نام پژوهشگر: اشرف کرمی
اشرف کرمی مریم صادقی گیوی
چکیده در این پژوهش، مبانی و اندیشههای عقلگرایی و عقلگریزی در طی قرون ابتدایی اسلام، قرن اول تا قرن هفتم هجری، تحلیل و بررسی شده است. اما از آنجا که بررسی این اندیشهها منوط به دانستن عقاید فرقههای کلامی صدر اسلام و پس از آن، میباشد، لذا شرحی از عقاید مهمترین فرقههای کلامی خردگرا و خردگریز در این رساله لحاظ شده است. سپس با توجه به تأثیری که سنایی شاعر قرن پنجم و ششم، و مولانا شاعر قرن هفتم، از عقاید این فرقهها، خاصِّه اشاعره، گرفتهاند؛ و نیز با در نظر گرفتن مباحث فلسفی آن دوران دربار? عقل و تأثیر آن در متون ادبی، از جمله آثار این دو شاعر، و همینطور با توجه به دیدگاه خود عارفان در رابطه با مراتب عقل، به تحلیل و بررسی این موضوع در حدیقه سنایی و مثنوی مولانا پرداخته شده است. در نهایت، در نتیجهگیری و در بررسی تطبیقی دیدگاه این دو شاعر در ارتباط با مقول? عقل و حیط? اختیارات آن، مشخص شد که فضای عقیدتی – فکری حاکم بر هر دوره و خط مشی سیاسی حکومتها مبنی بر میزان توجه آنها، به اصول و احکام دینی و شرعی ارتباط مستقیم با روند خردگرایی یا خردگریزی در افکار و عقاید شاعران بزرگی مانند سنایی و مولانا داشته است. سنایی تحتتأثیر تسلط اندیشههای اهل حدیث و اشاعره و شریعتگرایان افراطی دور? سلجوقیان، حیط? اختیارات عقل را تنها محدود به شرع میکند و عقل را مطیع اوامر شرعی میداند؛ و مولانا به دلیل این که کمی از فضای قشرینگر آن دوره، دور میشود و عرفان او از زهد خشک فاصله میگیرد، با وسعتنظر بیشتری به این مقوله میپردازد. اما در نهایت هر دوی آنها عقل معاد را بر عقل معاش ترجیح میدهند و توجه انسان را یکسره معطوف به جهان باقی میکنند.