نام پژوهشگر: سارا میرهادی
سارا میرهادی حمیدرضا شریف
محلات مسکونی یکی از اندام های شهر است که عرصه حضور و شکل گرفتن تعاملات اجتماعی است که نقش ویژه ای در ایجاد حس تعلق به شهر و مکان زندگی ایفا می کند. در گذشته، مراکز محلات به عنوان فضای جمعی و محلی برای ایجاد و روابط چهره به چهره، تعاملات و رویدادهای اجتماعی بوده اند. امروزه با توسعه روزافزون شهرهای کوچک و بزرگ بدون توجه به اندام هایی چون محلات و توسعه بی توجه به روابط اجتماعی، ساختار محلات دچار آسیب شده و در نتیجه آن ارتباطات اجتماعی مردم شهر کاهش پیدا کرده است. با همشکل شدن کالبد محلات و فقدان فضاهای جمعی که محل فعالیت های اجتماعی و مکانی برای رخداد خاطره های جمعی مشترک و در نتیجه تقویت روح جمعی افراد جامعه بود، احساس تعلق و دلبستگی به مکان و محیط زندگی، سرزندگی و پویایی و در نهایت مطلوبیت و رضایت از محلات رخت بربسته است. در مبانی نظری این پژوهش، پس از بیان مفهوم فضا و مکان، به مطالعه دیدگاه های اندیشمندان مختلف در زمینه احساس تعلق به مکان و محله پرداخته و مولفه های پدیدآورنده ی آن در مقیاس محله در دو بخش محله قدیمی و محله امروزی استخراج می شود. سپس، با تهیه پرسشنامه و مصاحبه با مردم محله امروزی قدوسی غربی در شیراز و همچنین تحقیق میدانی، شدت و ضعف این مولفه ها و نیازها ارزیابی و نتایج مورد تحلیل قرار می گیرد. در ادامه سعی می شود که علاوه بر نتایج به دست آمده از این تحقیقات که عوامل عام هر محله است، به رمزگشایی لایه های تاریخی- اجتماعی و شناخت پتانسیل ها، عوامل بسترمحور و عناصر هویت بخش ساکنان که تنها با اکتشاف در هر محله قابل شناسایی بوده و خاص آن محله است، صورت گرفته و احکام طراحی استخراج گردد تا مرکز محله ای که بتواند امکان حضور مردم را پدید آورده و احساس تعلق از دست رفته ساکنین آن را بازآفریند، شکل بگیرد.