نام پژوهشگر: رشید جعفرپور
رشید جعفرپور غلامرضا خواجه سروی
چکیده: دستیابی به یک مدل برای تحلیل و تطبیق فرهنگ سیاسی یک کشور در دوره های زمانی مختلف نیازمند مطالعه و بررسی سیستم، فرآیند و سیاستگذاری و نیز رفتار شهروندان آن کشور در فرآیند سیاسی و اجتماعی است. کشور ایران با داشتن تاریخ طولانی تمدنی و نیز دوره های پر فراز و نشیب، تجربه های فراوانی را نصیب مردم ایران کرده است. در دوره های اخیر به خصوص پس از انقلاب مشروطه با ورود اندیشه های جدید مفاهیم مشروعیت سیاسی، مشارکت سیاسی و کارآمدی سیاسی با رویکردی جدید در فرهنگ سیاسی ایرانیان وارد شد. فرهنگ سیاسی در دوره پهلوی به خصوص دوره پهلوی دوم علیرغم وجود لوازم و نمادهای ساختارهای مشارکت سیاسی از قبیل حزب سیاسی، مجلس ملی و انتخابات به دلیل ضعف فرهنگ سیاسی مشارکتی و غلبه رابطه آمریت– تابعیت رشد چندانی نداشت. با پیروزی انقلاب اسلامی بسترها و ساختارهای مناسبی چه به لحاظ قانونی و چه به لحاظ عملکردی برای دستیابی به فرهنگ سیاسی مشارکتی فراهم گردید. اگرچه شرایط کشور در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی چندان تامین کننده وضعیت ایده آل نبوده، اما با بررسی عملکرد سه دهه جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات های متعدد در هر شرایطی و مشروعیت یابی حاکمیت و نیز کارآمدی سیاسی آن می توان دریافت که از دوره پهلوی دوم تاکنون تحول در حوزه فرهنگ سیاسی صورت گرفته است. رساله با روش مطالعه تطبیقی بر اساس نظریه فرهنگ سیاسی آلموند – البته با تنقیح – با رویکرد تحلیلی– توصیفی در سه سطح نظام، فرآیند و سیاستگذاری با سه شاخص مشروعیت سیاسی، مشارکت سیاسی و کارآمدی سیاسی و با استفاده از سه مفهوم فرهنگ سیاسی مشارکتی، فرهنگ سیاسی تبعی و فرهنگ سیاسی محدود به این مقایسه پرداخته و به این نتیجه رسیده که در ایران پس از انقلاب اسلامی مدل ترکیبی فرهنگ سیاسی وجود دارد که در آن سهم فرهنگ سیاسی مشارکتی نسبت به انواع دیگر بیشتر و روند تحول در فرهنگ سیاسی ایرانیان قابل مشاهده است. کلمات کلیدی : فرهنگ سیاسی، مطالعه تطبیقی، انقلاب اسلامی، فرهنگ مشارکتی، فرهنگ سیاسی ایران.