نام پژوهشگر: مهسا رادمهر
مهسا رادمهر مسعود وحدت طلب
پایان یافتن جنگ سرد و اولویتهای امنیتی کشورها، مطرح شدن بازیگران جدید و اهمیت یافتن افراد و نهادهای غیردولتی در جهان، موجب شده است تا کشورها برای تأمین منافع ملی خود و همچنین استقرار و استمرار طولانی مدت فرهنگ، ارزشها و سیاستهای نظام موردنظر، علاوه بر روشهای گذشته ابزارها و راههای جدیدی به کار گیرند که دیپلماسی نوین از جمله مهمترین آنهاست. لذا چرخش دیپلماسی از شکل سنتی به شکل نوین آن، جوامع را بر آن داشت تا راهحلهای نوینی در این وادی ارائه نمایند. در این مسیر، استفاده از ابزارهای فرهنگی و اجتماعی به عنوان ابزارهایی نرم مورد توجه کنشگران جوامع قرار گرفت تا بدین وسیله آرمانها و اهداف دولت خود را به چهارگوشه جهان صادر نمایند. در این بین، معماری با کارکرد چندجانبه و ماهیت اجتماعی و فرهنگی خود یکی از اهداف سرمایهگذاری جوامع میباشد. معماری به معنای عام و معماری دیپلماتیک به معنای خاص آن، با گشودن دری از خاک کشور مبدأ در کشور میزبان، نمایشگاهی تمام عیار از هویت معماری، آرمانها، اهداف و سیاستهای کشور خود در عرصهی بینالمللی میباشد. حال سوال اصلی پژوهش آن است که چگونه معماری میتواند تصویری روشن، شفاف و موازی آرمانها و هویت کشور میهمان را در کشور میزبان عرضه نماید و در بهبود جایگاه کشور مبدأ در عرصهی بینالمللی موفق افتد؟ در این پژوهش سعی بر آن است که اولاً توان معماری به عنوان ابزار بسیار قوی تبادل فرهنگی، برای تغییر و بهبود نگاه جوامع بین المللی از طرق خلق فضا شناسایی گردد. ثانیاً با انجام مطالعات موضوعی، رهیافتی به طراحی معماری مردممدار و هویتمدار ارائه گردد. لذا در این مطالعات ابتدا، گونهی سفارت از منظر معماری مورد بازشناسی قرار گرفته؛ سپس با شناخت چالشهای موجود بر سر طراحی معماری سفارت، اعم از هویت، شفافیت و امنیت، مولفههای غیر عملکردی طرح شناخته شده است. این مولفهها که ماهیتی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته، بنیان مبانی نظری و ایدههای طراحی را شکل بخشیدهاند. در نهایت با مروری بر مطالعات موضوعی، مبانی نظری طرح، و بررسی حوزههای مشترک معماری ایران و اسپانیا، معیارهای طراحی معماری سفارتخانهی پاسخگو به چالشهای عنوان شده، به طور عام و طراحی سفارت ایران در اسپانیا به طور خاص استخراج گشته و در ادامهی روند طراحی ملاک عمل و ارزیابی قرار گرفته است.