نام پژوهشگر: مریم حسین قلی زاده
مریم حسین قلی زاده بهاءالدین اسکندری
موضوع این رساله، بررسی و نقد افکار و تعالیم پائولو کوئلیو و مقایسه ی تحلیلی- تطبیقی آن با اندیشه ها و آموزه های مولاناست. کوئلیو، نویسنده معاصر و مشهور برزیلی است که آثارش، در همه ی جهان از جمله ایران، با استقبال گسترده ای روبه رو بوده است. آثار او از دو جهت صوری و محتوایی قابل بررسی است. از جهت صوری، به دلیل استفاده از قالب قصه، زبان هنری و واژگان و تعابیر ذوقی و مخاطب پسند و از جهت محتوایی، به دلیل درک صحیح کوئلیو از ناکارآمدی تکنولوژی در جبران خلأ معنوی و روحی کنونی بشر، همچنین استفاده از تعابیر و اندیشه های عرفانی و اخلاقی اندیشمندان، اقوام و آیین های مختلف دنیا که همه در موفقیّت و شهرت کوئلیو تأثیر بسزایی داشته است. کوئلیو بر روی جان های تشنه ی معنویت و معرفت، دنیایی نو و نمادین را می گشاید که در نگاه اوّل، آرمانی و جذّاب جلوه می کند، اما با نگاهی دقیق و علمی، وهمی و تخیّلی بودن و فاقد ضمانت اجرایی بودن آن در زندگی واقعی و حل چالش های معنوی و روحی بشر، آشکار می شود. کوئلیو سعی دارد که به مخاطبان خود بقبولاند، با نگاهی نو به دنیا و لذّات آن، جست وجوی افسانه شخصی، توجه به نشانه ها و ندای درون، سحر و جادو و پرستش خدای مادینه، می توان همه ی واقعیت های این جهان مانند: عشق، خود خویشتن، شیطان و حتی خدا را مطابق میل و خواست خویش شکل و سامان بخشید تا هم افسانه و رویای شخصی خود را تحقق بخشید و هم به شادی و آرامش دنیایی رسید. در میان عارفان و اندیشمندان بزرگ جهان اسلام، مولانا، با نگاهی اسبابی به امور مادی و دنیایی و نگاهی استقلالی و عالی به روح و حقیقت معنوی انسان، مسأله ی ارتباط بین دین و دنیا، مادیّت و معنویّت را سامان بخشیده، کمال و قرب الهی را هدف غایی انسان و تعدیل نیازهای مادی و غریزی انسان را وسیله ای برای رسیدن به این هدف می داند. در باور مولانا، سعادت و آرامش حقیقی انسان در سایه ی ارتباط عاشقانه با خداوند، تلاش برای خودشناسی و تعالی و مبارزه با هواهای نفسانی و ابلیس، امکان پذیر خواهد بود. مولانا و کوئلیو هر دو انسان گرا هستند، با این تفاوت اساسی که مولانا، انسان گرای معنوی نگر و خدا محور است و کوئلیو، انسان گرای مادی نگر و خود محور.