نام پژوهشگر: سارا هلیلی

بررسی نقش بنیادهای معرفتی در تاسیس نهاد سیاسی مطلوب در اندیشه کارل پوپر
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم سیاسی 1389
  سارا هلیلی   علی اکبر امینی

کارل ریموندپوپرباتکیه برمبانی نظری خودعملامعرفت قطعی راغیرممکن وغیرعلمی می دانست زیرا براین اعتقادبودکه شناخت(معرفت)تاحدودزیادی نسبی است وهرلحظه همانطوری که علم وفناوری درحال پیشرفت وتکامل است،معرفت هم مانندعلم بایدبازمانهوعصرخودپیشرفت کندوالبته نه پیشترازعلم،زیرادر آن صورت حالت پیشگویانه ای به خود می گیردکه مارا به ورطه تاریک تاریخ باوری وتسلسل می کشاندوبه این دلیل پیش بینی درعلوم انسانی غیر ممکن است،زیرامابا متغیرهای انسانی با تنوع اقلیمی،مذهبی،روانی،سیاسی،تربیتی و...روبروهستیم.پس عملا نمی توان بر آیتم عقلانیت تکیه کرد زیرا هر آن بیم آن می رودکه انسان رفتار مبتنی بر عقلانیت با تعاریف خودانجام ندهدبا این پیش فرض به این نتیجه می رسیم که پوپر بر آن است که مارا با این واقعیت روبرو سازدکه زمانی که ما نکی توانیم همواره با قطعیت جلوبرویم،برنظریه ابطال گرائی یا ابطال پذیری که بر آزمون وخطا استواراست تکیه کنیم وآن را نشانه پیشرفت وعلمی بودن موضوع می داندومتعاقباآن را به جامعه تسری می دهدوبا آزمون وخطاکردن نظامهای سیاسی مختلف وبااثبات وابطالشان به این نتیجه می رسدکه دموکراسی تا حدودی وشایدبتوان گفت بسیار زیادبه آزادی وشعورانسانی نزدیکتر است واعتقادش براین است که تازمانی که ایتمهای مثبت دموکراسی که به نمودنظام مطلوبش لیبرال دموکراسی می انجامد بسیاربیشترازآیتمهای منفی عادت بنابراین نظامی مطلوب تر،عملی تر وانسانی تر است نظامی که در آن بتوان کمترظلم وجوروجزمیت های فرهنگی،سیاسی واجتماعی ومذهبی رادید .نظامی که بتوان همانطور که دریک ازمایشگاه علمی مورد ابطال پذیر راردکردوفرضیه جدیدقابل آزمایش دیگری راجانشین آن کردوآن مورد را تا زمانی که خلاف نتیجه دلخواهمان ثابت نشده آنرا کاربردی عملیاتنی ودلخواه فرض کنیم وتاموردعلمی جدیددیگری وارد شودهمین طورسلسله واراثبات وابطال را ادامه داد.در یک جامعه هم حاکم همان فرضیه است که هرچندبا رای مردم وارد حوزه عملی سیاست که همان ازمایشگاست می شودومردم (فردآزمایشگاه کننده است)درطی یک دوره مشخص منتظرندتاحاکم رضایتوتوقعات جامعه رابرآورده سازدوچنانچه این گونه نشدیاتصمیم مردم همانندیک فرضیه ابطال شده بایدصحنه سیاست راترک بگوید،درواقع دموکراسی دربرکناری حاکم جباربارای مردم است نه در انتخاب آن.این همان دموکراسی پوپری است که در نظام مورد نظر یعنی لیبرال دموکراسی نمودپیداکرده است.