نام پژوهشگر: حسام الدین مدیر

مقایسه تاثیر کلونیدین خوراکی وکتامین قبل ازالقا بیهوشی برروی درد پس ازجراحی کاتاراکت تحت بی حسی تاپیکال وسدیشن 1391
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی - دانشکده پزشکی اراک 1392
  فاطمه مرتضایی   بیژن یزدی

زمینه وهدف : درد یک مشکل پیچیده طبی است ،که میتواند وضعیت فیزیکی وروحی بیماران را تحت تاثیر قراردهد.کنترل ناکافی درد پس از عمل اثرات نامطلوبی بر وضعیت فیزیولوژیکی ،متابولیکی و روحی بیمار دارد درد یک درک انسانی پیچیده و چند وجهی است و چندین فاکتور می تواند درد بیماران را تعدیل کند که یکی از مهمترین و حائز اهمیت ترین این تکنیکها،تکنیکهای رژیونال جهت آنالژزی ( بیدردی ) می باشد.افزودن مکملهای جدید به بیحس کننده های موضعی منجر به افزایش مدت بیدردی میشود. هدف : مقایسه تاثیرکتامین وکلونیدین خوراکی برافزایش مدت بیدردی بعد از عمل بود. مواد وروشها : مطالعه مداخله ای ،از نـوع کـارآزمـایی بـالــینی تـــصــادفــی ( clinical trialrandomized ) و به شــکـل دو سو کور ( ( double blind بود که بروی بیماران 70-40 سال asa کلاس i,ii کاندید جراحی کاتاراکت الکتیو انجام گرفت. تعداد 90 بیمار به طور تصادفی در سه گروه کتامین ، کلونیدین و شاهد ، تقسیم شدند در گروه اول به تتراکائین موضعی 15mg/kgکتامین، گروه دوم 3 میکرو گرم کلونیدین ، و گروه سوم 5/0 سی سی نرمال سالین وقرص پلاسبواضافه گردید سپس براساس معیار vas اسکور درد بیماران و مدت بیدردی بیماران، با یکدیگر مقایسه شد. نتایج : با توجه به میانگین درد در سه گروه، با توجه به 05/0 p> از نظر مدت بیدردی در سه گروه اختلاف معناداری مشاهده نشد.فرض برابری تاثیر داروها پذیرفته شد. میانگین دوز مصرفی مسکن در 120دقیقه بعد از عمل بین سه گروه اختلاف معناداری نداشت.. نتیجه گیری : از نظر افزایش بی دردی بین دو داروی کتامین وکلونیدین اختلاف معناداری وجود ندارد. گل وازگان : کاتاراکت-کتامین – کلونیدین-درد بعد از عمل

مقایسه اثر گاباپنتین و دیکلوفناک بعنوان پیش داروی خوراکی بر روی درد پس از عمل جراحی داکریو سیستو رینوستومی تحت بیهوشی عمومی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی - دانشکده پزشکی اراک 1392
  مهدی کاشانی   محمد خلیلی

این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده برروی60 بیمار کاندیدای عمل جراحی داکریو سیستو رینوستومی به روش اکسترنال تحت بیهوشی عمومی که به صورت تصادفی در 3 گروه گاباپنتین(20) ، دیکلوفناک خوراکی(20) و دارونما (20) قرار میگیرند، انجام خواهد شد. جمعیت مورد مطالعه شامل بیمارانی است که طی سال های 1391 و 1392 ک عمل جراحی داکریو سیستو رینوستومی تحت بیهوشی عمومی در اتاق عمل چشم بیمارستان امیرکبیر دانشگاه علوم پزشکی اراک عمل خواهند شد.در ابتدا یک پزشک متخصص بیهوشی بر اساس معیارهایی ورود و خروج بیماران را ارزیابی خواهد کرد و در صورت تمایل و پس از کسب رضایت وارد مطالعه می کند.معیارهای ورود شامل بیماران کاندید عمل داکریو سیستو رینوستومی تحت بیهوشی عمومی: سن 20 تا 75 سال ، 25<bmi<30، قابلیت پاسخ دهی به سوالات پژوهشگر ارزیابی کننده ، رضایت از ورود به مطالعه.درصورت ابتلا به بیماری زمینه ای که روی هوشیاری فرد داشته باشد ( از قبیل سایکوز ، آلزایمر و اختلالات شناختی) ، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، حاملگی ، مشکلات کلیوی و گوارشی ،دیابت، سابقه آلرژی و عدم امکان استخراج اطلاعات از بیمار ، این دسته از بیماران از مطالعه کنار گذاشته خواهند شد. پس از انتخاب بیماران، در ابتدا اطلاعات اولیه بیماران بر اساس پرونده و پرسش از آن ها استخراج و در فرم ثبت اطلاعات بیماران درج خواهد شد. نحوه قرارگیری در 3 گروه در شروع مطالعه بصورت تصادفی و بر اساس جدول اعداد تصادفی خواهد بود. بدین ترتیب بیمارانی که طبق معیارهای ورودی و خروجی انتخاب می شوند به صورت تصادفی در یکی از سه گروه گاباپنتین ، دیکلوفناک سدیم خوراکی و دارونما قرار می گیرند. گاباپنتین و دیکلوفناک توسط پرستار بخش تجویز شده و ارزیابی توسط دانشجوی طرح مذکور صورت می گیرد. بدین شکل که مقدار mg 300 گاباپنتین و یا 100mg دیکلوفناک خوراکی نیم ساعت قبل از شروع بیهوشی همراه 100سی سی آب توسط پرستار به بیمار داده می شود. شدت درد در بیماران پس از خاتمه بیهوشی با استفاده از معیار vasطی زمان های 60و 120 دقیقه پس از خاتمه ی عمل و ورود به ریکاوری اندازه گیری خواهد شد و در صورت وجود درد غیر قابل تحمل در بیمار با دستور prn و صلاح دید پرستار بخش مخدر پتدین برای بیمار تجویز گردید. نتایج: در مطالعه ی ما مجموعا 62 نفر شرکت داشتند که 34 زن (54.8 %) و 28 مرد (45.2 %) بودند. میانگین سنی1.5 ± 51.3 (کمترین سن 20 سال و بیشترین سن 75 سال و 48.4 درصد از بیماران بین 40 تا 60 سال سن داشتند) بود. به ترتیب شامل 21 نفر در گروه دریافت کننده گاباپنتین ، 20نفر در گروه دریافت کننده دیکلوفناک و 21 نفر در گروه دریافت کننده دارونما بود.میانگین درد و مخدر مصرفی در هر 2 گروه گاباپنتین و دیکلوفناک به نسبت گروه پلاسبو رتبه ی پایین تری داشت. در مورد جنس و سن اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که گاباپنتین نسبت به گروه پلاسبو و دیکلوفناک میانگین درد پایین تر و میزان نیاز مخدر کمتری دارد و توصیه به استفاده از آن جهت کاهش درد بعد از عمل ِdcr میشود.

بررسی اثر پروفیلاکتیک آمیو دارون در کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی بای پس عروق کرونری
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1393
  نیلوفر داداش پور   علیرضا کمالی

فیبریلاسیون دهلیزی شایعترین آریتمی پس از جراحی بای پس شریان کرونری است. مشخص شده است که باعث افزایش موربیدیتی و مورتالیتی پس از عمل cabg شده و نیز منجر به افزایش طول مدت بستری در icu و بیمارستان خواهد شد. هدف از این مطالعه بررسی اثر پروفیلاکتیک آمیو دارون در کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی بای پس عروق کرونری میباشد.

مقایسه اثر پروتکل درمان جایگزین و روش متداول بر زمان تشخیص و درمان اختلالات الکترولیتی در بیماران مولتی پل ترومای بستری در بخش icu جراحی بیمارستان ولی عصر(عج) شهرستان اراک
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1394
  عارفه سادات اشرفی   حسام الدین مدیر

اختلالات ا لکترولیتی از مشکلات شایع بخش های مراقبت ویژه می باشد و مداخله بر اساس پروتکل ممکن است منجر به تسهیل در زمان تشخیص و اصلاح آن و همچنین ارائه خدمات یکسان گردد. هدف از این تحقیق مقایسه اثر بخشی درمان جایگزین الکترولیت ها در بخش مراقبت ویژه بالغین بر اساس یک پروتکل بود.با بکارگیری پروتکل ،زمان تشحیص و جایگزینی در همه موارد اختلال الکترولیتی کاهش یافت. بکار گیری پروتکل جایگزینی اختلالات الکترولیتی منجر به درمان موثر تر و کوتاهتر می گردد.

مقایسه اثر لیدوکایین، دگزامتازون وترکیب لیدوکائین و دگزامتازون داخل کاف لوله تراشه در کنترل عوارض راه هوایی بعد از اکستوباسیون
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1394
  زهره خادمی کوشا   شیرین پازوکی

چکیده مقدمه: لوله گذاری داخل تراشه باکمک لوله تراشه کافدار یکی ازروشهای استاندارد کنترل راه هوایی درحین بیهوشی عمومی میباشد..گلودرد،گرفتگی صدا،سرفه ولارنگواسپاسم ازجمله عوارض شایع به دنبال لوله گذاری میباشد.دراین مطالعه سعی شده است تا تاثیر داروی لیدو کایین،دگزامتازون،وترکیب این دو دارو بر روی کاهش عوارض پس از لوله گذاری بررسی شود روش کار: این مطالعه یک مطالعه ی کارآزمایی بالینی دوسوکورمی باشدکه روی بیماران کاندید جراحی وبیهوشی عمومی که تحت لوله گذاری تراشه قرار گرفتند، انجام شد. شرکت کنندگان به چهار گروه دریافت کننده لیدوکایین ، دگزامتازون ،لیدوکایین+دگزامتازون و نرمال سالین تقسیم شدند. علایم حیاتی بیماران بلافاصله بعد از پایان عمل و قبل از اکستوباسیون ثبت شده و از نظر بروز سرفه و لارنگواسپاسم بررسی گردیدند.بلافاصله بعد از اکستوباسیون میزان گلودرد و گرفتگی صدا بعد از عمل (20 دقیقه بعد از ریکاوری و 24 ساعت بعد) بررسی شده و در چک لیست مربوطه ثبت شد. نتایج: بر اساس نتایج آزمون تمامی عوارض، به جز گلودرد 24 ساعت پس از اکستوباسیون ، در بین گروهها تفاوت معنی داری داشت به طوری که گروه dl کمترین میزان عوارض و گروه نرمال سالین بیشترین میزان را نشان داد. نتیجه گیری: بدلیل اینکه عوارض بعد از اکستوباسیون در افرادی که همزمان از داروی دگزامتازون و لیدوکایین دریافت کرده اند، به میزان قابل توجهی کمتر بوده است. لذا پیشنهاد می شود به جای آب مقطر یا هوا از این دو دارو جهت باد کردن کاف لوله تراشه بیماران استفاده گردد. کلمات کلیدی: عوارض اکستوباسیون،دگزامتازون،لیدوکایین،اینتراکاف