نام پژوهشگر: مسعود پارسافر
مسعود پارسافر مرتضی حیدری
چکیده خلوت و جلوت دو ساحتِ بسیار مهم هنر بوده و در همه یاخته های جهان وجود دارند. این دو مکمل یکدیگر و بسیار حساسند. جدای از هنرِ نقاشی، خلوت را در موسیقی، کلام، معماری، مناجات و ... نیز می توان یافت. فضای خلوت در نقاشی شرق دور بسیار بارز و آشکار است اما در نگارگری ایرانی فضای پُر و تُهی (وجود و عدم) هر دو ارزشمند می باشد و بین این دو تعادل برقرار بوده است. نگارگری ایرانی تا به امروز مسیر پُر فراز و نشیبی را طی کرده و تحت تأثیر گرایش های بسیاری قرار گرفته، همچنین در دوران معاصر نیز بسیاری از نقاشان به هنر شرق دور و نقاشی مدرن غرب گرایش پیدا کرده و آثاری را بر مبنای فضاسازی خلوت، ضمن حفظ هویتی ایرانی و با بیانی نو ارائه داده اند. در این پژوهش سعی بر این بوده، تا علیرغم وجوه تشابه و تمایزاتی که در تفکر شرق دور، غرب و ایرانی اسلامی دیده می شود، ضمن اشاره به اندیشه ای که مبنای فضاسازی خلوتِ آثار نقاشی شرقی، ایجاد سادگی و گرایش مینی مالیستی و سطوح یکدست و یکنواخت نقاشانِ مدرن غرب می باشد، به اهمیتِ خلأ، در هنر اسلامی و گرایش نقاشان معاصر ایران (از دهه ی40 تا کنون) به این فضا پرداخته شود. در نهایت به تحلیل محتوایی و ساختاری آثار بیست و سه تن از نقاشان شاخص معاصر ایران، در این عرصه پرداخته شده است. در آخرین فصل (مصاحبه ها) با طرحِ سوالاتی از یازده نقاش و صاحب نظرِ معاصر ایران که به نوعی با فضا سازی خلوت در ارتباط هستند، به تبیین موضوع، پرداخته است کلید واژگان: فضاسازی خلوت، خلاء، وجود و عدم، نقاشی غرب، نقاشی شرق دور، نقاشان معاصر ایران