نام پژوهشگر: غزال اسدی
غزال اسدی محمود قلعه نویی
شکل شهرها در نیم قرن اخیر با نرخ بی سابقه ای در حال تغییر است و هسته تاریخی شهرها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. این حوزه با حاکمیت شهرسازی سنتی واجد کیفیت هایی است که نه تنها در شهرسازی معاصر مورد غفلت قرار گرفته بلکه گونه های با ارزش باقی مانده از گذشته نیز در حال زوال است. از هم گسستن بافت به هم پیوسته محلات، ایجاد فضاهای باز بی شکل، افزایش الگوهای ناهماهنگ با مورفولوژی بافت، از دست رفتن سلسله مراتب دسترسی به بافت مسکونی، بی توجهی به ساختار فضایی بافت محلات و مهاجرت ساکنین اصلی و ساکن شد ن افراد غیر بومی در محله از جمله مشکلات هسته تاریخی شهرهاست. محله جماله به عنوان یکی از محلات قدیمی واقع در هسته تاریخی شهر اصفهان، با الگوی شهرسازی سنتی، به عنوان نمونه ای که تغییر شکل از بافت سنتی به بافت جدید را تجربه می کند در این پژوهش انتخاب شد. الگوی حیاط مرکزی برای قطعات شهری هنوز از الگوهای حاکم بر بافت این محله است که با رشد سریعی در حال تبدیل شدن به الگوهای جدید است. ساختار محله نیز علی رغم تغییرات بسیار هنوز پابرجاست. این پژوهش با بررسی گونه شناسانه قطعات شهری محله جماله به بررسی سیر تحول این قطعات از سال 1355 تا سال 1382 پرداخت و سعی بر آن داشت تا در راستای دستیابی به الگوی پایدارتر از لحاظ زیست محیطی، اجتماعی و کالبدی به روشی قابل اندازه گیری دست یابد. به این منظور شاخص هایی جهت ارزیابی قطعات شهری بر اساس ارزش های حاکم بر شهرسازی سنتی و اصول ریخت شناسانه و شاخص های پایداری تعریف شد و روش اندازه گیری آن نیز پیشنهاد شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و محله جماله به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. ارزیابی قطعات در دو دوره به صورت مقایسه ای بر اساس معیار های تدوین شده صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه معیارهای ارزیابی کننده قطعات شهری در محله جماله همانند معیارهای شکلی، زیست محیطی و بصری، این محله در حال از دست دادن کیفیت های خود است. بنابراین در راستای تقویت و احیای محله جماله میتوان از معیارهای تدوین شده جهت دستیابی به الگوی پایدارتر قطعات بهره برد.