نام پژوهشگر: طاهره شکری
طاهره شکری مرتضی حصاری
از دوره های تاریخی سرزمین ایران دوره ایلام است؛ این دوره در قسمتهای جنوبی و مرکزی این سرزمین به خصوص در جنوب غرب گسترش داشته است که در میان پژوهشهای باستانی و تاریخی به نسبت دیگر ادوار تاریخی ایران کمتر بدان پرداخته شده و در این میان به دوره ایلام جدید کمتر از همه توجه نشان داده شده است. دوره ایلام جدید تقریبا همزمان با عصر آهن در نجد این سرزمین و بر اساس منابع نوشتاری تاریخی با حکومتهای بزرگی چون ماد ویا شاهکنشینی چون الیپی ودر خارج از مرزهای فلات ایران با آشورنو وبابل در میان رودان ، همزمان است و به نظر می رسد این دوره در حدود اواسط قرن 6 ق م همزمان با ظهور امپراتوری هخامنشی ، دراین امپراتوری مستحیل شده است. هرچند اطلاعات ایلامی از این دوره زمانی بسیارمحدود است، اما آن را می توان از کتیبه های همسایگان و در واقع رقبای هزار ساله این حکومت یعنی بابل نو و آشورنو بیشتر شناسایی کرد. با توجه به کاوشهای بسیار محدود در ارتباط با این دوره در نواحی چون شوش ورامهرمز و اطلاعات جزیی منتشر شده در این ارتباط ، آنچه که بیشتر تا کنون شناسایی شده ،تدفینهایی از این دوره است که البته خوشبختانه با بدست آمدن دو تدفین شاخص و عمده از این دوره (ارجان و جوبجی) طی عملیاتهای عمرانی ، می توان به آگاهی بیشتری در ارتباط با شیوه تدفین و آیینهای خاکسپاری در این برهه از تاریخ دست یافت. در این پژوهش سعی خواهیم نمود به مساله تدفین در دوره ایلام نو با معرفی قبوری که تا کنون از این دوره بدست آمده بپردازیم وبا وجود محدودیت اطلاعات در این زمینه ، با مقایسه تطبیقی آنها ، با این معرفی زمینه ای را برای شناخت بیشتر شیوه های تدفینی وارزیابی آنها در این دوره زمانی فراهم کرده باشیم وبه این پرسشها پاسخ دهیم که آیا این تدفین ها بیانگر تعدد و تفاوتهای حاکمیتی در مناطق مختلف خوزستان در دوره ایلام نو بوده است؟ آیا طبقات اجتماعی و جایگاه آنها در تنوع امر تدفینی موثر بوده است و گروه های اجتماعی دارای شکل تدفینی متفاوت بوده اند؟ آیا گورنهاده ها (اشیا یا ظروف تدفینی) بیانگر ارتباطات فرهنگی با سایر مناطق می باشند؟ در کار ارائه شده که به روش کتابخانه ای – موزه ای انجام پذیرفته است ، تلاش گردیده با نگاهی جدید در این زمینه به یک مجموع کلی در ارتباط با تدفینهای دوره ایلام نو رسیده شود وسپس با طبقه بندی معماری وآثار این مجموع الگو یا الگوهای تدفینی این دوره زمانی تا حدودی مشخص گردد.