نام پژوهشگر: زینب جاشی

نقش حکام محلی کرانه و پس کرانه های شمالی خلیج فارس در تحولات سیاسی و اقتصادی دوران زندیه (از دشتستان تا لارستان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زینب جاشی   حمید اسدپور

پس از قتل نادر شاه افشار در سال 1747م/1160ق روند تاریخ سیاسی ایران شکل جدیدی به خود گرفت. شرایط ناشی از خلاء سیاسی و افول قدرت مرکزی در ایران، جوامع ساحلی خلیج فارس را بر آن داشت که از این فرصت بهره برداری کرده وبه طور مستقل وآزاد به تجارت ودریانوردی بپردازند. در این شرایط بود که رهبران این جوامع ساحلی توانستند در سایه قدرت اقتصادی بدست آمده، ضمن تقویت توان نظامی وسیاسی، حوزه قدرت خود را به سایر نواحی اطراف گسترش دهند. واین زمانی بود که دسته های رقیب و جانشینان نادر شاه در درون فلات ایران، عملاً مجالی برای توجه به کرانه ها و پس کرانه های خلیج فارس نمی یافتند.دراین شرایط بوشهر به همت رهبران محلی خود در سالهای پس از قتل نادرشاه افشار، نقش مهمی در ترویج بازرگانی و تجارت کرانه های شمالی خلیج فارس یافت، این شهر توانست در موقعیتی برتر نسبت به سایر بنادر ایرانی خلیج فارس قرار بگیرد وجایگزین بندر عباس شود.در سایه تحولات اقتصادی بوشهر و رونق گرفتن تجارت، نواحی پس کرانه ای بوشهر نظیر تنگستان ودشتستان نیز توانستند با بهره گیری از موقعیت جغرافیای خود، به وزنه ای موثر در تحولات اقتصادی و سیاسی منطقه خلیج فارس مبدل شوند.در پی نفوذ دامنه قدرت کریم خان زند به نواحی کرانه ای و ساحلی خلیج فارس، این شهرها برای نیل به اهداف بزرگتر اقتصادی و تأمین امنیت که لازمه تجارت است اطاعت از کریم خان زند را پذیرفتند تا در قبال پرداخت مالیات از مساعدت های او نیز برخوردار شوند که نمونه بارز آن همکاری کریم خان زند و این حکام محلی برای خارج کردن بصره از مسیر تجارت خلیج فارس بود.تعاملی دو سویه که منفعت های زیادی برای هردو طرف به بار می آورد. اما بیان نکته هم خالی از اهمیت نیست که کریم خان زند هر نوع سرپیچی از دستورات را برنمی تافت و به شدت با آن برخورد می کرد.این پژوهش سعی دارد سیر تحولات سیاسی و اقتصادی کرانه های خلیج فارس، حکومت های محلی این نواحی و تعامل و رابطه آنها با حکومت زندیه را مورد بررسی قرار دهد.روش به کار گرفته شده در این پژوهش برمبنای رویکرد مطالعات تاریخی و تحلیلی می باشد، یافته های این پژوهش نشان می دهد وجود خاندان های محلی در کرانه های شمالی خلیج فارس در این مقطع حساس زمانی برای تاریخ ایران توانست در شرایط خلاء سیاسی و عدم حضور قدرتمند دولت مرکزی در سواحل خلیج فارس، تا حدودی بار اقتصادی کشور را بر دوش بگیرد وباعث افول جایگاه ایران در صحنه منازعات سیاسی و اقتصادی خلیج فارس نگردد.