نام پژوهشگر: ایمان رزمجوی صوفیانی
ایمان رزمجوی صوفیانی علیرضا نیکویی
واژه قهرمان معرب واژه پهلوی کهرمان (به معنی(« کار(جنگ) + اندیش)می باشد. معادل لاتین آن یعنی واژه ی hero از ریشه ی یونانی به معنای محافظت کردن و خدمت کردن می باشد. مفهوم قهرمان با ایثار سرشته شده است. قهرمان شخصی است که از نیازهای خود به نفع دیگران چشم میپوشد. تمامی داستانها به دلیل برخورداری از قهرمان یا اشکال دیگر آن نظیر ضد قهرمان، مورد پیگری یا اقبال مخاطبان قرار میگیرند. قهرمان با تحقق بخشیدن به پیروزی، نامیرایی، امنیت، عدالت، غرور ملی و آرمانهای اخلاقی، نیازهای روان انسانها را ارضا می کند، از این رو هر فرد یا جامعهای به ویژه در شرایط بحرانی، نیازمند قهرمان است. ویژگیها و الگوهای قهرمان در رشتههای مختلف اسطورهشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی و نقد ادبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. هر یک از این رشتهها با مفاهیم و تعاریف خود به سراغ قهرمان رفتهاند. همین امر سبب شده تا نتایج پژوهشهای آنها گاه متناقض و متضاد باشد. برای حل این تناقضها و رسیدن به افقی تازه، نیازمند نگاهی چندمنظری هستیم. در این پژوهش، نخست با مروری تاریخی بر سیر تحول شرایط زندگی و اندیش? بشری، سیر تحول ویژگیهای قهرمان را بررسی می کنیم. سپس با تبیین دقیق و انتقادی نظریهها و الگوهای پژوهشگرانی چون راگلن، فن هان، فروید، رنک، یونگ، فرای، کمبل، کوهات، پراپ، مارزلف، لوکاچ و گلدمن، دلایل عدم توانایی الگوهای آنها در احصای ویژگیهای قهرمانان مختلف را بررسی خواهیم نمود. در هر مورد نمونههایی از ادبیات فارسی را نیز با الگوی مورد نظر مقایسه خواهیم کرد. در عین حال میکوشیم با در کنار هم قرار دادن نظریه های مختلف و نگاهی نو، افقهای جدیدی در تبیین پدیده قهرمانی بگشاییم.