نام پژوهشگر: طیبه شاددل
طیبه شاددل سحر کاوندی
تأثیر عوامل طبیعی بر جسم انسان چه از حیث تأثیر در سلامت و چه از لحاظ بروز بیماری ها از زمان های قدیم بر طبیعی دانان و پزشکان کم و بیش معلوم بوده است، اما یکی از مهمترین بحث های علم اخلاق این است که "نقش عوامل طبیعی بر اخلاق تا چه حد است؟" نوشتار حاضر با تبیینی از هستی شناختی انسان سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد، لذا در ابتدا به تبیین دیدگاه های متفکرین در این مورد می پردازد و از بین دیدگاه های موجود در این رابطه دو دیدگاه "دوئالیستی" و "فیزیکالیستی" را به دلایل تبعاتی که برای علم اخلاق به وجود می آورند رد می کند و دیدگاه صدرائی را در این مورد می پذیرد، زیرا در دیدگاه صدرائی نفس امری "جسمانیه الحدوث" است که به واسطه حرکت جوهری که در انسان رخ می دهد ارتباط آن با جسم، ارتباط دو جوهر وجودی است که بر یکدیگر تأثیر و تأثر علّی دارند و تحول در هر بعد، تحول در بعد دیگر را به همراه دارد، بنابراین نفس از جسم و به تبع آن از عوامل طبیعی متأثر می گردد و اخلاق نیز که صادر از نفس است از عوامل طبیعی متأثر می گردد، از طرف دیگر چون دیدگاه صدرایی، یک دیدگاه فیزیکالیستی محض نمی باشد، لذا با پذیرش «تأثیر عوامل محیطی بر اخلاق» همچنان فلسفه اختیار زنده و پویا است. در ادامه به تبیین و توصیف تأثیر برخی از عوامل طبیعی بر اخلاق پرداخته می شود.