش به رفتارهای انحرافی و تبیین مکانیسم های عمل کننده آن در میان دانشجویان بپردازد. در این مسیر، ضمن توجه به نقش فرصت ها (منابع ارزشمند) در گرایشات انحرافی، تاکید اصلی، معطوف به عوامل ذهنی (نظام ارزشی) دخیل در مسئله بوده است. چرا که افراد به واسطه هماهنگ نمودن ارزشهای خود با ساختار نیازها و فرصت ها، رفتارهای آتی خود را سازماندهی می کنند. لذا بر اساس نظریه مرتن، دورکیم، فروید و ریزمن، اگنیو و... از میان ده ها فرضیه بررسی شده، دو فرضیه محوری متشکل از مجموعه ای از روابط علت و معلولی مبنای بررسی رابطه نظام ارزشی، ساختار فرصت ها و گرایش به رفتارهای انحرافی قرار گرفته است. این مطالعه، پژوهشی پیمایشی است که از طریق نمونه گیری طبقه بندی شده؛ به حجم 300 دانشجوی دانشگاه تهران؛ انجام شده است. تکنیک مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه ساخت یافته بوده است. برای تحلیل داده ها علاوه بر بررسی و تحلیل روابط دو متغیری، از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نیز استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که، میزان گرایش به رفتارهای انحرافی در نمونه مورد بررسی در حد متوسط رو به بالا می باشد. همچنین از طریق تفکیک انواع رفتارهای انحرافی، در مجموع میانگین گرایش به پارتی بازی، ریاکاری، تقلب و دروغ گویی از بالاترین میزان شدت نسبت به سایر رفتارهای انحرافی در نمونه مورد بررسی برخوردار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد؛ در نمونه مورد بررسی نظام ارزشی ابزاری در مقایسه با نظام ارزشی غایی اهمیت بالاتری داشته است. ارزش-های سیاسی، بیشترین اهمیت را برای دانشجویان دانشگاه تهران دارد؛ حال آنکه ارزش های فرهنگی در حد متوسط اهمیت و در آخرین رتبه نسبت به سایر ارزش ها واقع شده است. بر حسب نتایج تحلیل رگرسیون، متغیرهای مورد بررسی در تحقیق حاضر 52 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید. تحلیل داده ها نشان می دهد که، متغیرهای نظام ارزشی غایی و نظام ارزشی ابزاری به ویژه ارزشهای فرهنگی و ارزشهای اقتصادی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق متغیر کنترل درونی بر میزان گرایش به رفتارهای انحرافی اثر معنادار دارد. همچنین فاصل? ارزش- فرصت بطور غیر مستقیم از طریق متغیرهای احساس نابرابری، ناکامی، تعلق و فردگرایی خودخواهانه با متغیر وابسته رابطه دارد.