نام پژوهشگر: شجاع تفکری رضایی

بررسی نظام حالت در زبان هورامی بر اساس نظریه حاکمیت و مرجع گزینی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  پیمان صفیعی   شجاع تفکری رضایی

چکیده یکی از نظریه های مطرح در زبان شناسی امروز که به زعم واضعانش جهانی بوده و اصول آن برای توصیف داده-های کلی? زبان ها قابلیت استفاده را دارد، نظری? حاکمّیت و مرجع گزینی است. این نظریه از تعدادی زیر نظریه تشکیل شده است که یکی از آن ها ، زیر نظری? حالت است که به بررسی تظاهر ساخت واژی گروه های اسمی در حالت های مختلف فاعلی، مفعولی، اضافی و غیره می پردازد. پایان نام? حاضر به بررسی و توصیف نظام حالت در زبان هورامی با استفاده از نظری? حاکمیّت و مرجع گزینی می پردازد. نگارنده به عنوان گویشور بومی این زبان داده های مختلفی را که شامل گروه های اسمی و ضمایر در حالت های مختلف بودند گرد آوری نموده و ضمن دسته بندی آن ها به حالت های فاعلی، مفعولی، اضافی و مفعول غیر مستقیم، با به کار گیری نظری? حالت مطرح شده در نظری? حاکمیّت و مرجع گزینی به توصیف و تبیین آن ها می پردازد. یافته های این بررسی نشان داد که گروه های اسمی در زبان هورامی در جایگاه فاعل فاقد تظاهر ساخت واژی خاصی که نشان دهند? جایگاه فاعلی آنها باشد هستند. در حالت مفعولی هم اسم ها و هم ضمایر دارای تظاهر ساخت واژی معینی هستند که آن ها را از همان اسم ها و ضمایر هنگامی که در جایگاهی غیر از مفعول هستند جدا می سازد. اسم ها در حالت مفعول غیر مستقیم دارای تظاهر ساخت واژی هستند که این تظاهر ساخت واژی تحت تاثیر عواملی چون مفرد و جمع بودن یا مذکر و مونث بودن نیست. در مورد حالت اضافی وضعیت پیچیده تر می باشد به گونه ای که تظاهر ساخت واژی اسم ها و ضمایر در دو نوع ترکیب اضافی موجود در این زبان، متفاوت و گاهی متضاد است. به طور کلی نتایج بدست آمده نشان می دهند که نظری? حاکمیّت و مرجع گزینی به خوبی از پس توصیف نظام حالت در زبان هورامی برآمده است. کلید واژه : زبان هورامی، نظری? حاکمیّت و مرجع گزینی، نظام حالت، تظاهر ساخت واژی، گروه اسمی.

بررسی نحوی منفی سازی در ترکی آذری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  نیما عرفانی راد   شجاع تفکری رضایی

در این پژوهش، ساختار منفیسازی در زبان ترکی آذری در قالب نظری? حاکمیّت و مرجعگزینی بررسی میشود. از نظر زبانشناختی نفی در هر زبانی نمودی ویژه و خاص دارد. با توجه بهاینکه نفی در هم? زبانهای طبیعی وجود دارد و همچنین رفتار نحوی نشانگرهای منفی، جایگاه آنها نسبت به فعل و جایگاه آنان در سلسلهمراتب فرافکنهای جمله نیز از زبانی به زبان دیگر متفاوت است، نفی و منفیسازی هم جزء اصول و هم جزء پارامترهای زبان به شمار میآید. یکی از مفاهیم نحوی در منفیسازی، پدید? توافق منفی است. با توجه به نظری? ایکس-تیره و وجود جایگاههایی مانند شاخص در فرافکنها در این نظریه، اگر زبانی دارای پدید? توافق منفی باشد میتوان منفیسازی زبان مذکور را در قالب این نظریه تحلیل کرد. روششناسی تحقیق در این پژوهش همانند برهان خلف است؛ ابتدا فرض میکنیم که پدید? توافق منفی در آذری وجود دارد، سپس تحلیلهای خود را بر اساس نظری? ایکس-تیره و دیگر نظریات مشمول حاکمیّت و مرجعگزینی ارائه میکنیم. پس از معرفی نشانگرهای منفی به کاربرد آنها در نفی جملهای و سازهای اشاره میکنیم. در ادامه، ضمن ارائه توصیفی از تعامل نشانگرهای منفی با زمان، وجه و نمود به بررسی جایگاه نفی در انواع جملات دارای فعل واژگانی و اسنادی میپردازیم. پس از ارائ? مباحثی توصیفی، و با استفاده از اصل آیین? بیکر (1985) جایگاه گروه نفی را در آذری مشخص میکنیم. بر این اساس مشخص میشود که در آذری گروه نفی تحت تسلط گروه زمان بوده و خود بر گروه فعلی مسلط است، همچنین میتوان اذعان کرد که طبق پارامتر نفی، در ترکی آذری نفی گروه فعلی را انتخاب میکند. پس از آن، با بررسی نحو? حرکت هسته به هسته و حرکت هست? گروه نفی به گروه زمان در جملات زمان گسترده، فرضی? اول پایاننامه مبنی بر عدم خروج فعل از گروه نفی را رد میکنیم. سپس عناصر قطبی منفی در آذری را بررسی میکنیم. مشخص میشود که این عناصر در ترکی آذری تابع اصل a نظری? مرجعگزینی هستند. از آنجایی که برخی زبانشناسان همچون ائنچ (1998)، کورنفیلت (1997) و پروگوواچ (2005) زبان ترکی را فاقد عنصر توافق منفی میدانند، و از طرفی فقدان این عنصر در هر زبانی، تحلیل منفیسازی آن زبان را در چهارچوب نظری? ایکس-تیره ناممکن میسازد و همچنین این امر که وجود عناصر دارای heç مشکوک بهوجود توافق منفی در ترکی است، اثبات وجود عنصر توافق منفی در آذری لازم مینماید. از این رو، با اقام? سه استدلال با استفاده از تعمیم زانوتینی (1991)، آزمون والدووی (1994) و جیاناکیدو (2000) و توصیفات نحوی-معناشناختی درزی (1389) وجود عنصر توافق منفی را در ترکی آذری ثابت میکنیم. با اثبات وجود عناصر توافق منفی، برهان خلف مطرح شده نیز میتواند صدق تحلیلهای نحوی این پژوهش را تصدیق نماید. در پایان بخش نهایی رسال? حاضر نیز با بررسی رفتار نحوی عناصر توافق منفی در بافتهای سوالی معیار دیگری را موسوم به بند f به معیارهای آزمون مذکور میافزاییم. طبق بند f ادات سوالی نیز همانند ادات نفی میتواند عنصر توافق منفی را جوازدهی کند.

هنجارگریزی نحوی در اشعار مهدی اخوان ثالث از دیدگاه سبک شناسی زبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فرناز سرداری   خسرو غلامعلی زاده

در این پژوهش به دنبال ایجاد ارتباط میان سبک¬شناسی به-عنوان یک دیدگاه زبان¬شناختی و ادبیات به ویژه شعر معاصر هستیم. برای رسیدن بدین منظور به تعریف نقش¬های شش¬گان? زبان از دیدگاه یاکوبسن اشاره می¬کنیم. هنجارگریزی یکی از یافته¬های مهم فرمالیست¬ها و صورت¬گرایان روس از جمله شکلوفسکی و موکاروفسکی می¬باشد. لیچ انواع هنجارگریزی را در هشت گونه طبقه¬بندی کرده است که یکی از آنها هنجارگریزی نحوی می¬باشد. در این رساله هنجارگریزی نحوی در اشعار مهدی اخوان ثالث، براساس ساختار بی¬نشان زبان فارسی که همان sov است، بررسی شده است. با بررسی¬ای که انجام شده¬است 18 نوع هنجارگریزی نحوی در اشعار اخوان یافت شده است از میان آنها انتقال متمم قیدی به جایگاه پس از فعل با 498 مورد بیشترین بسامد و انتقال مفعول مستقیم به جایگاه پیش از نهاد با 2 مورد کمترین میزان را به خود اختصاص داده¬اند. بر این اساس مشخص شد که اخوان ثالث از این نوع هنجارگریزی¬های نحوی برای برجسته¬سازی و زیبایی کلام خود بهره برده است، و با استفاده از این نوع هنجارگریزی¬ها سبک خاصی را به خود اختصاص داده است.

بررسی جنبه های زیبایی شناختی هنجارگریزی نحوی در شعرهای آزاد نیما یوشیج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مریم پناهی زنگنه   خسرو غلامعلی زاده

در این پژوهش مجموعه شعرهای آزاد نیما یوشیج براساس چهارچوب نظری موجود در سبک¬شناسی با عنوان نظریۀ برجسته¬سازی، و مهم¬ترین مبحث موجود در آن به نام هنجارگریزی، مورد بررسی قرارگرفته است.در واقع، در این تحقیق برآنیم که زبان¬شناسی را به عنوان ابزار مناسبی برای تجزیه و تحلیل¬ نحوی متون ادبی نشان دهیم و ادبیات را حوزه¬ای درخور توجّه برایبررسی¬های زبان¬شناسی معرفی نماییم. از آنجایی که مطالعات زبان¬شناختی آثار ادبی در ایران پیشینۀ زیادی ندارد، انجام این تحقیق می¬تواند تأثیرات نظریه¬های زبان¬شناسی و به خصوص نظریۀ هنجارگریزی را بر آفرینش ادبی بیشتر روشن نماید؛ به علاوه با مشخص کردن شگردهای نحوی مورد استفادۀ نیما یوشیج به منظور ایجاد شگفتی و زیبایی کلام، این قبیل یافته¬ها می¬توانند در خلق آثار ادبی از طریق هنجارگریزی نحوی به کار روند. در این پژوهش، مجموعه شعرهای آزاد نیما یوشیج که 170 عنوان شعر را تشکیل می¬دهد مورد بررسی قرار گرفتند و کلیۀ بندهای اشعار به صورت جزء به جزء و با در نظر گرفتن آنها به عنوان نثری که باید بر اساس ساخت و قواعد نحوی زبان فارسی از ساخت بی¬نشان(sov) پیروی کنند، تجزیه و تحلیل شدند. ابتدا ساخت نحوی و نوع آرایش جمله¬ها در هر بند طبق قواعد مذکور مشخص و سپس هنجارگریزی¬های نحوی که به دنبال فرایند حرکتی ایجاد شده بودند، معلوم گردیدند.پس از بررسی¬ها مشخص شد که 22 نوع هنجارگریزی نحوی حرکتی در شعرهای آزاد نیما یوشیج رخ داده است که انتقال فعل به آغاز جمله با 1006 مورد، بیشترین بسامد و انتقال پرسشواژه با 14 مورد، کمترین بسامد را به خود اختصاص داده است. به طور کلّی، بر اساس پژوهش صورت گرفته، می¬توان نتیجه گرفت که فرایند هنجارگریزی حرکتی در شعرهای آزاد نیما یوشیج یکی از خصایص سبکی و عوامل زیبایی آفرینی در اشعار او به شمار می رود.

بررسی حروف اضافه در کردی گورانی در چارچوب معناشناسی شناختی
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  پارسا بامشادی   خسرو غلامعلی زاده

در پژوهش پیش رو به بررسی معنایی حروف اضاف? گویش گورانی از زبان کردی در چارچوب معناشناسی شناختی پرداخته می شود. معناشناسی شناختی نگاه ویژه ای به پرسمان چندمعنایی و به ویژه چندمعنایی حروف اضافه دارد. از دید معناشناسان شناختی، حروف اضافه نمونه های روشنی از چندمعنایی در هر زبانی هستند. اینان بر این باورند که حروف اضافه دارای یک معنای اولیه و کانونی هستند که با گذشت زمان و بر اثر کاربرد در بافت های گوناگون، دستخوش گسترش معنایی شده و معناهای تازه ای را می پذیرند. ارتباط میان معنای پیشین و معنای تاز? این واژه ها انگیخته و طبیعی است. از این رو، می توان پیوند میان معناهای گوناگون یک حرف اضافه را در قالب شبک? معنایی نشان داد. در شبک? معنایی، معنای اولی? حروف اضافه در کانون قرار می گیرد و دیگر معناها در گرداگرد معنای اولیه به آن پیوند می خورند و یک ساختار سامان یافت? پرتویی را پدید می آورند. نظریه ها و رویکرد های گوناگونی در این زمینه مطرح شده که تازه ترین آنها، الگوی چندمعنایی سامان مند (تایلر و ایوانز، 2001، 2003؛ ایوانز و تایلر، a2004، b2004؛ ایوانز، 2004، 2005، 2006) است. در این الگو معیارهای کاربردی و روشنی برای بازشناسی مفهوم اولیه و مفهوم های مجزای حروف اضافه و سرانجام دست یابی به شبک? معنایی آنها پیشنهاد شده است. از آنجا که تاکنون هیچ پژوهشی پیرامون بررسی معنایی حروف اضاف? زبان کردی دیده نشده است، خواست ما آن است که برای نخستین این کار را با رویکردی شناختی و برپای? الگوی چندمعنایی سامان مند بر روی حروف اضاف? گویش گورانی انجام دهیم. یافته های پژوهش گویای آن است که گورانی دارای پنج حرف اضاف? l?، w?، w?l، t? و ?r? است که هریک دارای معناهای گوناگونی هستند. مفهوم اولی? l? بیان «آغاز، مبدأ و منشأ» است. مفهوم اولی? w? «گیرنده و مقصد» است. مفهوم اولی? w?l «همراهی» است. مفهوم اولی? t? «پایان» است. مفهوم اولی? ?r? نیز «برای و به خاطرِ» است. هریک از این حروف اضافه دارای شبک? معنایی روشنی هستند که پیوند میان مفهوم اولیه با دیگر مفهوم های مجزای آنها را به شیوه ای سامان مند بازمی نمایانند.

بررسی مسال? تحریم ایران در دو روزنام? نیویورک تایمز و تهران تایمز از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  حمید طهماسیان   عامر قیطوری

ازآنجاکه مطبوعات با استفاده از زبان و راهکار های کلامی آن سعی در القاء نگرشی خاص به مخاطبان خود دارند، می توان از طریق تحلیل گفتمانی این رسانه، ایدئولوژی پنهان و روابط قدرت آن ها را آشکار ساخت. در این راستا، پژوهش حاضر به بازنمایی مسأله تحریم ایران در دو روزنام? نیویورک تایمز و تهران تایمز در یک دور? سه ساله (2011 تا 2013) از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی می پردازد تا نشان دهد که روزنامه ها چگونه با استفاده از راهکار-های کلامی سعی در "ساختن واقعیت" و القاء ایدئولوژی خاص در ذهن مخاطبان خود دارند. به این منظور، از هریک از دو روزنامه، 32 عنوان به صورت تصادفی جهت تحلیل براساس دستور نقشی- نظام مند هلیدی انتخاب-گردید. همچنین از هریک از دو روزنامه، 10 گزارش خبری نیز به صورت تصادفی انتخاب شده و با استفاده از راهکار-های نحوی مانند نقل قول، برجسته سازی و اسم سازی و نیز راهکار های واژگانی، نام گذاری، پیش فرض، تعمیم و تکمیل افراطی که همگی از ابزارهای تحلیلی رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی هستند، تحلیل شدند و نتایج زیر بدست آمد: اول، نحو? بازنمایی مسأل? تحریم ایران در این روزنامه ها کاملا" متفاوت است و هردو روزنامه سعی در القاء تصویری مثبت از گروه خودی و تصویری منفی از گروه غیرخودی در ذهن مخاطبان خود دارند. دوم، هردو روزنامه از بین راهکار های نحوی، بیشتر از نقل قول و برجسته سازی و از بین راهکار های واژگانی نیز بیشتر از گزینش واژگانی در جهت بازنمایی تصویر دلخواه از تحریم ایران، بهره گرفته اند. سوم، استفاده از تمام راهکار های کلامی فوق با "مربع ایدئولوژیک" ون دایک، یعنی "مثبت نمایی ما و منفی نمایی دیگران" هم سو است.

بررسی هنجارگریزی نحوی در مجموعه آثار احمد شاملو
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زینب السادات قریشی زاده   خسرو غلامعلی زاده

در سال های اخیر، بهره گیری از علم زبان شناسی در بررسی آثار ادبی بسیار مرسوم شده است. بررسی های زبان شناختی در حوزه ادبیات، اغلب، به منظور شناسایی ویژگی های سبکی موجود در آثار ادبی، صورت می گیرند. پژوهش حاضر نیز، با بهره گیری از آراء ساخت گرایان و نظریه زبانی لیچ در باب هنجار گریزی، به بررسی زبان شناختی شعر سپید شاملو، به عنوان نمونه ای از شعر معاصر، می پردازد. هنجار گریزی از مهم ترین مسائل قابل توجه در شعر نو است. اما، حوزه آن بسیار گسترده است؛ چنان که لیچ هشت نوع هنجار گریزی را بر می شمارد و از آن ها به عنوان ابزاری برای آفرینش شعر یاد می کند. در این پژوهش، به بررسی هنجار گریزی نحوی در شعر شاملو می پردازیم. بدین منظور، هفده دفتر شعر، از مجموعه آثار احمد شاملو را که شامل اشعار سپید وی است، بر گزیده و پس از بررسی ساخت نحوی جملات آن ها، بر اساس آرایش واژگانی غالب، در فارسی معیار نوشتاری، یعنی، فاعل- مفعول- فعل، انواع هنجار گریزی های نحوی حرکتی موجود در این آثار را استخراج و طبقه بندی می نماییم؛ سپس، بسامد هر یک از این انواع را مشخص می سازیم و تأثیر آن ها را در ایجاد زبان شعری خاص شاملو مورد بحث قرارمی دهیم. یافته های حاصل از این تحقیق نشانگر این مطلب است که شاملو از هنجارگریزی نحوی، در شعر سپید خود که محدودیت های رعایت وزن و قافیه را ندارد، به عنوان ابزاری برای شعرآفرینی بهره برده است و با به کارگیری چنین فرآیند های حرکتی در زبان شعر خود، سعی می کند تا تصاویری از زبان بیآفریند که برجسته و بدیع باشند. وی برای بیان عواطف شخصی و تصویر آفرینی، با پشت سر گذاشتن کلیشه های دستوری، در ساخت نحوی زبان، دگرگونی ایجادکرده و ازطریق برهم زدن قواعد حاکم بر زبان هنجار، ترکیباتی برجسته، بدیع و تأثیرگذار خلق کرده است.

بررسی استعاره در علوم رایانه ای و دنیای مجازی از دیدگاه زبانشناسی شناختی
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  شادی انصاریان   خسرو غلامعلی زاده

زبان¬شناسی شناختی یکی از گرایش¬های جدید علم زبان¬شناسی است که نظریه استعاره مفهومی از نظریات مهم آن می¬باشد. از دیدگاه زبان¬شناسی شناختی، استعاره درک یک حوزه مفهومی از راه حوزه مفهومی دیگر است. حوزه مفهومی که استعاره از آن برمی¬خیزد و دارای مفهومی ملموس¬تر است حوزه مبدأ و حوزه انتزاعی¬تر حوزه مقصد است. در نظریه استعاره مفهومی حوزه مبدأ و حوزه مقصد بهم پیوند می¬خورند و این پیوند در سطح واژگان و زبان نیست بلکه در سطحی ژرف¬تر و در دستگاه ذهن و شناخت آدمی است. در پژوهش پیش¬رو در چارچوب زبان¬شناسی شناختی و با تکیه بر نظریه استعاره مفهومی، استعاره¬های حوزه علوم رایانه¬ای و دنیای مجازی بررسی می¬شوند. این پژوهش به روش توصیفی صورت گرفته است و داده¬های آن از فرهنگ جامع اصطلاحات علوم رایانه¬ای و دنیای مجازی گردآوری شده است. در جمع¬آوری داده¬ها از اصطلاحات و مفاهیم تخصصی این حوزه که کاربردی در میان کاربران معمولی رایانه ندارند چشم¬پوشی کرده¬ایم. یافته¬های پژوهش گویای آن است که استعاره¬های مفهومی «رایانه یک انسان است»، «برنامه¬های رایانه¬ای انسان هستند»، «رایانه یک ساختمان است»، «رایانه یک اداره است»، «اینترنت بزرگراه است»، «اینترنت دریا است» و «اینترنت بازار است» در سامانه ذهن انسان جای گرفته و بستر مناسبی را برای درک و به¬کارگیری مفاهیم این حوزه فراهم می¬کنند. استعاره¬های مفهومی نام¬برده هنگام درک استعاره¬های زبانی این حوزه به¬طور ناخودآگاه برانگیخته می¬شوند و نگاشت استعاری میان حوزه¬های مبدأ و مقصد را به¬وجود می¬آورند. نگاشتی که بر مبنای آن مفاهیم انتزاعی و پیچیده به زبانی ساده بیان می¬شوند. تحلیل داده¬ها اهمیت و نقش استعاره در آفرینش و درک مفاهیم حوزه علوم رایانه¬ای و دنیای مجازی را تایید می¬کند و حاکی از این است که بدون زبان استعاری بسیاری از مفاهیم این حوزه قابل بیان نیستند.

بررسی نحوی ساختهای غیرشخصی در کردی کلهری(کرمانشاهی)
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  گل افشان فتحیان   شجاع تفکری رضایی

این پژوهش به بررسی ساخت های غیرشخصی در کردی کلهری (کرمانشاهی) که یکی از گویش های زبان های ایرانی غربی است، می پردازد. پایان نامه ضمن معرفی و توصیف نحو? شکل گیری و ترکیب ساخت های غیر شخصی، این ساخت ها را در قالب یکی از نظریه های چامسکی تحت عنوان نظری? حاکمیت و مرجع گزینی بررسی می کند. هدف پژوهش حاضر این است که با ارائ? شواهد زبانی میزان تطابق اصول نحوی حاکم بر ساخت های غیرشخصی در نظری? مذکور را با چگونگی اعمال آن در کردی کلهری ارزیابی کند. پس از تعیین انواع ساخت های غیرشخصی موجود در کردی کلهری، مقول? نحوی این ساخت ها، وجود فاعلِ آشکار یا ناآشکار از نقطه نظر نقش معنایی، چگونگی مطابق? فعل و فاعل، و چگونگی وضعیّت کنترل این ساختها، در این گون? زبانی مشخص می شود.