نام پژوهشگر: حسین پرویز اجلالی
حامد گوهری پور حسین پرویز اجلالی
به نظر می رسد از زمانی که شهر و شهرنشینی شکل گرفت، نقد نسبت به وضعیت آن و تلاش برای بهبود شرایط زندگی در آن نیز وجود داشته است. بزرگترین عالمان و فیلسوفان تاریخ در آثارشان توجه ویژه ای به مقول? شهر و شهرنشینی داشته و غالباً در مقام ناقد آن و معرفی آرمان شهر مورد نظر خود برآمده اند. هنرمندان نیز همواره پا به پای سایر اقشار دغدغه مند جامعه، به تفکر دربار? زندگی در شهرها پرداخته و در بسیاری از موارد، زوایای متفاوت آن را در آثار خود انعکاس داده اند. سینما نیز از ابتدای پیدایش تاکنون، همواره با شهر پیوند داشته است. شهرهای مهم اروپایی و امریکایی، هم به عنوان بستر و زمین? سینما و صنعت فیلم سازی، و هم بعضاً به عنوان موضوع داستان ها، دارای رابطه ای ناگسستنی با سینما بوده اند. بررسی تاریخ سینما نشان می دهد، بسیاری از هنرمندان این عرصه نیز به مانند بسیاری از متفکران و عالمان اجتماعی، سعی در نقد شهر و شهرنشینی، و چاره جویی برای حل مسائل آن داشته اند. سینما در ایران هم از ابتدای ورود آن تا امروز، همواره با شهر پیوند خورده و «شهر» را به عنوان بستر اصلی رشد خود شناخته است. در این میان، مطالعات میان-رشته ای بین این دو حوزه، و تحلیل دربار? تصویر شهر در فیلم های سینمایی کم تر به چشم می خورد. تحلیل ساختگرایان? تصویر شهر در فیلم های سینمایی ایرانی در این پژوهش نشان می دهد، سینما در قریب به اتفاق دوره ها تصویرگر معضلات، گرفتاری ها، تیره روزی ها و به طور کلی ابعاد منفی زندگی شهری بوده است. شهر فریب، شهر عصیانگری ها، شهر نابودگر، شهر سراب، شهر وحشت، شهر تضادهای طبقاتی، شهر حسرت و ... تنها بیان مختصری از تصویرهایی است که از شهر در سینمای ایران بازتاب داشته است. تصویرهایی که بازتاب نگاه طیف وسیعی از جامع? شهرنشین نسبت به شهر بوده، و شهرسازان تاکنون از آن غفلت کرده اند.