نام پژوهشگر: سارا اخوت
سارا اخوت ابوالحسن شهواری
زیاریان ، سلسله ای از پادشاهان ایرانی بودند که ، بیش از یکصد سال بر پاره ای از سرزمینهای گرگان ، قومس ، طبرستان ، دیلم ، قزوین ، ری، اصفهان و خوزستان فرمانروایی داشتند. پایتختشان در آغاز اصفهان و سپس ری و گرگان بود. بنیان گذار این سلسله مرداویج بن زیار بن وردان شاه گیلانی از فرماندهان لشکر اسفاربن شیرویه بود که اسفار خود نیز ، از عمال امیرنصربن احمد سامانی بود که والی گرگان بود. بعد از مرداویج برادرش وشمگیر و پس از وشمگیر ، دو پسرش بهستون و قابوس به حکومت رسیدند و حکام بعدی زیاریان عبارت بودند از: منوچهر پسر قابوس و انوشیروان پسر منوچهر. بعد از آنها دارا و کیکاووس به حکومت رسیدند که در دوره حکومت آنها قلمرو زیاریان در حد مرزهای گرگان و طبرستان محدود شده بود. اکثر امیران زیاری می کوشیدند تا یک حکومت متمرکز مستقل ایرانی با تکیه بر فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی تشکیل دهند و خود را تا حد امکان از اطاعت خلفای عباسی بیرون آورند. اما برای دوام و بقای حکومت خود گاهاً ناچار بودند با خلفای عباسی و دستگاه خلافت از در دوستی درآمده و آنها را علیه خود تحریک نکنند و این امر در دوران امیران متأخر زیاری بیشتر نمود داشت. گاهی نیز زیاریان برای تداوم حکمرانی خود بعنوان امیران دست نشانده حکومتهای همزمان با خود همچون سلجوقیان و یا غزنویان و… در مناطق تحت سیطره خود حکومت می کردند. دربار امیران آخر زیاری همچون قابوس، منوچهر و کیکاووس محل آمد و شد شعرا، علما و ادبا بود و امرای متأخر زیاری اغلب افرادی علم پرور، ادیب و فاضل بودند و کمتر به کار کشورگشایی و جنگ علاقه نشان می دادند. زیاریان به دلایلی نظیر مخالفت با دستگاه خلافت، رودر رو قرار گرفتن با حکومتهای همسایه و ناکارآمدی و عدم شناخت از مسائل سیاسی و جنگاوری امیرانشان، هرگز نتوانستند از حد یک حکومت محلی کوچک پا را فراتر گذاشته و به آرزوی دیرین امیران خود یعنی ایجاد یک حکومت مستقل مرکزی کاملاً ایرانی برسند. طلوع و غروب این سلسله به نحو جالبی تأثیر محیط و زمانه را در تحول نسلهای انسانی نشان می دهد: این تحول در نزد آل زیار در وجود مرداویج، از احساسات ضد تازی آغاز و در وجود قابوس به اوج عرب مآبی منجر شد. در رفتار وشمگیر با خشم و تحقیر نسبت به خلافت عباسی و بعد با کنار آمدن با آنها ظاهر شد و در کردار منوچهر به اطاعت و انقیاد نسبت به سلطانی که خود را مولی امیرالمومنین می خواند، رسید. یک سده فاصله بین آغاز و انجام قدرت این سلسله مرداویج تندخوی تا کیکاووس خردمند و آرام، امیران زیاری را شایسته آن کرد که قرنها حکمت و اخلاق به نسلهای بعدی تعلیم دهند. از سلسله زیاریان دو شاهکار ادبی و معماری جاودانه برجای مانده است. شاهکار ادبی آنها، قابوسنامه و شاهکار معماری آنان گنبد قابوس (بلندترین برج آجری جهان)، است که در تیر ماه 1391 بعنوان پانزدهمین اثر ملی ایران، در فهرست آثار جهانی (یونسکو) ثبت شد. روش گرد آوری اطلاعات در پروسه این تحقیق ، شیوه و الگوی مرسوم در مطالعات علوم انسانی و بهره گیری از منابع و مدارک و اسناد موجود و مربوط به موضوع تحقیق و بررسی میدانی و مراجعه به مراکز مطالعاتی و همچنین به شکل کتابخانه ای می باشد. در بررسی آسیب شناسی شیوه حکومتی این سلسله می توان چنین نتیجه گرفت که ، انحطاط و اضمحلال این سلسله همزمان با قدرت گرفتن سلسله های بزرگی همچون غزنویان و سلجوقیان بود و حضور قدرتمند آنها در عرصه سیاسی کشور، و همچنین ناکار آمدی امیران این سلسله در عرصه سیاست ، عامل مهمی در تضعیف و سقوط این سلسله و عدم موفقیت آنها بود. اگرچه زیاریان در آغاز، از نظر سیاسی اندکی به دستگاه خلافت وابسته بودند ولی از نظر فرهنگی کاملاً مستقل بودند و رفته رفته در دوران امیران بعدی، از این استقلال در هر دو زمینه سیاسی و فرهنگی کاسته شد، تا اینکه کاملاً وابسته به قدرت های همسایه و حکومتهای متقارن شدند. زیاریان اگر در ابتدا با اتکا به قدرت خود، سرزمینهای نسبتاً وسیعی را متصرف شدند، اما با کم شدن قدرت آنها، همسایگان بتدریج قلمرو آنها را محدود کرده تا جائیکه تبدیل به یک حکومت محلی در منطقه گرگان و طبرستان شدند.