نام پژوهشگر: حامد آموزگار
حامد آموزگار حسین تاجمیر ریاحی
در این پژوهش توانایی روش آنالیز زمان دوام در ارزیابی لرزه ای قاب های بتن آرمه در سطوح مختلف لرزه ای در برابر آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی با شتابنگاشت های با تطبیق دقیق مورد بررسی قرار گرفته است. روش آنالیز زمان دوام بر مبنای روش آنالیز تاریخچه زمانی می باشد با این تفاوت که در این روش سازه تحت یک تابع شتاب که شدت آن در طول زمان روندی افزایشی دارد به صورت دینامیکی آنالیز شده و شاخصهای مختلف خرابی سازه در طول زمان مورد بررسی قرار می گیرند. در این پژوهش برای انجام آنالیز زمان دوام از توابع شتاب سری g که طیف پاسخ آن ها بر طیف طراحی آیین نامه asce7-05 منطبق است استفاده شده است. برای مقایسه نتایج با آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی یک مجموعه شتابنگاشت 20 تایی انتخاب گردید. سپس آن ها به نحوی مقیاس شدند که طیف پاسخشان بر طیف asce7-5 منطبق باشد. در ابتدا اختلاف میان نتایج شتابنگاشت ها قبل و بعد از تطبیق مقایسه گردید تا اثر تطابق با طیف بر روی پاسخ ها روشن شود و در ادامه نتایج روش زمان دوام در سطوح عملکرد لرزه ای قبل از فرو ریزش و در لحظه فرو ریزش با نتایج آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی با شتابنگاشت های تطبیق شده به تفکیک تنوع طراحی قاب ها مقایسه گردید. از مقایسه نتایج مشخص شد که اختلاف بین نتایج روش زمان دوام و شتابنگاشت های تطبیق شده در مقدار و نحوه توزیع پارامترهای تقاضای مهندسی چون حداکثر گریز بین طبقات و حداکثر چرخش پلاستیک مفاصل و توزیع نیروی جانبی در طبقات مگر در موارد خاصی چون چرخش پلاستیک مفصل در ستون های قاب های بلند، کم و قابل قبول است. با مقایسه نتایج زمان دوام و شتابنگاشت های تطبیق نشده نسبت به شتابنگاشت های تطبیق شده دیده شد که نتایج زمان دوام بیشتر به نتایج شتابنگاشت های تطبیق شده نزدیک است. همچنین با قرار دادن نتایج آنالیز بار افزون در کنار نتایج آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی مشخص شد که روش زمان دوام در تشخیص نحوه توزیع پارامترهای تقاضای مهندسی در سازه توانمندتر از روش بار افزون می باشد.