نام پژوهشگر: پریا چوبک

بررسی زیبایی شناسی طراحی های چندکاربرده ی سنتی ایرانی و بکارگیری آن در چیدمان خانه های امروزی با نگاهی بر سبک مینی مال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده معماری و هنر 1392
  پریا چوبک   ساناز لیتکوهی

یکی از چالش هایی که امروزه مردم در شهرهای پرجمعیت با آن روبرو هستند، مشکل فضای کوچک خانه هاست. که دلایل آن یکی افزایش جمعیت شهری و دیگری افزایش قیمت مسکن می باشد. مجموعه این عوامل در کنار عواملی نظیر تغییر سبک زندگی و نگرش و فرهنگ عامه مردم باعث شده است تا لزوم اتخاذ رویکردی جدیدی در چیدمان خانه های مسکونی ضروری باشد. یکی از راه حل هایی که برای این مسأله اندیشیده شده است ، ایجاد خلوص و خلوت بیشتر فضایی از طریق خلاصه سازی مبلمان و اجزای داخلی خانه هاست که در تفکر مینی مالیسم نیز بسیار به آن پرداخته شده است. یکی از راهکارهایی که می تواند معماران و طراحان داخلی را در این امر یاری رساند استفاده از مبلمان و وسایلی در خانه است که چندکاربردی² بوده و با صرف کمترین فضا بیشترین نیازهای فضایی استفاده کننده را برآورده می کند. امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی خصوصاً در کشورهای صنعتی ،طراحی و ساخت وسایل چند کاربردی به شاخه ای جدید در ساخت مبلمان تبدیل شده و استفاده از این وسایل در خانه های مدرن چه به دلیل زیبایی و تزئین و چه به سبب کاربردی بودن روز به روز بیشتر متداول می شود. اما آنچه می بایست مورد پرسش قرار گیرد این است که آیا واردات صرف این محصولات بدون توجه به فرهنگ و آداب زندگی ایرانی می تواند نیازهای زندگی امروز مردم را برآورده سازد؟ چراکه به نظر می رسد با توجه به نقشی که زیر ساختهای فرهنگی، عادات و خاطرات تاریخی مردم در زندگی آنان دارد به نوعی بخشی از هویت زندگی جمعی و خانوادگی با فضای خانه مرتبط بوده و لذا معماران و استفاده کنندگان این راهکارها با هوشمندی هر سبکی را برای خود بومی کرده و از آن استفاده می کنند. از منظری دیگر با مطالعه در خانه های سنتی ایرانیان در طول تاریخ با مواردی مواجه می شویم که فضا و مبلمان داخلی خانه به طور هوشمندانه ای بهینه سازی شده است و می توان تشابهی بین اصول کلی بکارگیری آنها و اصول مینیمالیسم تشخیص داد. گرچه این تشابه احتمالاً از رویکرد نظری و فلسفی قابل اثبات نیست با این حال پایه و اساس منطقی موضوع و نیز مابه ازا کالبدی آنها یکسان می باشد. با این رویکرد این مقاله در صدد است تا با بررسی و مطالعه نمونه های بکارگیری عناصر چندکاربردی در خانه های سنتی ، مقایسه ای بین بکارگیری این ایده در معماری سنتی و رویکرد نوین آن در مینیمالیسم داشته باشد. این تحقیق و تحقیقات مشابه که متأسفانه چندان به آن پرداخته نشده است می تواند ما را در یافتن پیش زمینه نظری لازم برای بومی سازی محصولات و تکنولوژی های جدید معماری داخلی ساختمان یاری داده و حکمت و هوشمندی نیاکان ما را حتی در جزئی ترین مسائل زندگی روزمره بیش از پیش برایمان آشکار کند.