نام پژوهشگر: محمد ذبیحی
خدیجه شهیدی مارنانی محمد ذبیحی
بر مبنای مطالعات این پایان نامه امام خمینی رحمه الله تقریبا درباره همه مسائل مربوط به اسمائ و صفات که در فلسفه و عرفان مطرح است اظهار نظر کرده اند و در بسیاری ار مسائل دیدگاه خاصی ارائه کرده اند مانند بحث اسم مستاثر و برهان عمومی برای اثبات صفات و بحث صفات سلبی و ... که هدف این رساله پرداختن به انهاست
جواد حسینی رضایی محمد ذبیحی
یکی از مسایل مهم در باب انسان شناسی ، آغاز آفرینش و چگونگی آن است. دو تئوری تکامل و تطور گونه ها و ثبات انواع در این مورد ارایه شده است. مساله آفرینش زن و حوا نیز در چارچوب این دو نظریه قایلان و وجوه متعددی را برتافته است، اینکه زن آفرینشی کاملا مستقل و ابتداعی داشته، یا یکی اصل و ماده آفرینش دیگری بوده است یا هر دو با هم و همچون دوقلوهای بهم چسبیده آفریده شده اند مسایلی است که به طور کلی در این نوشتار بررسی می شود. در این بین گزاره های دینی نیز منشاء پیدایش رویکردهایی شده است ،آفرینش حوا از دنده کژ و چپ آدم یا از باقیمانده گِل وی و رویکرد جمع بین این دو نظریه،باب مسایل فراوانی را در مطالعات دینی گشوده است. به نظر می رسد روایات خلقت حوا از باقیمانده گل آدم درست و واقعی تر است علاوه بر اینکه، بیش از ده اشکالی که بر طیف روایات آفرینش حوا از دنده کژ وارد است، بر این دسته از روایات وارد نیست اما از طرفی اتقان و صحت سندی و فراوانی نقل در مضمون روایت ضلع معوج نیز مانع طرد و باطل دانستن آن بطور کلی می شود لذا این طیف روایات با نگاه نمادین و جنبه شناخت شناسانه لحاظ می شود.وحدود 50 نماد و سنمبل از آفرینش حوا از دنده آدم بدست می آید. تمامی این نمادها در تصریح و کنایات مفسران و اندیشمندان اسلامی ذکر شده است به عبارت دیگر روایات خلقت حوا از باقیمانده گل آدم مساله ای وجود شناختی و روایات آفرینش از دنده کژ و چپ مساله ای معرفت شناختی است. در این نوشتار دو مطلب جدید ارایه شده است: اول ـ ارایه طرح کلی از اقوال و وجوه در آفرینش زن و حوا با جامعیتی که دامنه فراگیر آن همه اقوال و رویکردها را شامل می شود. سپس رویکرد ها مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. دوم ـ تبیین حدود 50 نماد و سمنبل از آفرینش زن در طیف روایات «ضلع معوج». بنابراین به نظر می رسد روایات فاضل طینت عینیت و واقعیت آفرینش حوا را تبین می کند و روایت ضلع معوج جنبه ای شناختی و معرفتی، نسبت به ساحت وجودی زن را ارایه می کند. در ضمن برداشت های عرفانی و فلسفی در مورد آفرینش زن نیز بررسی می شود. آفرینش زنان از نسل آدم و حوا نیز مراحل یکسانی با آفرینش مردان دارد از لقاح اسپرماتوزوئید و اوول و تقسیمات میتوز و میوز و تشکیل سلول اولیه یا زیگوت و بعد جنین... گرفته تا مراحل تولد و مراحل رشد که به مناسبت بدان اشاره می شود.
پروین نیک سرشت محمد ذبیحی
حقیقت روح یکی از مهم ترین موضوعاتی است که از دیرباز مورد توجه بشر واقع شده و ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود معطوف کرده است. یکی از پیچیده ترین مباحثی که در این زمینه مطرح است مسأله ی تجرد روح است. در این که حقیقت و ماهیت آن چیست، از سوی اندیشمندان دیدگاه های مختلفی ارائه شده است. هم طرازی خودشناسی با خداشناسی در آموزه های دینی نشان از جایگاه بس رفیع این پدیده ی شگفت انگیز عالم خلقت دارد. تأکید آیات و روایات بر فنای بدن و بقای روح، مسأله ی ادراکات، تخیلات، روایات، خواب دیدن و از همه مهم تر ماندگاری نفوس و ثواب و عقاب اخروی، فیلسوفان و متکلمان اسلامی را بر آن داشته است که در حد توان حجاب از چیستی و هستی این معمای رازآلود هستی برکشند. پژوهش حاضر کوشیده است دیدگاه متکلمان اسلامی را گزارش، تحلیل و بررسی نماید. این تحقیق، براساس روش تحلیلی – توصیفی و به وسیله ی منابع کتابخانه ای انجام گرفته است، نگارنده نخست با مراجعه به آراء متکلمان که بیشتر آنان طرفدار جسم انگاری روح اند از دیدگاه ها فیش برداری کرده و با استفاده از دیدگاه مخالفان جسم انگاری روح که عموم فلاسفه اند و بر این باورند که روح مجرد است به نقد و بررسی آراء متکلمان پرداخته است. کلیدواژه ها: نفس، روح، قلب، جان، جسم انگاری.
محسن فتاحی اردکانی عسکر دیرباز
چکیده : عدل الهی از جمله مسائلی است که ذهن هر انسان موحّدی را به خود معطوف می کند و نه تنها دینداران بلکه منتقدان افکار دینی را به تکاپو و جنبش وا می دارد. عدل الهی از اصول اعتقادی امامیه به شمار می آید و در اهمیّت این مسأله همین بس که در کنار توحید قرار گرفته است. اگر عدل الهی به درستی تبیین شود می تواند ریشه بسیاری از مشکلاتی که باعث پیدایش علل مادیگری و الحاد شده است را بخشکاند و زمینه بسیاری از انحرافات عقیدتی و عملی را از بین ببرد. عدل الهی با توجه به ارتباط تنگاتنگ آن با حوزه رفتار انسان همواره جزو دل مشغولی او بوده، اگرچه خود به این مسأله توجهی نداشته باشد. چرا که با توجه به حوادث و وقایع ناگواری که در زندگی او رخ می دهد قطعا سوالاتی در ذهن او به وجود می آید. حال، آحاد مردم نسبت به ظهور اینگونه حوادث دو گونه هستند گروهی فریاد اعتراض سر داده و زمان و زمین را مقصر می دانند و گروهی دیگر چون خداوند را عادل علی الاطلاق می دانند و این مسأله برای آنان حلّ شده است اگر به سبب این حوادث و شرور هم پی نبرند فریاد به اعتراض بلند نمی کنند زیرا می دانند که خیرات و شرور این عالم مادی درهم تنیده است و لازمه نظام مادی وجود ویژگی های آن می باشد. پژوهش حاضر که به صورت کتابخانه ای است به تبیین این مسأله و براهین و شبهات آن از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخته است که عدل از جمله اوصاف خداوند است و مبتنی بر حسن و قبح عقلی می باشد و علاوه بر آیات و روایات، براهین عقلی متعددی از جمله برهان واجب الوجود، برهان صدیقین و برهان عنایت و علم و غنای مطلق بر آن دلالت می کند. و در پایان این رساله به دیدگاه علامه در رابطه با عدل الهی و شبهات وارده بر آن که عمدتاً شرور و نقایص است پرداخته شده، به اعتقاد ایشان فرض عالم ماده که نظام اسباب و مسببات است بدون ویژگی های آن، مستلزم عدم تحقق عالم مادّه است. جهان مادّی که عالم تغییر، تحوّل، تبدّل و تزاحم است چنین اقتضایی را داشته که شرّ و نقص در آن وجود داشته باشد. اگر نقصی است در قابلیّت قابل است نه در فاعلیّت فاعل، نقص در فیض الهی نیست بلکه فیض خداوند همواره جریان داشته و خواهد داشت. کلیدواژه ها : عدل، عدل الهی، واجب الوجود، عنایت، خیرو شر
غلامعلی حافظیان محمد ذبیحی
در بین آموزه های اسلام که مجموعه ای از اصول و فروع است یکی از آنها جهاد الهی است، جهاد و پاسداری از ارزشهای والای دینی و کرامتهای انسانی همواره با پرسش درون دینی و نسبتهای برون دینی نظیر اینکه اسلام دین خشونت، جنگ و خونریزی است همراه بوده است، پرسش از اینکه آیا جهاد توصیه شده در متون دینی همواره و در همه شرایط شامل جهاد ابتدایی و دفاعی است یا تنها جهاد دفاعی را شامل می شود، پرسش یاد شده از سوی اندیشمندان اسلامی پاسخی یکسان در پی نداشته است، چنانکه برخی از فقها جهاد ابتدایی را در عصر غیبت مجاز ندانسته اند، پژوهش حاضر کوشیده است براساس آموزه های دینی پاسخی درست برای این پرسش ارائه نماید، تحلیل درست از جنگ و جهاد و اینکه زیست انسانی به عنوان یک اصل غیرقابل تردید مورد قبول تمامی دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان است، کوشش بایسته دیگری است که پژوهش درصدد بیان آن است و برخلاف آنچه مستشرقان و دیگران گفتند دین اسلام دین همزیستی مسالمت آمیز است و مجموعه آموزه های آن خواه آنها که جنبه تنذیری دارد و خواه آنها که جنبه تبشیری دارد همه در راستای تشکیل یک حیات طیبه است. پژوهش پیش رو در فصل نخست به بیان طرح مسأله و اهمیت جهاد و ویژگی های حقوقی دین اسلام پرداخته است و در فصلهای بعدی براساس دیدگاه های دانشمندان، مستندات فقهی و تاریخی پاسخهای لازم برای پرسش درون دینی و اتهامات برون دینی ارائه شده است. روش پژوهش، تحلیلی – توصیفی و کتابخانه ای است که پس از بررسی متون دینی، بررسی آراء و مستندات هریک از صاحبان اندیشه، نگارنده در حد توان علمی تلاش نموده است نتایجی براساس مستندات ارائه نماید.
ابراهیم رستمی محمد ذبیحی
یکی ازبخشهای مهم فلسفه اسلامی بخش الهیات بالمعنی الاخص است.که در واقع مهمترین مسائلی که فیلسوفان بدان می پردازند درخودش جای داده است.مسائلی از قبیل اثبات واجب تعالی وصفات وافعال او که هر کدام آنها از پیچیدگی و از اهمیت زیادی در فلسفه اسلامی بر خوردار می باشند.صدرالمتالهین شیرازی در بین فلاسفه اسلامی در تاسیس قواعد عقلی وتطبیق معارف اسلامی بر مقاصد دینی شهرت بسیاری دارد و علامه طباطبایی یکی از فیلسوفان معاصر است که در فلسفه اسلامی وبالاخص در اغلب مسایل الهات بالمعنی الاخص دیدگاههای خاص و قابل توجهی دارد.این پایان نامه تحت عنوان تحلیل مقایسه ای تفاوت دیدگاههای صدرالمتالهین وعلامه طباطبایی در الهیات بالمعنی الاخص می باشد که سعی شده است با روش مقایسه ای به بررسی تفاوت دیدگاههای آنها پرداخته شود.وچون علامه در مبانی فلسفی تحت تاثیر صدرالمتالهین ودر روش متاثر از ابن سینا می باشد بنابراین مقایسه ی آراء آنها می تواند افقهای جدید ونکات بدیعی برای محقق حوزه مسائل فلسفی در پی داشته باشد.
نیره سادات توکلی محمد ذبیحی
درباره ی ماهیت عقل و عشق و تفاوت این دو امر بنیادی سخن بسیار گفته شده ولی هرگز نمی توان ادعا کرد که سخن گفتن در این باب به پایان رسیده است. چنانچه هیچ عارفی نمی تواند نسبت به عقل بی اعتنا باشد و هیچ فیلسوف خالی از عشق و احساس نیز وجود ندارد. ابن سینا با ذهن نقاد خویش کوشیده است نظام فلسفی استدلالی را ارائه نماید. نظام فلسفی او کاملاً مبتنی بر تفسیری عقلانی از شریعت اسلام است . فلسفه ی اشراق سهروردی نیز تلفیقی است از فلسفه ، عرفان ، عقل و عشق. ابن سینا چهره ی برجسته ی مکتب مشایی است واز تفکر برهانی واستدلال عقلانی بهره می جوید- که از آن به «حکمت بحثی» نیز تعبیر می کنند- نگاه ویژه ای به عقل دارد. وی معتقد است که نفس ناطقه دارای دو قوه است؛ یکی مدرکه ی عالمه ودیگری قوه ی محرّکه ی عامله، که در کلمات این فیلسوف عقل نظری و عقل عملی تعابیردیگری از قو ه ی عالمه و قو ی عامله است. به نظر وی کمال واقعی نفس انسان در این است که خودیک عالم عقلانی شود که در آن تمام نظم جهانی ومراتب وجود منعکس است. سهروردی نیز علی رغم روش اشراقی خود- که از آن به «حکمت بحثی ، ذوقی» تعبیر می کنند- عقل را به عنوان مقدمه ای برای ورود به حکمت اشراقی می داند . شیخ اشراق اگر چه عالم را به عالم عقول و نفوس و اجسام تقسیم کرده است و نفوس ناطقه ی انسانی را نتیجه ی تابش نفوس مدبّره ی فلکی و فیض عقل فعال می داند، از اصطلاحات فلسفه ی مشاء استفاده کرده و انسان کامل را کسی می داند که نفس او مراحل اولیه ی هیولانی، بالملکه و بالفعل را گذرانده، به مرحله ی «مستفادی» که بالاترین مرحله ی تکامل نفس است رسیده باشد .در باب عشق نیزبوعلی سینا رساله ای کوتاه وگویا به نام «رساله العشق» بنا به درخواست شاگردش عبدالله فقیه معصومی ، تألیف کرده است که در شش فصل ویک خاتمه به بیان سریان نیروی عشق در همه ی موجودات به ترتیب درجات گوناگون وجودی آن ها وکیفیت این سریان مطابق اصول ومبانی فلسفی پرداخته است.وهمچنین درکتاب اشارات وتنبیهات ، در نمط هشتم ونهم، از عشق انسانی (مجازی وحقیقی) وکیفیت وشرایط آن و نیز ترتیب موجوداتِ صاحب ادراک در عشق حقیقی ، سخن گفته است. پس از او شیخ شهاب الدین سهروردی رساله ای به نام فی حقیقه العشق تألیف کرد که عمده ی نظرات وی درباره ی عشق در این رساله آمده است. سهروردی داستانی رابرگرفته از سوره ی یوسف بیان می کند ومی گوید اول چیزی که حق تعالی آفرید، گوهر تابناک «عقل» بود، خداوند این گوهر را سه صفت بخشید. وی بر این باور است که عشق و حزن ، همواره هم وزن و قرین یکدیگرند، هر جا عشق وجود دارد ، حزن هم وجود دارد، که راه عشق راهی بس هولناک است. سهروردی عشق را در مراتب گوناگون هستی ساری وجاری دانسته ومعتقد است که عشق در هریک از این مراتب از درجات گوناگونی برخوردار است. به نظر وی راز بقا وتکامل در عشق است. اهداف این پژوهش ازاین قرارند: تبیین جوهرعقل و عشق نزدابن سینا ومشخص نمودن جایگاه عقل و عشق در فلسفه ی وی، تبیین جوهرعقل و عشق نزد سهروردی وباز نمودن دیدگاه وی درباره ی عقل وعشق؛ بیان وجوه همانندی وتمایز میان دو دیدگاه. روشی که در این تحقیق به کار برده شده روش کتابخانه ای است، که به بررسی دیدگاه دو فیلسوف درباره ی عقل و عشق می پردازد. واژه های کلیدی: عقل، مراتب عقل، عشق، محبّت، ابن سینا، سهروردی.
اعظم ایرجی نیا محمد ذبیحی
این رساله با موضوع شناخت صفات خداوند از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی مباحث عمومی صفات از دیدگاه این دو اندیشمند، وجوه اشتراک و امتیاز دیدگاه آنان را دنبال می نماید تا از این طریق تبیینی از صفات خداوند ارائه دهد به نحوی که از خطای معطله (دیدگاه الهیات سلبی مطلق) و تشبیه (انسانوارانگاری) خداوند اجتناب گردد. ابتدا با بهره جستن از آثار ابن سینا و توماس آکویناس نخست دیدگاه های دو اندیشمند در دو بخش رویکرد وجودشناختی و معناشناختی بررسی و تنظیم شده است. در بررسی صفات با رویکردد وجودشناختی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکویناس مباحث احکام وجود مانند اصالت، تشکیک، اشتراک معنوی وجود و ویژگی خاص خداوند با عنوان بساطت خداوند و نیز احکام صفات، نظیر تقسیم آنها، عینیت صفات با ذات و با یکدیگر، ترادف یا عدم ترادف صفات مطرح شده است. آراء دو متفکر در رویکرد وجودشناختی، فارغ از برخی اختلاف نظرها از نظر محتوا و نوع استدلال به یکدیگر شباهت بسیاری دارند و اختلاف عمده آنها در نحوه ورود به مبحث تبیین صفات خداوند است. که ابن سینا با طرح برهان صدیقین، مدعی اثبات ذات و تعریف صفات خداوند می باشد و آکویناس با آموزه آنالوژی به تبیین صفات خداوند می پردازد؛ از همین رو تعریف صفات در ابن سینا متمایز از برهان اثبات ذات نمی نماید لیکن از آنجا که آکویناس تبیین صفات را مبتنی بر آنالوژی می داند و این نحوه نگرش به صفات، رویکردی معناشناختی است، از برهان اثبات ذات منفک می گردد و تنها بستری را برای طرح آنالوژی فراهم می سازد. به همین دلیل اصل ادعای تبیین صفات از دیدگاه ابن سینا در بررسی صفات با رویکرد معناشناختی بیان می شودکه به نظر می رسد ترادف صفات از دیدگاه ابن سینا و اعتقاد به عدم ترادف از دیدگاه آکویناس ناشی از همین تفاوت اخیر در آراء آنهاست. دیدگاه ابن سینا در بخش رویکرد معناشناختی به صفات با تقسیم الفاظ به اشتراک معنوی، اشتراک لفظی، الفاظ مشکک و متواطی و تعیین انواع حمل صفات بر خداوند و تبیین ترادف و تعریف صفات بر اساس برهان إن (ملازمات عامه) پیگیری شده است. در فصل رویکرد معناشناختی به صفات از دیدگاه آکویناس، آنالوژی تبیین می گردد و در نهایی ترین بخش رساله اشتراک و اختلاف دیدگاه ابن سینا و آکویناس بیان، و روشن می شود که بر اساس دیدگاه ابن سینا، معنای انتزاع شده از مصداق بسیط خداوند در حکایت گری از صفات آن ذات بی نهایت، قرین توفیق است؛ لیکن آموزه آنالوژی آکویناس صرفاً صفات را از لحاظ معناشناختی، بررسی می کند و از این رو میان معنای صفات و مصداق آن شکافی پدید می آید به نحوی که معنای صفات، حاکی از صفات خارجی نیست. کلیدواژه ها: رویکرد وجودشناختی ومعناشناختی، برهان صدیقین، واجب الوجود، مفهوم، مصداق، ترادف، آنالوژی
محمود دیانی صادق لاریجانی
چکیده تا زمانی که علوم مختلف بشری در صدد تبیین های معطوف به غایت(= تبیین هدف شناختی) بودند، برای زندگی انسان نیز، هدف یا اهدافی را ترسیم می نمودند و کسی نگران معنای زندگی نبود و انبیاء، حکیمان و مصلحان در صدد ارائه ی راه هایی برای استفاده ی بهینه از نعمت زندگی و تحصیل موفق هدف زندگی توسط انسان بودند. اما زمانی که انسان به تبیین مکانیکی عالم روی آورد، و رفته رفته به زبان حال و گاهی به زبان قال، منکر هدف و غایت شد، یکی از مهم ترین مسایلی که فراروی او قرار گرفت، مسئله ی معنای زندگی انسان بود. و این که انسان چرا باید زندگی کند؟ و شگفت تر این که برای برخورداری از این زندگی چرا باید متحمّل هزینه های آن (= آلام و رنج ها) شود؟ به همین خاطر متفکران بشر تلاش کردند تا از زوایای مختلف به این سوال پاسخ دهند و روشن سازند که زندگی انسان دارای معناست و ارزش زیستن دارد. در این رساله تلاش شده است تا مبانی هستی شناسانه ی علامه طباطبایی(ره) درباره ی مبدأ، معاد، انسان و جهان در بخش های مختلف بررسی شود و نظریه ی ایشان در باب معنای زندگی استنباط و استخراج گردد. از منظر ایشان، خدای متعال از آفرینش انسان هدفی داشته است و چون انسان از یک سو اشرف مخلوقات است و توان تحصیل سعادت، لقاء الهی و حیات طیّبه را دارد و فطرت او نیز به همین، حکم می کند و از دیگر سو، مجموعه ی آفرینش، منسجم و متلائم الاجزا و الابعاض است، در صورتی که آدمی هدف خدا را از آفرینش انسان هدف خود قرار دهد، از حمایت اجزاء آفرینش برخوردار می شود و در نهایت به زندگی و حیاتی دیگر دست می یابد و در صورت غفلت از این هدف گرفتار معیشتی سخت و ضنک می گردد و همه ی اجزاء آفرینش را به مقابله با خود برمی انگیزد و آن وقت است که برای زندگی خود معنایی نمی یابد. ازنظر ایشان یافتن این معنا تنها از طریق هماهنگ شدن با ندای فطرت و آهنگ کلی آفرینش امکان پذیر است و دین هم چیزی جز این نیست. پس انبیاء که پیام آوران خدا در امر دین هستند، سفیرانی برای معنابخشی به زندگی انسانند. طُرفه آن که همه ی لحظات زندگی بهره مندان از چنین حیاتی، معنادار است و هیچ مشکل و بحرانی نمی تواند معنا را از زندگی آنان سلب نماید. واژگان کلیدی: خدا، معنا، زندگی، هدف، علّامه طباطبایی(ره)، حیات طیبه، فطرت، دین، انسان، جهان
محمد ذبیحی اصغر جوانی
چکیده : اسب از دیرزمان با ایرانیان یار بوده چنانکه موجودی اساطیری و موهبتی آسمانی تلقی می شده و در عین حال در امور اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و نظامی نیز کاربرد داشته است. از جانبی این حیوان نجیب و زیبا موضوع موثر در آثار هنری هنرمندان در دوره های مختلف تاریخی بوده و هست. هنرمندان ایرانی به هنرآفرینی های بی بدیلی دست زده اند که در آثار برجای مانده خود گویاست. داستانها و حکایات نقل شده در تاریخ ادبیات ایران منبع عظیمی است که هنرمندان نگارگر، در آثار خود از آن استفاده نموده اند. اسب نیز یکی از عناصری است که که به وفور در این آثار به تصویر کشیده شده است. اوج زیبایی تصویرگری اسب را می توان در قرون 7 تا 10 ه.ق مشاهده کرد. در اسطوره های ایرانی نیز می توان به اسب های معروفی چون رخش ، شبرنگ، سیاه یا شبدیز ، دولدول ،ذوالجناح و شماری دیگر اشاره نمود. چگونگی سیر تحول شمایل نگاری اسب در نگاره های قرون هفت تا ده هجری ، چگونگی تحلیل جایگاه و کنش اسب در تعامل با مضمون نگاره ها، و یا بررسی و تعامل اسب با پیکر انسانی در نگاره های این قرون ، که به روش تاریخی ، توصیفی ،معناشناسی، تطبیقی به آن پرداخته شده . مهمترین نتایج حاصله ، حکایت از سیر تحولی تصویر و جایگاه اسب ، بخصوص در دوره های آخر این قرون (7 تا 10 ه.ق) دارد. همچنین تعامل بین اسب و انسان در نگاره ها بخصوص در آثار اساتید نقاش اسب مانند بهزاد عبدالصمد، سلطان محمد، مظفر علی و مذهّب بسیار تأثیر گذار می باشد . تزئینات و یراق اسبان در این دوران خیلی دستخوش تغییر نمی گردد اما رنگ اسبان با توجه به غیر واقعی بودنشان بیشتر نمادین جلوه می کنند. کلید واژه ها: تصویر اسب ، نگارگری ایرانی ، نقوش ، قرن هفتم ، تعامل
آزاده عابدینی محمد ذبیحی
چکیده روش، تعیین کننده ماهیت هر علم است. فلسفه از جمله علومی است که روش شناسی در آن بسیار اهمیت دارد؛ زیرا گاه روش مورد استفاده یک فیلسوف در حل مسائل فلسفی مکتبی خاص به وجود می آورد؛ آنچنانکه ابن سینا را به علت استفاده از روش عقلی و استدلال و براهین عقلی فیلسوف مشایی نامیده اند و ملاصدرا نیز به دلیل جمع بین روش عقلی و کشفی و نقلی در حل مسائل فلسفی بنیان گذار مکتب حکمت متعالیه شده است. در این پژوهش پس از بیان روش این دو فیلسوف به بررسی روش شناسی نمونه هایی از بحث الهیات و سپس مقایسه روش این دو فیلسوف می پردازیم. بررسی روش های مورد استفاده مشخص می کند که مزایای استفاده از هریک از روش های مذکور در فلسفه چیست. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده است. آنچه از این تحقیق به دست میآید روش مقبول ابن سینا و ملاصدرا در الهیات بالمعنی الاخص و جایگاه استفاده از عقل و نقل وکشف در آثار و افکار ملاصدراست. ابنسینا به جز قیاس ها و براهین عقلانی از شیوه دیگری در اثبات مسائل فلسفی استفاده نمی کند. ملاصدرا هرچند در اثبات برخی مسائل از کشف و نقل علاوه بر عقل بهره برده است، تا حد امکان ابتدا آن مسئله را اثبات عقلانی کرده که مورد قبول همگان قرار گیرد و پس از آن برهان کشفی یا نظر عرشی خاص خود را که تنها توسط پاکان و نیکان درک می-شود آورده است. او کمتر از دلایل نقلی برای اثبات مسائل فلسفی بهره برده است، اما نقل و شریعت راهنمای او در پذیرش یافته های عقل و کشف است.
شهاب الدین وحیدی مهرجردی محمد ذبیحی
در اندیشه های فلسفی، کلامی، اسلامی، مسیحی و یهودی همواره پی جویی از پیوند عقل و ایمان جزء دل مشغولی های اساسی آنان بوده است، آیا ایمان امری خردپذیر است، یا مسأله ای خردگریز و برخاسته از اراده فردی. پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع در اندیشه دو دانشمند بزرگ اسلامی، صدرالمتألهین، بنیانگذار حکمت متعالیه و میرزا مهدی اصفهانی، موسس مکتب تفکیک است. اندیشه ی فلسفی صدرایی با تفکر تفکیکی میرزا در مورد عقل و ایمان و پیوند بین آن دو تفاوت زیادی دارد. ملاصدرا ایمان را بر عقل استوار دانسته و آن را باور قلبی می داند و عمل از ارکان آن به شمار می آید. عقل در نظر ملاصدرا قوّه ی تحلیل گر است که از مراتب و شئونات نفس می باشد و گستره ی آن از عقل هیولانی تا عقل مستفاد است. در حالی که عقل از منظر میرزا مهدی اصفهانی موجودی نوری است. «ظاهرٌ بنفسه و مظهِرٌ لغیره، معصومٌ بالذّات و مستقلٌ بالذّات» است که از سوی خداوند افاضه می شود. عقل از نگاه میرزا مهدی تنها حقیقتی روشنگر است نه تحلیل گر و از مراتب نفس انسانی نیست و با تأمل در مبانی و عقاید وی داوری درباره جدایی عقل و ایمان از نظر موسس مکتب تفکیک امری دشوار نیست. این پژوهش ابتدا به توصیف دیدگاه های این دو اندیشمند بزرگ درباره ی عقل، ایمان و پیوند بین آن دو در فصول جداگانه ای می پردازد. سپس با مقایسه ی دیدگاه های این دو متفکر سعی می شود شباهت ها و تفاوت های میان آن دو را روشن کند. و در خاتمه با عنوان تأملاتی در آراء ملاصدرا و میرزا مهدی پاره ای از نقدهایی که به دیدگاه این دو اندیشمند در موضوع مورد نظر این تحقیق وارد شده است مورد بحث و تحلیل قرار می گیرد. کلید واژه ها: صدرالمتألهین، میرزا مهدی اصفهانی، عقل، محدودیت قلمرو عقل، ایمان.
شهاب الدین ذوفقاری محمد ذبیحی
چکیده پژوهش حاضر کاری است تطبیقی در حوزه ی بررسی های نظری مربوط به مناسبات بین عقل و دین در مسائل الهیات که به طور خاص مبحث اراده و فاعلیت الهی را از منظر قرآن کریم و دو شخصیت برجسته از دو مکتب معروف فلسفی اسلامی یعنی حکمت مشاء و حکمت متعالیه، مورد مطالعه قرار می دهد. روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی است و چشم ا نداز بحث همگرایی نسبی بین دیدگاه های عقلی و نصوص قرآنی است. نخست اصول و مفاهیم مرتبط با اراده و فاعلیت خداوند در نحله های فکری اسلامی بازبین شده و آنگاه سازوکار کلّی اندیشه ی ابن سینا در اهم مباحث مربوط به واجب الوجود و صفات و افعال او معرفی و ویژگی های فلسفه ی او از جمله نظریه ی عنایت که سایه گستر بر همه ی مسائل مطرح در صفات و افعال الهی است گزارش شده است. از دیدگاه ابن سینا اراده ی ذاتی خداوند و فاعلیت ایجادی او در پرتو علم عنایی اش به ذات خود قابل تبیین است، بدون آنکه قصد و غرضی ورای ذات اقدس خود داشته باشد. واجب الوجود عاشق ذات خود و مبتهج به جمال خود است، پس هر چه از وی صادر شود محبوب اوست. اراده در افق ربوبی عاری از هر مقدمه ی تمهیدی و بدون هر گونه تأثیر از غیر است. آنچه که در ازل از ذات حق شرف صدور یافته به مقتضای قاعده ی الواحد موجودی یگانه است. این موجود عقل محض، فعلیت محض و صورت محض می باشد. در ادامه، دیدگاه های ملاصدرا در اراده و فاعلیت الهی با تکیه بر اهمّ دستاوردهای فلسفی او از قبیل اصالت، وحدت و تشکیک در وجود و قاعده ی بسیط الحقیقه، بررسی شده و تأثیر مبانی حکمت متعالیه در تبیین اراده ی ذاتی الهی نشان داده شده است. همان گونه که وجود حقیقی دارای مراتب کمال و نقص و ساری در جمیع موجودات است، صفات حقیقی وجود همچون علم و قدرت و اراده نیز در همه ی موجودات بر حسب مرتبه ی آن ها سریان دارد و تابع وجود آن هاست. در مورد واجب الوجود علم، قدرت و اراده هر سه صفات ذاتی و عین ذات او هستند؛ بدین معنا که هر یک بیان و تعبیری از ذات هستند، آن چنان که مفهوم آن ها اقتضا می کند. اما فاعلیت الهی نزد ملاصدرا با توجه به مفهوم جدیدی که از علیت اراده کرده است معنای دیگری می یابد. ملاصدرا موفق به تبیین علم تفصیلی الهی در مقام ذات شده و مفهوم فاعلیت بالتجلی را در طول نظریه ی عنایت مطرح می نماید. فاعلیت الهی امری است ذاتی و ضروری و به نحو تشوّن و تجلّی و فعل او امری است مجرد، واحد و قدیم که به اراده ی ذاتی ازلی از او صادر شده و فیض منبسط نام گرفته است و تمام مراتب آفرینش را شامل می شود و در هر مرتبه با تعیّنی خاص همراهی می کند. بررسی آیات قرآن کریم در موضوع اراده و فاعلیت الهی نشان می دهد اگرچه این کتاب آسمانی به زبان فلسفه سخن نمی گوید، اما مفاهیم و مسائل بدیعی عرضه می کند که قرابتی ویژه بین آن ها و برخی اندیشه های دو فیلسوف دیده می شود. آیات قرآن در مورد اراده ی الهی تنها ناظر به اراده ی فعلی نیست، همان طور که در مورد افعال حق تنها افعال کونیّه الهی را بازگو نمی کند، بلکه اراده ی ذاتی، علم عنایی، فعل ابداعی و فیض نخست را می توان به زبان قرآن در آن آیات جستجو کرد. واژه های کلیدی: اراده، مشیّت، علّیت، صفات الهی، اراده الهی، فاعلیت الهی، علم عنایی، فیض
سعیده امینی محمد ذبیحی
فهرست نویسی موضوعی عبارت است از بررسی و تحلیل اثر از نظر محتوا و تعیین موضوع یا موضوعها و انتخاب واژه ها یا عبارت که به بهترین وجه گویای موضوع برای پژوهشگر باشد. از مهم ترین فواید فهرست موضوعی آن است که نشان دهد که اثر یا مجموعه آثار یک نویسنده چه اطلاعاتی را در بردارد و چگونه می توان آن را در مجموعه بازیابی کرد.وجود یک فهرست موضوعی منظم یکی از آسان ترین راههای دسترسی به اطلاعات است که از اتلاف وقت پژوهشگر می کاهد و نیاز اطلاعاتی آنها را به صورت سریع، صحیح و علمی برآوره می سازد.هدف از فهرست موضوعی، یک دست سازی موضوع ها و ایجاد یک فهرست موضوعی قابل اعتماد که دسترسی به اطلاعات موجود در یک اثر یا آثار را برای پژوهشگران ممکن می سازد. دستیابی به موضوعات صحیح هدف اصلی این تحقیق بوده ،و همچنین اصل هماهنگی و وحدت یکی از هدفهای دیگر این تحقیق بوده است.در مرحله اول از پژوهش، بهترین ومطمئن ترین راه آن است که کتاب را مطالعه کرده وبه جزئیات آن پی برد، که این مرحله از کار نیاز به وقت زیادی برای مطالعه دارد، تا فهرست نویس بتواند به تمام مطالب تسلط درحد لازم را داشته باشد.پس از آنکه کتاب را از نظر محتوا بررسی شد قدم بعدی آن است که موضوع وموضوعهای راکه با واژه یا با عبارتی که به بهترین وجه بیانگر محتوا باشد انتخاب شده است و کوشیده شده است از تکرار دوری شود.در مرحله بعد برای نظم بخشیدن به اطلاعات موجود در یک اثربا توجه به موضوعات داده شده به هر عبارت که بیان کننده موضوعی است سعی شده که همه آنها زیر یک موضوع اصلی جمع شود ودر مرحله آخر اصلاح وتکمیل موضوع ها ونظم بخشیدن به موضوعات موجود در یک اثر یا مجموعه آثار یک نویسنده و یکپارچه سازی موضوعات با در نظر گرفتن این امر مهم که از حرف اول الفبای فارسی یعنی حرف «آ»آغاز وتا حرف «ی»ادامه می یابد .
سید مجتبی مظلومان محمد ذبیحی
پرسشهایی که در مورد ماده و صورت مطرح می شود مسائل بسیار مهم و اساسی تحت تأثیر پاسخ این پرسشها شکل می گیرد با طرح این پرسشها و پاسخ به آنها افق هایی فراروی پژوهشگران هتسی هم در حوزه فلسفه و هم در حوزه فیزیک گشوده می شود. رفت و برگشت پرسشها در مفاهیمی مانند جسم، صورت جسمیه، جنس و فصل، مساوقت صورت با وجود، حقیقت ماده اولی، نوع ترکیب جسم از ماده وصورت و بطور کلی سوالاتی در این مفاهیم مانند: آیا ترکیب جسم از ماده وصورت اتحادی است یا انضمامی؟، آیا توارد دو صورت در یک ماده امکان دارد؟، آیا صورت بدون ماده و ماده بدون صورت ممکن است؟، که ما در این گفتار ماده و صورت و مباحث مربوط به آن را از کتابهای فلاسفه اسلامی بویژه آثار ابن سینا بعنوان نماینده حکمت مشاء و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی بعنوان نماینده حکمت اشراق و آثار صدرای شیرازی بعنوان موسس حکمت متعالیه استخراج و تحلیل و بررسی به روش اسنادی همراه با تجزیه و تحلیل و استنتاج است هدف تحقیق پیش رو بررسی ادله اثبات ماده و صورت که بعنوان بحثی کلیدی در حوزه فلسفه مطرح است و در حقیقت رابط بین فلسفه و علم طبیعی شناخته می شود. منظور همان ترکیب جسم از دو جوهر ماده وصورت می باشد این اندیشه در حکمت مشاء و فلسفه ارسطو امری مسلم تلقی می شده است در نهایت این بحث مطرح است آیا بر اساس تجربیات خارجی می توان چنین جواهری را ثابت کرد یا اینکه حقیقت جسم از عوارض تحلیلیه ذهنی و عقلی است کلید واژه ها: ماده، صورت، حقیقت ماده اولی، جسم، حکمت اشراق، حکمت مشاء، حکمت متعالیه.
محمد جواد پاشایی محمد ذبیحی
چکیده: این پژوهش که با موضوع وجود ذهنی بر مدار سنجش نظرگاه های سه فیلسوف (ابن سینا، فخررازی و ملاصدرا) جهت یافته است، بر آن است تا از رهگذر این مقایسه، زوایای مسأله وجود ذهنی را در حد امکان پوشش و عیاری مطمئن جهت راستی آزمایی مشکل شناخت برای مخاطب خود به ارمغان آورد. از این روی و با همین دغدغه، رویکرد هر یک از این سه فیلسوف را در چهار مقام ماهیت، ادله، اشکال ها و ارزش شناخت واکاوی و سعی بلیغ داشتیم تا این پژوهش را به غایت قصوای خود که پوشش دادن زوایای نهان و عیان مسأله وجود ذهنی و ارزش شناخت است، نزدیک سازیم. در این میان تلاش شده اتهام عدم پرداخت ابن سینا به مسأله و تهافت کلمات فخر در این زمینه رفع گردد و با اصطیاد نظرگاه صدرا در آن و سنجش میان این سه، ابهامات مسأله برطرف شود؛ چه آنکه به این نتیجه منتهی شدیم که جناب بوعلی اول حکیمی بوده که به تفصیل اما پراکنده در این موضوع قلم زده و همو خوان این نعمت را برای آیندگان گسترانیده است. رازی نیز اول کسی بوده که با عنوان وجود ذهنی این مبحث را رسما به حلقه مباحث فلاسفه وارد نموده و هرگز خود را میان منکران وجود ذهنی ندیده است، چراکه افزون بر ارائه ماهیت، ادله و اشکالات این موضوع، به وضوح مجال تهمت انکار را نسبت به خویش از همگان ربوده است. (گرچه پژوهشگر را در جمع بندی نظر خویش به تکلف خاصی گرفتار می آورد.) صدرا نیز که با استعانت از گذشتگان و به ویژه بوعلی دست به ابتکاری بدیع در مسأله زده، کمتر مجالی برای قیل و قال دیگران گذاشته است. با این همه، مشکل مسأله شناخت به طور تمام و کمال پس از او التیام نیافته است. گفتنی است که برآیند تطبیق نظرات سه فیلسوف و اصطیاد وجوه اشتراک و افتراق آنان، کمک شایانی به فهم درست تر مقصود آنها می تواند داشته باشد. ان شاءالله. کلمات کلیدی: وجود ذهنی، شناخت، مطابقت، ابن سینا، فخررازی، ملاصدرا
حسن طبیب زاده محمد ذبیحی
چکیده این پژوهش ناظر به وضعیت اعتبار حداقل مشارکت سیاسی زنان یا حق رأی آنهاست. از همین رو با نفی این اعتبار، هیچ گونه حق سیاسی به مفهوم خاص خود برای زنان معتبر نخواهد بود. درست همان چیزی که طیف وسیعی از سنت گرایان از ابتدا به آن اعتقاد داشته اند. این پژوهش تقابل مورد ادعای میان برداشت عقلانی و برداشت دینی در این زمینه را منتفی می سازد و نشان می دهد که می توان با دقت در متون دینی، برداشتی مطابق و ملائم با برداشت عقلانی در هر دو نگاه غربی و اسلامی ارائه داد. حق طبیعی معتبر در دیدگاه غربی، خود گزاره ایست از گزاره های عقل عملی در دیدگاه اسلامی؛ از این رو با پذیرش برابری در ارزش و کرامت انسانی میان دو جنس، اصالت با عدم امتیاز جنسی بر جنس دیگر خواهد بود و در نتیجه هرگونه خروجی از این اصل، استثنائی است که نیاز به دلیل معتبر خواهد داشت. هنگامی که این اصل به لحاظ عقلی و دینی پذیرفته شد، تمام اطلاقات دینی مانند ادله ی مشورت و بیعت و امر به معروف و نهی از منکر و دیگر دخالت های سیاسی و اجتماعی، شامل هر دو جنس مرد و زن خواهد بود و خروج زن از این اطلاقات نیاز به اثبات خواهد داشت. از سویی دیگر، در دیدگاه کلامی امامیه، حق حاکمیت و مولویت، اصالتا با خداست و هرگونه مشارکت در حاکمیت باید به گونه ای منتهی به اعتبار و اذن الهی باشد. بنابراین هنگامی که حاکم شرع ( امام یا نائب)، مردم را در آستانه ای از شایستگی برای دخالت و مشارکت سیاسی یافت، مشکلی برای معتبر شناخته شدن حق آنان در مشارکت سیاسی، باقی نخواهد ماند. هنگامی که به سراغ ادله ی مانعه ی حق رأی زنان برویم خواهیم دید که این ادله به لحاظ دلالی، یارای تخصیص اطلاقات ادله فوقانی را ندارند. بنابراین باتحفظ نسبت به اصالت مولویت الهی، حق رأی برای زنان نیز معتبر است. واژه های کلیدی: حق رأی، مشارکت سیاسی، دموکراسی، حقوق طبیعی، شوری، بیعت، ولایت، قوامیت.
فوزیه شیری محمد ذبیحی
فهرست موضوعی عبارت است از واژه یا گروهی از واژه ی نشان دهنده ی یک موضوع که تحت آن تمام بحث های مربوط به آن موضوع در فهرست وارد شود. از آنجا که دست-یابی آسان و سریع و عرصه ی هر علم خاصی آرزو و آرمان هر انسان حقیقت جو و حقیقت-خواهی است، به همین علت در این فهرست موضوعی با عنوان نفس شفا از آثار ابن سینا سعی شده است عناوین ساده، روان و گویا عرضه شود تا محقق بتواند به آسانی مطالب را در موضوع خاص یک جا ببیند و از آن بهره مند گردد. در مرحله اول از پژوهش، بهترین و مطمئن ترین راه آن است که کتاب را مطالعه کرده و به جزئیات آن پی برد، که این مرحله از کار نیاز به وقت زیادی برای مطالعه دارد، تا فهرست نویس بتواند به تمام مطالب تسلط در حد لازم را داشته باشد. پس از آنکه کتاب را از نظر محتوا بررسی شد قدم بعدی آن است که موضوع و موضوع های راکه با واژه یا با عبارتی که به بهترین وجه بیانگر محتوا باشد انتخاب شده است و کوشیده شده است از تکرار دوری شود. در مرحله بعد برای نظم بخشیدن به اطلاعات موجود در یک اثر با توجه به موضوعات داده شده به هر عبارت که بیان کننده موضوعی است سعی شده که همه آنها زیر یک موضوع اصلی جمع شود و در مرحله آخر اصلاح و تکمیل موضوع ها و نظم بخشیدن به موضوعات موجود در یک اثر یا مجموعه آثار یک نویسنده و یکپارچه سازی موضوعات با در نظر گرفتن این امر مهم که از حرف اول الفبای فارسی یعنی حرف «آ»آغاز وتا حرف «ی»ادامه می یابد . کلمات کلیدی: فهرست موضوعی، نفس شفاء
محمدباقر عباسی احمد احمدی
چکیده فلسفه به تفسیر خدا، انسان و جهان می پردازد و اراده الهی با هر سه مسألچکیده فلسفه به تفسیر خدا، انسان و جهان می پردازد و اراده الهی با هر سه مسأله ارتباط وثیق و تنگاتنگ دارد. از آن جا که « اراده » صفتی از صفات خداوند متعال است، تحلیل و بررسی آن، به شناخت دقیق تری از خداوند متعال، صفات او و چگونگی فاعلیتش می انجامد. از آن جهت که اراده الهی منشأ پیدایش عالم خلقت و ماندگاری آن است، شناخت آن، به تفسیر خلقت، چگونگی پیدایش و نظم و نظام حاکم برآن کمک می کند. از آن جهت که اراده الهی، وجود انسان و افعال اختیاری او را پوشش می دهد؛ شناخت آن،به شناخت انسان، قدرت او و چگونگی صدور افعال اختیاریش کمک می کند. در این نوشته آراء و نظرات ملاصدرا- که بی تردید مهم ترین فیلسوف چهارقرن اخیر جهان اسلام است- در مقایسه با آراء و نظرات توماس اکوئیناس- که از متفکران برجسته دوران میانی مسیحیت است- در زمینه اراده الهی، مطالعه و بررسی می شود. در تحلیل و بررسی کلیّات صفات خداوند، به دست می آید که گرچه صدرا و توماس، هر دو وحدت و بساطت ذات باری تعالی را پذیرفته اند؛ امّا صدرا تحلیل دقیق تری از چگونگی عینیّت صفات با ذات خداوند، ارائه می دهد. در تحلیل « مفهوم اراده الهی» به دست می آید که هر دو متفکر اراده خداوند را به « محبّت و ابتهاج » تفسیر کرده اند و هر دو هم به اراده در مقام ذات و هم به اراده در مقام فعل اذعان دارند. امّا در پاسخ به سوالات و اشکال هایی که بر اراده الهی مطرح است، تفاوت آشکاری بین نظر صدرا و توماس به چشم می خورد. در نهایت هر دو متفکر شمول و فراگیری اراده الهی را پذیرفته اند و کم و بیش تفسیر مشابهی، هم از فراگیری اراده الهی نسبت به افعال اختیاری انسان و هم فراگیری اراده الهی نسبت به شرور و بدی ها ارائه داده اند. کلمات کلیدی : ملاصدرا. توماس اکوئیناس. صفات خداوند. اراده الهی
حمیدرضا خادمی احمد بهشتی
از تلاش های فراوانی که ابن سینا در راستای تحلیل خودآگاهی آغازین به کار برده، می توان فهمید که وی خودآگاهی آغازین را همچون اصلی بنیادین در فلسفه خویش در نظر گرفته و معتقد است که خودآگاهی به عنوان نخستین فعلیتی که نفس پیدا می کند، هرگز از آن جدا نمی شود. از این منظر خودآگاهی، خصیصه ذاتی وجود انسانی و نیز عنصر سازنده ساختار وجودی اوست. از منظر ابن سینا ادراکات حصولی که در آنها فاعل شناسا به صورت و مفهوم ذهنی اشیاء دسترسی دارد، هیچگاه از طرف خودش ضمانتی برای صحت ندارد و چنانچه معلوم بالذات و معلوم بالعرض مطابقت داشته باشد، می توان گفت علم به موجود خارجی محقق شده است. بدین سان عقل از طریق استلزام به تحقق خارجی محسوسات بالعرض و واقعیات مادی حکم می کند. هر چند ابن سینا یافتن سرچشمه های اصلی پیدایش تصورات و مفاهیم گوناگون را، بهترین راه تبیین چگونگی امکان معرفت می داند، در عین حال در نقد شک گرایی، با توجه به اصل تناقض و اصل معناداری الفاظ و زبان، برخورد با شکاک را وظیفه فیلسوف و از طریق محاوره می داند. از این منظر مسأله اصلی معرفت شناسی، مسأله منشأ معرفت است. ابن سینا شش منبع معرفتی عمده را مورد بررسی قرار می دهد که عبارتند از: حواس ظاهری (ادراک حسی)، حواس باطنی، عقل، حدس، شهود و گواهی. دیدگاه ابن سینا پیرامون داده های حواس، تقریری از واقع گرایی نامستقیم محسوب می شود. کیفیت های محسوس در این دیدگاه، کیفیت های اشیاء بیرونی اند که به واسطه صورت های ذهنی ادراک می شوند. از مهمترین کارکردهای شناختی معطوف به حواس باطنی می توان به صدور حکم به وجود یک یا چند کیفیت برای شئ واحد و دریافت مغایرت اشیاء محسوس با یکدیگر، تفاوت میان ادراک صورت و ادراک معنا، اندوزش، بازیابی و یادآوری فعالیت ها و امور ذهنی، اشاره کرد. ابن سینا با تحلیل معرفت، و تفاوت میان ادراک صورت و معنا اگرچه صراحتاً نامی از حیث التفاتی ذهن به میان نیاورده است. آموزه او چیزی جز این نیست. نزد وی ادراک همواره رو به سوی متعلقی دارد. به دیگر سخن ادراک صرفاً فرآیندی منفعل نیست بلکه مدرِک به ادراکات خویش در هر سطحی آگاهی دارد. در بحث از عقل، با توجه به کارکردهای عقل عملی و عقل نظری، بیان شده است که مراتب عقل نظری در حقیقت بحثی معرفت شناختی یا به عبارت دیگر معرفت شناسی عقل است وقتی اولیات برای نفس حاصل شد، ابن سینا عقل انسان را در این مرحله عقل بالملکه می نامد. ابن سینا با توجه به تمایز میان کارکردهای عقل در مفهوم سازی و حکم، بیان می دارد، گزاره یا معرفتی پیشین است که در تصدیق و پذیرش، از حیث تصدیق و پذیرش، به حواس و تجربه حسی نیازی نداشته باشد و گرنه مانعی ندارد که از نظر مفاهیم بر تجربه حسی مبتنی باشد. بدین ترتیب از منظر وی مفاهیم فلسفی و منطقی به لحاظ تحقق مفاهیم ثانیه هستند و پس از مفاهیم اولی و حسی از راه مقایسه و سنجش و انتزاع حاصل می شوند. یکی دیگر از منابع معرفتی نزد ابن سینا حدس می باشد. هر چند حدسیات در تصدیقات کاربرد دارند اما حدس می تواند مجرای معرفت تصوری و تصدیقی، هر دو قرار گیرد. در معرفت حدسی حد وسط علت نتیجه نیست بلکه حد وسط و نتیجه در معیت هم درک می شوند در حالی که در معرفت فکری حد وسط بر نتیجه مقدم خواهد بود. منبع معرفتی شهود در آراء ابن سینا به معنای علم بدیهی و علم حضوری قابل نسبت سنجی است. اگر شهود را به معنای علمی که از راه واسطه حاصل نشده (غیر استنتاجی) معنا کرد، شامل هر دو قسم فوق می گردد. یکی دیگر از منابع معرفت، گواهی است. به نظر می رسد دیدگاه ابن سینا در این باره شبیه دیدگاه استنتاج گرایانه پیرامون گواهی باشد، زیرا از منظر ابن سینا گواهی تنها در شرایط خاصی می تواند به مخاطبانش شناخت بدهد، این مطلب اشاره به این نکته دارد که پذیرش گواهی بر درایت و تأمل عقلانی مبتنی است و بدون این عقلانیت ویژه نمی توان بدان تمسک و استناد نمود. کلید واژه: معرفت شناسی، امکان معرفت، منابع معرفت، واقع نمایی، ابن سینا.
محبوبه چراغی محمد ذبیحی
فهرست نویسی موضوعی ، بررسی تحلیلی یک اثر یا مجموعه آثار یک نویسنده یا یک علم است که اطلاعات سازماندهی شده ای را از آن اثر ارائه می کند و در دست یابی سریع به اطلاعات مطلوب از یک اثر را برای پژوهشگران آسان می سازد. ارزش این فعالیت علمی برای پژوهشگران عرصه های مختلف علمی بسیار روشن است چه این گونه آثار علمی همیشه جزء مراجع مهم پژوهشگران هر علم به شمار می آید. اثر حاضر با توفیقات الهی کوشیده است که فهرست نویسی کتاب ارزشمند اشارات و تنبیهات مرحوم ابن سینا را به جامعه علمی به خصوص پژوهشگران علوم عقلی ارائه نماید . در راستای اجرای این طرح اولین مرحله این بود که جهت درک مطالب وجزئیات ، خود کتاب بطور کامل مطالعه شود که البته این مرحله از کار بیشترین مقدار از زمان اجرای طرح را به خود اختصاص داد. اما با توفیق الهی کتاب نفیس اشارات و تنبیهات مرحوم ابن سینا که شامل ده نهج در علم منطق و ده نمط در علم فلسفه است در حد توان مطالعه و فهم گردید. قدم بعدی پس از درک محتوا اینست که موضوعات و مطالب این کتاب ارزشمند در قالب عناوینی گویا و واژگانی رسا دسته بندی گردد. در مرحله بعد برای نظم بخشیدن به اطلاعات موجود، عناوین و موضوعات استخراج شده در تحت عناوین و موضوعاتی کلی تر دسته بندی شوند. ودر مرحله آخر اصلاح وتکمیل موضوع ها ونظم بخشیدن به موضوعات موجود و یکپارچه سازی موضوعات با در نظر گرفتن این امر مهم که از حرف اول الفبای فارسی یعنی حرف «آ»آغاز وتا حرف «ی»ادامه یابد .
سیمین عارفی احمد احمدی
ادراک تمایز منطقی میان وجود و ماهیت بدیهی است،لذا می توان نشانه هایی از این ادراک را حتی در آثار پیش سقراطیان یافت،اگرچه بر اساس شواهد و آثار موجود ،بی شک ارسطو نخستین کسی است که به این مطلب پرداخته است.او باطرح مبحث پرسشهای علمی در کتاب تحلیلات پسین و بیان تفاوتهای فلسفه نخستین یاعلم کلی باعلوم جزیی در متافیزیک به روشنی از این گونه تمایز بحث کرده است و اگرچه وی در مبحث قوه وفعل به موجودی که فعل محض است اشاره کرده ولازمه این سخن می توانددسته بندی دو قطبی موجودات وکشف معنای ممکن به امکان فلسفی باشد،اما ارسطو با توجه به دیگر مولفه های فلسفه اش هرگز به چنین نتیجه ای نمی رسد.درمیان فیلسوفان مسلمان کندی نخستین کسی است که به تفاوت عمیق نظریه یونانی پیدایی عالم در آثار ارسطو و نظریه خلقت پی می برد و راه را برای دسته بندی موجودات به ممکن و واجب وتحلیل واقعیت ممکنات به وجود و ماهیت در فلسفه فارابی باز می کند ،اما در واقع ابن سینا کسی است که بااستخراج لوازم و کاربرد فلسفی مساله تمایز وجود و ماهیت آن را به اساسی ترین اصل مابعدالطبیعی در فلسفه اسلامی تبدیل می کند .توماس آکوییناس به استناد کتابش با عنوان در باره ووجود و ماهیت اساس نظریه ترکیب وجود و ماهیت در ممکنات را از ابن سینا اخذ کرده است
محمد ذبیحی ایرج میرزایی
در صنایع و مخصوصا طرح های عظیم همواره بزرگترین محدودیت، محدودیت دمایی بوده است. به این معنی که برای پیشرفت صنعت و دستیابی به بسیاری از طرح های ایده آل مشکلی در تئوری آن و طراحی و امکانات ساخت وجود نداشت بلکه سد اصلی، کار در دماهای بالا و محدودیت دمایی بوده است. برای از میان برداشتن این مشکل دو راه به ذهن می رسد. یکی استفاده از مواد با تحمل حرارتی بالا در ساخت قطعات صنعتی و دیگری خنک کاری قطعات. استفاده از مواد با ظرفیت حرارتی بالا محدودیت هایی چون عدم صرفه اقتصادی و افزایش بیش از حد حجم و وزن قطعات را به دنبال دارد. به همین دلیل مساله خنک کاری همواره دغدغه ی اصلی طرح های بزرگ صنعتی است. توربین های گازی نمود روشنی از این موارد است. برای ایجاد شرایط کارکرد توربین ها باید محدودیت دمایی تا حد ممکن برطرف شود. بهترین و بهینه ترین روش ایجاد کانال هایی در داخل پره ها و عبور دادن سیال از داخل آن ها می باشد. این روش خنک کاری نیز تاکنون دستخوش تغییرات و کارهای تکمیلی بسیاری قرار گرفته است. از جمله نوع سیال عبوری و ایجاد جریان آشفته درون کانال ها برای انتقال حرارت بیشتر. در این پروژه به بررسی ایجاد جریان آشفته درون کانال های خنک کننده پرداخته شده است. به این منظور فرو رفتگی هایی به نام ریب درون کانال ها ایجاد شده که آشفتگی جریان را به همراه افت فشار به دنبال دارد. مساله مهم تعیین نوع چیدمان و زاویه ی قرارگیری ریب ها است، به گونه ای که بیشترین آشفتگی به همراه کمترین افت فشار را حاصل کند. این تحقیق در پایان نامه حاضر انجام شد و نتایج نشان داد که ایجاد ریب های مایل نسبت به ریب های عمودی انتقال حرارت بیشتری را به دنبال دارد. هم چنین دوران کانال ها در افزایش انتقال حرارت موثر است.
مریم انصاری محمد ذبیحی
محور اصلی این پایان نامه فهرست بندی و موضوع بندی بخش الهیات نجات و مقاله نهم و دهم الهیات شفاست.نجات شامل دو مقاله است.مقاله اول 21 و مقاله دوم 41 فصل دارد که موضوع اصلی آنها حول نسائل و مباحث الهیات است.مقاله نهم شفا دربردارنده هشت فصل و مقاله دهم دارای پنج فصل است.این دو اثر از تصنیفات فیلسوف بزرگ عالم اسلام ابن سیناست.مباحث پس از فهم دقیق مطلب و محتوا دسته بندی و گز لغاسب با یک عنوان کلی و سپس با عناوین کوچکتر بر اساس حروف الفبا فهرست بندی شده است.
علیرضا وطن خواه کنگرلویی محمد ذبیحی
ملامحسن فیض کاشانی متکلم شیعی و فیلسوف نام آشنای قرن یازدهم عصر صفوی، در آثار متعدد کلامی و فلسفی اش به تبیین و اثبات الهیات به معنای أخصّ یعنی توحید و عدل و نبوت و امامت و معاد پرداخته است. به جهت ضرورت استدلالی بودن و متیقن بودن معارف اصلی دین و معتبر نبودن تقلید و ظنّ، مرحوم فیض در آثارش درصدد مبرهن کردن اصول بنیادین عقائد بر آمد.وی معتقد است عقل به تنهایی توان تحصیل اصول معارف را دارد و طریق عقلی تنهاترین راه معتبر برای پذیرش اصول است وی با این نگرش و با تأسّی از استادش ملاصدرا، با استفاده از حکمت متعالیه به استدلال در اصول دین می پردازد و می کوشد اصول دین را در قالب برهان و استدلال یقینی، مبرهن نماید. ایشان از آیات و روایات تنها به عنوان شاهد و تاییدی بر حکم عقل بهره می گیرد. کتاب اصول المعارف که یک دوره مباحث مهم فلسفه صدراست، بیش از سایر آثارش، عقلی و فلسفی است و با قلمِ عقل به تبیین مباحث می پردازد.مرحوم طبرسی به طور ضمنی این حقیقت را به مخاطبش القاء می کند که بین عقل سلیم و اصول عقائد دین، منافات و تغایری وجوود نداردبلکه عقل سلیم و دین دو بال مکمل انسان برای فهم و کسب علوم و معارف هستند.
محمدرضا طالبیان محمد ذبیحی
این تحقیق ، «حرکت پذیری » و وجود حرکت در مجردات مورد بررسی قرار داده و می کوشد تا به این مسأله پاسخ روشن و مستدلی بدهد. هدف واپسین نگارنده آنست که نشان دهد حرکت و تغیّر در امورمجرد، به لحاظ فلسفی و عقلی امری پذیرفتنی و قابل قبول است و از دیگر سو، تعارض و ناسازگاری ای که در نظر ابتدای میان متون دینی و یافته های عقل فلسفی به نظر می رسد زدودنی است . برای دستیابی به این هدف ابتدا در یک فصل سیر بحث حرکت در نقاط اولیه فکر فلسفی دنبال شده سپس در فصلی دیگر به ایضاح معنای لغوی و اصطلاحی حرکت پرداخته شده است . تبیین اقسام و احکام مربوط به حرکت هم بخشی از تلاش های مقدماتی رساله بوده است . و اما بنیاد این رساله و محور و کانون آن توجه به ادله ومبانی فلسفی ای است که حرکت در امور مجرد را ناممکن و ناشدنی می نمایانند به لحاظ فلسفی دو برهان اساسی در این باره موجود است : برهان فصل و وصل و برهان قوه و فعل . در این رساله با مراجعه به متون دست اول فلسفی در طی یک فصل تبیینی کامل و وافی از این دو برهان که سنگ بنای قول به حرکت ناپذیری مجردات اند ارائه شده و آنگاه براهین دیگری هم که ممکن است در این راستا به آنهاتمسک شود طرح و بیان شده اند. سپس در فصلی جداگانه تمامی این براهین و ادله نقد شده و سستی وکاستی و تردامنی آنها نمایان گشته است . نیز نگاهی درون دینی به بحث شده و دو افق دیگر به آن افزوده گشته است . اول بحثی در باب تکامل برزخی انسان که در آن هم از برهان عقلی و هم از دلایل نقلی بهره گرفته شده است . دوم بحثی در دلایل درون دینی تغیّر در مجردات با تکیه بر آیات و روایات . بنابراین نوشتار حاضر در سه فصل به همراه یک مقدمه و پیشگفتار سامان یافته است .
حبیب فتاحی بافقی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
حمیدرضا خادمی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
محسن فرخی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
محمدمهدی مشکاتی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
محمدعلی زینلی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
غلامرضا حافظیان محمدتقی دیاری
چکیده ندارد.
علی حسینی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
نادر شکراللهی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
جواد مصطفوی احمد عابدی
چکیده ندارد.
محمد ذبیحی ابوالفضل طالشیان
چکیده ندارد.
مریم سعیدی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
محمدحسین ثقفی محمد ذبیحی
چکیده ندارد.
علی پارسایی محمد ذبیحی
در میان ادیان مختلف جهان، اعم از الهی و غیر الهی هیچ آیین و جریانی را نمیتوان یافت که به اندازه مکتب مترقی اسلام بر به کارگیری عقل و راههای آن، تأکید و ترغیب کرده باشد. ترغیب به عقلانیت و راهروی راه عقل، از ظاهر و باطن دین متعالی اسلام مشهود است به نحوی که تأکید بر بکارگیری راه عقل از لابه لای آیات قرآنی و روایات پیشوایان دین کاملاً هویدا است به شکلی که کمترین کوتاهی در این باره صورت نگرفته است. بسی واضح است که هنگام مراجعه به آیات وحی و احادیث پیشوایان دین، جامعترین و بنیادیترین شکل ترغیب و تأکید بر استفاده از راه عقل را مییابیم به گونهای که در آموزههای قرآنی، ارتباط با عقل و پذیرشهای عقلانی، معیار مهم برای سنجش هر کاری به حساب میآید. با نگاهی گذرا در آیات کریمه ی قرآن می بینیم در آیات متعددی از قرآن کریم به طور مستقیم و غیر مستقیم توصیه به تفکر، تعقل،... شده است. این آیات اعم است از آیاتی که از ماده ی عقل، فکر، نظر، بصر،... استفاده کرده و آیاتی که به طرق مختلف دیگر، توجه به نگرش عقلانی را مورد تاکید قرار داده است، بطور مثال در برخی از آیات احتجاج های ابراهیم(علیه السلام) را مطرح می کند و در پایان از آن نتیجه می گیرد، در برخی آیات دیگر انتخاب قول احسن را پس از شنیدن سخنان مختلف ارج می نهد و در برخی دیگر از آیات، افرادی را که از فکر و عقل بهره می گیرند با تاکید مورد ستایش قرار می دهد. این در حالی است که در آیات بسیاری کسانی را که از فکر و اندیشه بهره نمی گیرند مورد نکوهش قرار داده است. نکتهای که در این جا قابل توجه است و در بخشی از این تحقیق به آن میپردازیم، این است که این راه مورد تأکید، کدام راه است و منزلت و جایگاه این راه تا چه حدّ است. پر واضح است که سنجش عقل و تعیین استدلالی منزلت و جایگاه عقل در نظام معرفت دینی، پیش از هر چیز نیازمند تبیین و توضیح کافی این واژه است. پس باید روشن شود مراد از عقل و عقلانیت چیست و عقل مورد نظر قرآن کدام است به این معنی که این همه ترغیب و تأکید قرآن به عقلانیت و نگرش عقلانی چه مسیری را دنبال میکند و اساسا دنبال چه مفهومی از عقل است. به تعبیر دیگر عقلانیت قرآنی چه ویژگیهایی دارد و با چه معیارهایی قابل سنجش و گزینش است تا بتوانیم به راحتی به آن دست یابیم. این تحقیق در فصلهای چهارگانه عهدهدار پردازش و بررسی این سوال و سوالات از این گونه است. لازم به ذکر است که بیان کنیم روش ما در این پژوهش، تحقیق کتابخانه ای است که با روش توصیفی تحلیلی همراه است و امیدواریم با لطف و مدد الهی از عهده آن برآییم.
روح الله ذاکری محمد مرتضوی
مستشرقان از دیرباز تحت تأثیر مذهب حاکم در سرزمین پهناور اسلامی، گمان کردند عقائد مسلمانان را تنها از طریق مکتب خلفا می¬توان شناخت، غافل از آنکه، آیینه¬ای که در آن عقائد مسلمانان را به نظاره نشسته¬اند، قطعه کوچک از آیینه¬ای بسیار باعظمت است که با جانشینی جعلی خلیفه اول شکسته شد، و آنان اسلام حقیقی را در قطعه کوچکی جستجو می¬کنند، که در منعکس نمودن اسلام ناتوان است. پس ناخواسته و چه¬بسا به عمد در مسیری گام برداشتند که باید با لغزشها و چالشهای بسیاری دست¬وپنجه نرم نموده و سؤالهای بسیاری را بی¬جواب رها کنند. در چنین وضعیتی بعضی از مستشرقان به گمان باطل خویش، بهترین استفاده را نمودند، چرا که گمشده اصلی آنان چهره¬ای مشوش از اسلام بود. آنان تمام تلاش خود رابه کار می¬بستند تا اثبات کنند اسلام چیزی نیست جز، مجموعه¬ای ناقص از آئینهای یهود و مسیحیت، که بیشتر از چند دستور اخلاقی، نباید از آن انتظاری داشت. حال با توجه به پیشینه مطالعاتی مستشرقان و تحقیقات پردامنه آنان در معارف اسلامی، نمیتوان گفت هر آنچه را که آنان مورد مطالعه قرار داده¬اند منابع اصیل معارف ناب اسلامی بوده است. لذا اگر مستشرقان از روی خطا مکتب خلفا را نماینده حقیقی عقائد مسلمانان دانسته و بر مبنای آن نظریه¬پردازی نموده¬اند، نمی-توان آنان را در بعضی از عقائد باطلشان مغرض و معاند دانست، چرا که خانه از پای بست ویران بوده است. لذا نویسنده با محدود کردن دامنه این تحقیق به شبهات مستشرقان پیرامون وحی، و بررسی تطبیقی و تحلیلی آنها با روایات صحیحین، به عنوان بنیادی¬ترین مرجع در سیره و سنت پیامبر9 نزد اهل سنت و مستشرقان، در پی یافتن جواب این سؤال بوده است که آیا سرآغاز تمامی شبهات مستشرقان به زوایای گوناگون معارف اسلامی، به عناد و غرض¬ورزی آنان، باز می¬گردد، یا در بعضی از موارد، زمینه آن را در آراء اهل سنت و کتب معتبرشان و در رأس آنها صحیحین، باید جستجو نمود؟ چنین شبهاتی را می¬توان در ضمن چهار عنوان بررسی نمود: 1) ترس و فرار پیامبر (ص) از حضرت جبرئیل. آیا پیامبر(ص) در اولین مواجهه با حضرت جبرئیل به گمان مواجه شدن با شیطان یا ابتلاء به جنون، به شدت ترسیده و فرار کرده¬اند؟ 2) شک و تردید حضرت در نبوت خویش. آیا پیامبر(ص) در وحیانی بودن اعلام رسالتشان توسط حضرت جبرئیل شک داشته¬اند؟ به عبارت دیگر آیا پیامبر(ص) برای یقین نمودن به رسالتشان از جانب خداوند، نیاز به تأیید دیگران داشته¬اند؟ 3) خودکشی پیامبر(ص). آیا نسبت دادن خودکشی به پیامبر(ص) به علت انقطاع وحی، از جانب مستشرقان، مستندی دارد یا ادعایی بدون دلیل است؟ 4) آیات شیطانی یا اسطوره غرانیق. آیا پیامبری که خود بزرگ¬ترین دین یکتا پرستی را تبلیغ می¬کند، در برهه¬ای از زمان، شرک و بت پرستی را تأیید نموده است؟ نویسنده در بررسی هر یک از شبهات، با ارائه مستند شبهه از صحیحین، به تحلیل و در موارد لازم به نقد پاسخهای شارحان صحیحین و عالمان اهل سنت، پرداخته است. و با کسب تجربه¬ای نو دراین زمینه، حداقل در موضوع این تحقیق، به این نتیجه دست یافته که بنیان و اساس قسمت مهمی از نظریه¬پردازی¬های خلاف واقعیت مستشرقان در مسألۀ وحی، مطالبی است که شیخین در صحیحین نقل نموده¬اند؛ دو کتابی که از دیدگاه اهل سنت أصح کتب بعد از کتاب خدا هستند.
مجتبی بیگلری احمد بهشتی
در این پژوهش ، به تطبیق و مقایسه ی آراء و اندیشه های دو محدث بزرگ یعنی ؛ احمدبن حنبل و شیخ صدوق ، از دو مذهب بزرگ اسلامی پرداخته ایم . مباحث تطبیقی و مقایسه ای بدین معنایند که آراء مختلف دو یا چند اندیشمند و یا دویا چند مکتب فکری، مورد مقایسه و سنجش قرار می گیرند ، روش ما در این تحقیق ، استخراج آراء و عقاید این دو دانشمند نص گرا از میان آثار به جا مانده ی از ایشان ، روایات و احادیث نقل شده و معتمَد آنان و در برخی موارد، آثار شارحان اندیشه های آنها ، و آنگاه ، مقایسه و تطبیق یافته ها بدون هیچ قضاوتی و نقدی و گزینشی است . شیخ صدوق ، از نظر فکری ، متعلق به مکتب اخباریان متقدم قم و احمدبن حنبل هم، از بزرگترین محدثان و نص گرایان پیرو طریقه ی اصحاب الحدیث است . نگرش هر دو به اخبار و احادیث ، با اختلاف درجات ، تا حدودی یکسان است ، لکن پایبندی بی چون و چرای ابن حنبل به ظواهر نصوص و پرهیز از هر گونه تاویل و برداشت درایی در فهم آنها و اثبات معانی همه نصوص بر وجه حقیقی و نه مجاز ، او را از صدوق متمایز می سازد ، و به دلیل همین رویکرد خاص ، صعوبت استخراج آراء کلامی وی به روشنی قابل درک است . هرچند شیخ صدوق هم به مانند ابن حنبل ، هرگونه مباحثه و مجادله کلامی را در حوزه عقاید ممنوع می شمارد ، اما در مواردی بسیار به طرح این نوع از مباحث پرداخته که خود تفاوت مبانی معرفت شناسی آنان را از حیث حجیت عقل و اعتبار آن در فهم کتاب و سنت روشن می سازد.
علی اکبر محمدی محمد ذبیحی
در این پژوهش سعی شده است تا ضمن ارائه دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی در باره شفاعت ، اشکالاتی که از ناحیه منکران و منتقدان مطرح گردیده همراه با پاسخ تبیین گردد و با استناد به آیات و روایات اثبات نموده ایم که مسئله شفاعت نه تنها منافاتی با توحید ندارد بلکه تاکیدی است بر اینکه با تمسک به ارواح طیبه انبیاء، اولیاء و صالحان در سایه اذن الهی زمینه تقرب و دستیابی به رحمت واسعه الهی برای بندگان فراهم می آید.
محمدکاظم رضازاده جودی محمد ذبیحی
اهداف اصلی این رساله دستیابی به نمونه های عینی و عملی در نحوه برخورد حکومت نبوی با مخالفان قانونی همکیش و غیرهمکیش و هم پیمانان حکومت نبوی بوده است .
سعید نظری توکلی محمد ذبیحی
در پهنه ادب ایرانی فرهیختگانی پا به عرصه وجود گذاشته اند، که با بهره گیری از زبان شیوای پارسی، توانسته اند مطالب عالی و بلندمرتبه ای را به رشته تحریر درآورند. انتقال مبانی عرفان اسلامی که توسط بزرگانی چون ابن عربی، صدرالدین قونوی، ابن حمزه فناری و قیصری پایه گذاری یا شرح و بسط داده شده است ، به زبان فارسی نه چندان کار آسانی است . دشواری مطالب و نداشتن واژگان مناسب ، رسا و هم طراز با اصطلاحات عرفانی، اهمیت این کار را دو چندان می کند. از میان نام آوران بی نشان در دوره صفوی می توان به مرحوم قاسمعلی قاینی اشاره نمود. او که حکیمی است خراسانی و بیشتر عمر خود را در مدرسه علمیه چهارباغ مشهد سپری نموده است ، در علوم گوناگون تبحر داشته است . وی ریاضی دان و منجمی زبردست است که آثار متعددش در این موضوع بهترین شاهد بر این مدعاست . علاوه وی فیلسوف ، متکلم و عارفی است که با تاثیرپذیری از مکتب صدرائی توانسته است هنر خود را در تلفیق فلسفه، کلام و عرفان در مهمترین اثرش که محصول آخرین سالهای عمر اوست ، یعنی رساله خلاصه الاخلاص نشان دهد. مرحوم قاسمعلی در رساله اخلاص سعی کرده است تفسیری مبتنی بر اصول عرفانی پیرامون سوره مبارکه اخلاص نوشته، و آن را با مبانی کلام و حکمت اسلامی درآمیزد. اگر نگوییم که این رساله خود خلاصه ای از جلد نخستین فتوحات ابن عربی و بخصوص مقدمه آن است ، لااقل در بسیاری از موارد ترجمان آن به حساب می آید. اثر حاضر را که متشکل از رساله اخلاص مرحوم قاسمعلی قاینی و تعلیقات حقیر بر آن است ، به تمامی دوستداران ادب و عرفان اسلامی تقدیم می نمایم.
هاشم موسوی محمد ذبیحی
پژوهش حاضر در یک مقدمه و دو بخش ارائه می شود که در بخش اول به مباحث کلی پیرامون هدایت از قبیل معنی هدایت و ضلالت ، اهمیت و جایگاه هدایت ، ارکان و عناصر هدایت ، قلمرو هدایت ، اقسام و مراحل هدایت ، دیدگاه قرآن در رابطه هدایت و نفی جبر و اکراه در هدایت مطرح شده و در بخش دوم به شیوه های هدایتی گفتاری و عملی قرآن کریم اشاره شده است .
شهریار صابر محمد ذبیحی
این رساله از 4 فصل تشکیل یافته که فصل اول کلیاتی است که به عنوان پیشگفتار ، ذکر آنها لازم به نظر می آمد . در فصل دوم خلاصه نظرات مرحوم صدرالمتالهین و برخی از شارحان نظر وی بیان می شود ، در فصل سوم هم به بررسی آرا و افکار قاضی سعید پرداخته می شو د. فصل چهارم اختصاص به مقایسه تطبیقی آرا این دو دانشمند در مواجهه با روایات اهل بیت (ع) دارد، اگر چه این فصل آنچنان که مد نظر بود پایان نیافت.
حسین حجت خواه محمدتقی دیاری
رساله حاضر ، پژوهشی در مورد صدقه می باشد و از منظر قرآنی ، به بحث در باره آن پرداخته است، گرچه به تناسب ، نقش صدقه در لغت ، فقه و روایات نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین صدقه مرادف، با انفاق فی سبیل الله و به قصد قربت و رضای خدا دانسته شده است، که به دو معنای اصلی و گسترده استعمال گردیده است، معنای اصلی بخشش مالی به قصد قربت ، و معنای گسترده ، احسان و معروف می باشد.
موسی موسوی ننه کران محمد ذبیحی
خواجه نصیر کتاب تجرید الاعتقاد را در شش مقصد براساس اولویت به ترتیب زیر مرتب کرده: مقصد اول: امور عامهمقصد دوم: جواهر و اعراضمقصد سوم: در اثبات واجب الوجودمقصد چهارم: در اثبات نبوتمقصد پنجم: در اثبات امامتمقصاد ششم: در اثبات معادآقا حسین خوانساری به مقصد اول یعنی -امور عامه-پرداخته و شرح تجرید را حاشیه زده و اقوال مختلف از حاشیه نویسان و شارحان را آورده و آنها را تحلیل و تفسیر کرده و نظر صائب را مطرح نموده و این رساله در اواخر همین مبحث پایان پذیرفته است.
زکریا بهارنژاد محمد ذبیحی
در این پژوهش تلاش شده تا دیدگاه فیلسوفان مشائی در باره ذات ، صفات و افعال خداوند تبیین گردد. در آغاز تاریخچه مختصری از فلسفه مشا و سیر تاریخی آن بیان گردیده است، از لحاظ تاریخی فیلسوفان مشائی در سه دوره متفاوت از هم تلاش نموده اند تا آفریدگار و نظام هستی را تبیین عقلانی نمایند، که عبارت است از : 1-دوره یونان2-دوره یونانی مآبی3-دوره اسلامی. در اینجا تنها در باره دوره اول و سوم تلاش و تحقیق شده است. مهمترین فیلسوفان مشائی که در این پژوهش مورد ارزیابی و تحقیق قرار گرفته اند عبارت اند از : ارسطو ، کندی، فارابی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن رشد.
علیرضا عصیانی محمد ذبیحی
پژوهش حاضر درصدد پاسخ به سوالات زیر است: 1- آثار فردی و اجتماعی کار چیست؟ 1- کار به غیر از تامین معاش چه آثار و برکاتی برای شخص کارگر و جامعه در بردارد؟ 3-اخلاق کاری چیست؟ چگونگی انجام کار ، احکام اخلاقی و ارزشی آن ، بایدها و نبایدهای کار چیست؟ . چون هدف اصلی دین اسلام هدایت انسانها به صلاح و فلاح آنان در دنیا و آخرت است و کار و مسائل مربوط به آن نقش مهمی در رستگاری انسان دارد، لذا قرآن و سفیران این مکتب توجه خاصی به تبیین خطوط این مساله داشته اند.
عبدالحسین کافی محمد ذبیحی
در این نوشتار سعی شده است که برداشتهای ملاصدرا و علامه مجلسی پیرامون مفهوم عقل در روایات کتاب العقل و الجهل اصول کافی ، مورد تحقیق و کاوش قرار گیرد.