نام پژوهشگر: منیژه مصطفی فرخانی

تبیین ویژگی های برنامه درسی آموزش عالی پست مدرنیسم و نقد آن بر اساس آراء اندیشمندان اسلامی( با تاکید آراء طباطبایی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  منیژه مصطفی فرخانی   محسن ایمانی

چکیده برنامه درسی، جوهره هر نوع آموزشی است. از این رو ساختار بهینه نظام درسی و انتخاب و سازماندهی محتوا از جمله دل مشغولی های سیاستگذاران نظام آموزش عالی بوده است. زیرا برنامه درسی در آموزش عالی ابزار علمی و اجتماعی نیرومندی است که ضمن ترسیم چگونگی و حدود انتقال دانش و مهارت ها تجربه ی وسیع علمی برای دانشجویان محسوب می شود. دیدگاه های گوناگون برنامه درسی متأثر از مبانی فلسفی مختلفی است که بدان ها متکی هستند که پست مدرنیسم یکی از آن ها می باشد، این دیدگاه نیز توانسته است تأثیراتی را بر برنامه های درسی آموزش عالی برجای بگذارد. اما از آن جایی که تقلید و اقتباس محض در برنامه درسی نارواست و بایستی با سنجش دقیق و خردمندانه از تجربیات و اندیشه ی دیگران سود جست، ضروریست که مبانی فلسفی و ارزش های مورد قبول در بر نامه درسی کشور خود را مورد توجه قرار دهیم. پژوهش حاضر که مبتنی بر روش تجزیه و تحلیل داده ها از نوع کیفی بوده و معیار و مبنا نیز در چنین تجزیه و تحلیل هایی، عقل و منطق، تفکر و استدلال می باشد. پس از بررسی دیدگاه پست مدرنیسم در حوزه مبانی فلسفی، و ویژگی های اصلی آن و نیز دیدگاه تربیتی منبعث آز آن، و هم چنین برنامه درسی و مولفه های آن در آموزش عالی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. سپس همه وارد ذکر شده بر اساس آرا و نظریات ایشان مورد بحث و نقادی قرار گرفته است. که البته این کار بر مبنای مکتب رئالیسم اسلامی، با تاکید بر دیدگاه های علامه(ره)، مورد نقد و بررسی واقع گردید، یافته های تحقیق حاکی از آن است که رویکرد پست مدرنیسم در متافیزیک عدم اعتقاد به امر متعالی و درباره گانگی و در باره انسان شناسی قائل به هویت های متعدد و فقدان بعد روحانی الهی دانسته و درباب معرفت شناسی به تکثر معرفتی و حقایق متکثر قائلند و در باره ارزش ها بر تغییر پذیری ارزش ها تأکید داشته و برنامه درسی را به لحاظ هدف و محتوا و روش و شیوه های ارزشیابی متغیر می دانند. و در مقابل علامه در متافیزیک قائل به وجود خداوند بوده و جهان را دارای وحدت دانسته و انسان را دارای بدن و روح الهی می داند. درباره معرفت قائل به امکان دست یافتن به حقیقت بوده و امکان تکامل حقیقت را به لحاظ عرضی میسر دانسته و لی امکان تکامل طولی آن را نفی می کند. و در باب ارزش ها معتقد به ارزش هائی ثابت و متغیر می باشد.