نام پژوهشگر: سعید سعیدا اردکانی
مهسا ابراهیم پور سید محمد طباطبایی نسب
در دنیای به شدت رقابتی عصر حاضر همه سازمان ها در تلاش برای جذب مشتریان جدید و نگهداری مشتریان قدیمی خود می باشند. در این راستا سازمان ها به استراتژی های بازاریابی مختلف متوسل می شوند. مشتریان از راه های متعددی به محصولات دسترسی دارند و می توانند قیاس جامعی بین آنها انجام دهند. بنابراین، سازمان ها به منظور جلب رضایت مشتریان همواره در تلاش برای ارتقاء سطح کیفیت محصولات خود می باشند. سازمان های خدماتی نیز به اندازه سازمان های تولیدی و حتی بیشتر ازآنها به راهبردهای بازاریابی نیاز دارند. مصرف کنندگان از زمانی که متولد می شوند به انواع خدمات از قبیل آموزش، بیمه، پزشکی، رفاهی و غیره نیاز دارند. یکی از خدماتی که همه انسانها لزوما از آن استفاده می کنند، خدمت مالی است. در این حوزه نیز هر روز تکنولوژی تازه ای نمود پیدا می کند. بانک ها و موسسات مالی همواره در پی شناسایی و خلق نیازهای جدید می باشند. و در این راستا لزوم استفاده از روش های نظام مند در توسعه خدمات جدید اجتناب ناپذیر است. یکی از روش هایی که در این راستا بسیار مفید عمل می کند، روش گسترش عملکرد کیفی می باشد. این روش با دریافت دقیق نظرات و الزامات مشتریان، سعی در شناسایی مشخصه های تاثیر گذار در محصولات و عملیاتی کردن آنها در فرایند تولید می نماید. هدف پژوهش حاضر نیز شناسایی الزامات مشتریان در رابطه با نظام پرداخت الکترونیک و به طور خاص در زمینه استفاده از کارت های پرداخت الکترونیک است. بدین منظور، ابتدا با مطالعه پیشینه تحقیقات و مصاحبه با خبرگان و در نهایت توزیع پرسشنامه، از طریق روش دلفی فازی، مولفه های مورد نظر شناسایی و بعد از آن با استفاده از روش گسترش عملکرد کیفی و نظرات خبرگان و کارشناسان مربوطه، مشخصه هایی که این الزامات را پوشش می دهند، شناسائی شدند. در پایان سعی شد تا الزامات و مشخصه های موجود به ترتیب اهمیت رتبه بندی شوند و با توجه به نیازهای هر دسته از مشتریان چند نمونه از کارت پرداخت الکترونیکی معرفی گردد.
زهرا مروستی سعید سعیدا اردکانی
بخش عمده زندگی افراد در حالت بیداری در محل کار می گذرد و فعالیت های شغلی نیز تاثیر عمیقی بر سلامت روانی، جسمانی و کل حیطه زندگی افراد دارد. اگر تعامل انسان با شغل و محیط کاری به هر دلیل به هم بخورد، موجب بروز استرس و اختلال در کارکردهای جسمانی، فیزیولوژیکی و روانی می گردد و چنانچه این وضعیت ادامه پیدا کند فرسودگی شغلی را به دنبال خواهد داشت و باعث نارضایتی افراد از زندگی می شود در هر صورت احساسات منفی از کار در یک شغل و یا درک ارزش کم کار می تواند رضایت از زندگی فرد را کاهش دهد و بالعکس. این تحقیق به بررسی تاثیر نقش متغیرهای شغلی و غیرشغلی بر کیفیت زندگی کاری و همچنین تاثیر آن ها بر رضایت از زندگی کتابداران می پردازد و سپس تاثیر فرسودگی شغلی و تعهد سازمانی بر رضایت از زندگی مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه ی آماری تحقیق را کتابداران کتابخانه های عمومی در استان یزد تشکیل می دهند. با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای حجم نمونه مشخص شده و ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه است. داده های این تحقیق در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردیده، در سطح توصیفی از فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و بررسی مدل از مدل یابی معادلات ساختاری، رویکرد حداقل مربعات جزئی (pls) استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که متغیرهای شغلی بر کیفیت زندگی کاری و هم بر رضایت از زندگی تاثیر مثبت و معناداری دارند، متغیرهای غیرشغلی بر کیفیت زندگی کاری تاثیری ندارد ولی بر رضایت از زندگی تاثیر مثبت و معناداری دارد. کیفیت زندگی کاری بر فرسودگی شغلی تاثیر منفی و معنادار و بر تعهد سازمانی تاثیر مثبت و معنادار دارد ولی فرسودگی شغلی وتعهد سازمانی تاثیری بر رضایت از زندگی ندارند.