نام پژوهشگر: اسحق رحیمیان بوگر

مقایسه عوامل روان شناختی خطرساز در بیماران با / بدون عود حمله قلبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  مایده باقری   سیاوش طالع پسند

چکیده هدف: این پژوهش با هدف مقایسه عوامل روان شناختی خطرساز از قبیل افسردگی، اضطراب، استرس روانی اجتماعی، ریخت شخصیتی d، ذهن آگاهی در بیماران با عود حمله قلبی و بدون عود حمله قلبی انجام شده است. روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 60 بیمار قلبی در قالب دو گروه (30 بیمار با تشخیص 1 حمله قلبی و 30 بیمار با 2 حمله قلبی یا بیشتر) مورد مطالعه قرار گرفتند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان بیماران مراجعه کننده به بیمارستان حضرت زهرای شهرستان ساری انتخاب شدند. عوامل روان شناختی خطرساز ریخت شخصیتی d، افسردگی، اضطراب، استرس روانی- اجتماعی، ذهن آگاهی با استفاده از پرسشنامه های ریخت شخصیتی d دنولت، اضطراب، افسردگی و استرس لوی باند و لوی باند، و مقیاس ذهن آگاهی براون و ریان ارزیابی شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با روش رگرسیون لوجستیک تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو گروه از لحاظ فشارخون، مشکل وراثتی، رژیم غذایی، سنگ کلیه، میزان کلسترول ldl، استعمال سیگار، دیابت تفاوت معناداری مشاهده نشد. اضطراب با نقش مستقیم) 017/0(p= و ریخت شخصیتی d با نقش معکوس (011/0=p) قادرند عود حمله قلبی را پیش بینی کنند (p<0.05) اما افسردگی و استرس روانی – اجتماعی و ذهن آگاهی نتوانستند در پیش بینی عود حمله قلبی نقشی داشته باشند.( p> 0.05) بحث و نتیجه گیری: در بیماران با حمله قلبی، اضطراب به صورت مستقیم و ریخت شخصیتی d به صورت معکوس وقوع حمله قلبی دوباره را پیش بینی می کنند. جهت پیشگیری از عود حمله قلبی، اقدامات لازم جهت کاهش اضطراب و بازداری از ابراز هیجان های منفی و بازداری اجتماعی توصیه می شود. کلید واژه ها: روان شناختی، عوامل خطرساز، حمله قلبی، عود حمله قلبی.

تصویر بدن و اختلال های خوردن:آزمون مدل سه عاملی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  الناز حسینی   سیاوش طالع پسند

چکیده رویکرد های نظری اخیر در سبب شناسی اختلال های خوردن و تصویر بدنی بر روی مدل های چند عاملی متمرکز شده اند. در مدل نفوذ سه عاملی، فرض می شود سه عامل اصلی خانواده، همسالان و رسانه ها در ایجاد اختلال تصویر بدنی و اختلال خوردن سهیم هستند. هدف این مطالعه تدوین و آزمون سه مدل رقیب برای تبیین اختلالات خوردن براساس مدل نفوذ سه عاملی بود. جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های تغدیه و باشگاه های ورزشی سطح شهر مشهد در سال 91 بودند. از جامعه مذکور تعداد 200 زن ( 18 تا 35 سال) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان (پرسشنامه نگرش های خوردن، پرسشنامه روابط چند بعدی بدن-خود، مقیاس درک تمسخر والدین و دوستان، مقیاس نگرش فرهنگی اجتماعی درباره ی ظاهر) را تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل مسیر آزمون شدند. از بین متغیرهای برونزاد صرفا خانواده بر پرخوری اثر مستقیم و از طریق مهار مصرف بر آن اثر غیر مستقیم دارد. رسانه ها از طریق مقایسه و مهار مصرف اثر غیر مستقیم بر پرخوری دارند. همسالان بر پرخوری یا مهار مصرف اثرگذار نیستند..همچنین، برخلاف مقایسه اجتماعی و مهار مصرف که نقش واسطه ای دارند، نارضایتی از تصویر بدن نقش واسطه ای ایفا نمی کند.. مقایسه اجتماعی بر پرخوری اثر مستقیم و از طریق مهار مصرف اثر غیر مستقیم برآن دارد. مدل نفوذ سه عاملی در تبیین اختلال های خوردن، می تواند به عنوان یک مدل موثر مورد استفاده واقع شود. اما پیش بینی های این مدل در زمینه اثر ساختاری همسالان و نقش واسطه ای نارضایتی از تصویر بدن نیاز به بازنگری دارد.