نام پژوهشگر: محمد علی میرزا بیگی
مریم صابوناتی مهدی دوایی
چکیده مهارت های زندگی یکی از عوامل مهم در تعیین میزان اعتماد به نفس فرد بوده و می تواند به افراد کمک کند تا تصمیمات خود را با آگاهی اتخاذ نمایند، بطور موثر ارتباط برقرارکنند، مهارت های مقابله ای و مدیریت شخصی خود را گسترش دهند و زندگی سالم و بارآوری داشته باشند. از طرفی دیگر بدون برخورداری از اعتماد به نفس دست پیدا کردن به هدف غیر ممکن است. اعتماد به نفس باعث می شود فرد بر زندگی و آینده خود احساس تسلط داشته باشد. احساس و فکر شخص در مورد خود و همه چیز او برای موفقیت در کاری است که می خواهد انجام دهد یا آرزوی انجام آنرا دارد. از این رو انتظار می رود که هر فرد پس از دریافت آموزش مهارت های زندگی، به توانایی هایی از جمله کسب خودآگاهی، اعتماد به نفس برقراری ارتباط با دیگران، توانایی همکاری، توانایی کنار آمدن با احساسات و فشارهای روحی توانایی ابراز آرزوها وامیدها، دست یابد. لذا با توجه به اهمیت مهارت های زندگی و ارتباط آن با اعتماد به نفس در این پژوهش به تاثیر آموزش های مهارت های زندگی بر اعتماد به نفس دانش آموزان مقطع ابتدایی پرداخته می شود. این تحقیق به روش پیمایشی در مدارس ابتدایی شهرستان رباط کریم انجام شده و مشتمل بر 5 فصل می باشد. در عملیات میدانی تعداد 370 نفر از دانش آموزان تعدادی از این مدارس مورد پرسش قرار گرفته اند. پرسشنامه های تحقیق در ابعاد 62 سوالی جهت سنجش مهارت های زندگی و 30 سوالی جهت سنجش اعتماد به نفس بوده که روایی و پایایی آنها با آلفای کرونباخ 981/0 و 937/0 مورد تایید قرار گرفته اند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به فرضیات تحقیق نشان می دهد بین تمامی خرده مقیاس های خودآگاهی، ارتباط موثر، روابط بین فردی، مهارت مقابله با استرس، مدیریت هیجانات، توانایی حل مسئله، توانایی تصمیم گیری و تفکر خلاق از آموزش های مهارت های زندگی ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. اما این ارتباط برای خرده مقیاس های همدلی و تفکر انتقادی معنادار بدست نیامد. نتایج رتبه بندی خرده مقیاس های مهارت های زندگی نشان داد توانایی تصمیم گیری در مرتبه اول اهمیت قرار دارد. ارتباط موثر، خود آگاهی، توانایی حل مسئله، مهارت مقابله با استرس، مدیریت هیجانات، روابط بین فردی، تفکر خلاق، تفکر انتقادی و در نهایت همدلی در مراتب بعدی اهمیت قرار می گیرند. واژه های کلیدی: مهارت های زندگی، اعتماد به نفس، خودآگاهی، بهداشت روانی.
هما شهلایی محمد علی میرزا بیگی
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت برنامه های درس پژوهی در مدارس ابتدایی منطقه 13 آموزش و پرورش شهر تهران و ارائه راه کار های سازنده در جهت بهبود َآن انجام شده است. در این پژوهش هفت سوال مطرح شده و کلیه معلمان مدارس ابتدایی که در درس پژوهی شرکت نموده اند، به عنوان جامعه آماری مدنظر قرار گرفته اند. به دلیل محدود بودن جامعه آماری ، کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته می شود . به عبارت دیگر، حجم نمونه در این تحقیق مطابق با جامعه آماری بوده که در آن 13 مدرسه و تعداد 71 تن از آموزگاران مطلع از اصول بنیادین تحقیق مشارکت داشته اند. شیوه پیمایشی توصیفی به عنوان روش تحقیق انتخاب شده و برای جمع آوریِ اطلاعات همانند روش های معمول و رایج در بیشتر مطالعات میدانی از پرسشنامه استفاده شده است .تنظیم پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت (خیلی کم ،کم ،متوسط ،زیاد ) است .اطلاعات دموگرافی معلمان نیز در پرسشنامه سوال شده است .با همکاری و نظر استاد راهنما، اعتبار آزمون نیز بررسی و مورد تأئید قرار گرفت. در این پژوهش برای به دست آوردن پایایی پرسشنامه درس پژوهی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است .سپس با استفاده از نرم افزار spss آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نتیجه اینکه، به دلیل کسب ضریب بالاتر از 70/ 0، داده های جمع آوری شده با ابزار پژوهش از اعتبار کافی برخوردار هستند . داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمارتوصیفی مانند میانگین ،انحراف معیار و نمودار میله ای و دایره ای مورد توصیف قرارگرفت .عمده ترین یافته های پژوهش عبارتند از : میزان توجه به آموزش و آمادگی معلمان جهت شرکت در درس پژوهی بالا است. معلمان توجه و آگاهی کافی از اهداف درس پژوهی در مدارس را دارند .معلمان شناخت و توجه کافی به نحوه طراحی برنامه های درس پژوهی در مدارس ابتدایی را دارند .معلمان شناخت و توجه کافی از نحوه اجرای درس پژوهی را دارا می باشند .براساس بررسی روی جامعه آماری، میزان شناخت و توجه به ارزشیابی درس پژوهی در مدارس ابتدایی بالا می باشد .میزان توجه معلمان به کاربرد اصول و فنون در هر یک از مراحل یاددهی –یادگیری درس پژوهی بالا است .بر اساس پیشینه پژوهش راهکارهای زیر در رابطه با بهبود درس پژوهی ارائه می گردد.فرصت تعامل بین موسسات آموزش عالی با مدارس ،دانشجویان و معلمان پژوهشهای دانشگاهی با کلاس درس ایجاد گردد.دست اندر کاران آموزشی حمایت لازم را از برنامه های درس پژوهی به عمل آورند .تشکیل گروه های درس پژوهی و درگیری عمیق تر با درس پژوهی توصیه می شود .تغییر باور و نگرش مردم از طریق آگاهی دادن به آنها و مشارکت بخشیدن به آنان صورت پذیرد .