نام پژوهشگر: ساره نجوا
ساره نجوا حمید محمدی
رشد شتابان شهرنشینی و مدرنیسم در طی دهه های اخیر بیش از همه، مراکز تاریخی شهرها را نشانه گرفته اند و مهمترین پیامد منفی آنها پدیده "بی مکانی" در بافت تاریخی بوده است.از این رو طراحی شهری در بافت تاریخی امروزه بیش از هر چیز به "ساخت مکان" توجه دارد و هدف از این طراحی ایجاد " مکان منحصر به فرد" در مرکز شهر است.بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ نیز با استفاده از کشف سرمایه نمادین شهرها می کوشد تا قابلیت رقابت فضا و قدرت جذب شهروندان،گردشگران و سرمایه گذاران را فراهم کند. مرکز کهن و ارزشمند شهر شیراز که به عنوان پایتخت فرهنگی ایران قلمداد می شود، با توجه پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی و دانه های شاخص در سطح ملی و بین المللی، بستر مناسبی برای استفاده از فرهنگ بعنوان کاتالیزور در بازآفرینی محسوب می شوداین تحقیق بر آن است تا رابطه بازآفرینی و فرهنگ متناسب با هر یک از سطوح سلسله مراتبی مرکز شهر را با یک نگاه سیستماتیک و در بعد مکان با هدف دستیابی به موارد زیر ارائه دهد: ? احیاء مرکز شهر با استفاده از پتانسیل های موجود ? تبدیل مجموعه به یک مکان منحصر به فرد مرکز شهر ? استفاده از فرهنگ به عنوان کاتالیست توسعه و مولد بازآفرینی ? تبدیل مجموعه به مقصد گردشگری در مقیاس منطقه ای و ملی برای این منظور، سوالات تحقیق در گزاره های زیر تدوین شده اند: 1) مدلهای رابطه بازآفرینی/ فرهنگ در مرکز تاریخی شهر کدامند و در چه سطوحی کاربرد دارند؟ 2) ویژگی مکان منحصر به فرد مجموعه کریمخانی زند در بعد مکان، متوجه چه عواملی است؟ 3) سیاست های بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ در طراحی شهری مجموعه کریمخانی زند شامل چه مواردی می شود؟ برای پاسخگوئی به سوالات، مطالب در پنج فصل آورده شده اند. فصل یک طرح تحقیق، فصل دو مبانی نظری، فصل سه بررسی تجارب ایران و جهان، فصل چهار بازشناخت و سنجش بستر طراحی و فصل پنج طراحی شهری مجموعه کریمخانی زند را شامل می شود. این تحقیق پژوهشی کیفی است که در آن از چهار تکنیک مصاحبه، مشاهده،گردآوری اسناد و مدارک و ترسیم کروکی استفاده شده است. راهبردهای" بازآفرینی فرهنگی" در بافت تاریخی مرکز شهر شیراز ، سیاست "بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ " در مجموعه فرهنگی تاریخی کریمخانی زند و راهکارهای "بازآفرینی و فرهنگ" تک بناها و فضاهای شاخص شهری به جای مانده از قدیم هر کدام در یک فرآیند رفت و برگشتی سیستماتیک در ایجاد یک مکان منحصر به فرد نقش بسزائی دارند و "مکان" با مولفه های کالبد، کارکرد و معنا در هر یک از این سطوح بنیان مطالعات بازآفرینی است و رابطه بهم خورده دو وجهی و سه وجهی هر کدام از مولفه ها نشانگر بروز مسأله ای است، که بازآفرینی باید در صدد رفع آن باشد.