نام پژوهشگر: مژده توحیدی
مژده توحیدی محمد کاظم حسنوند
مدرنیسم و پست مدرنیسم در عین داشتن تشابه، تفاوت های ریشه ای زیادی نیز با یکدیگر دارند. این دو رویکرد در دو موقعیت زمانی متفاوت رخ داده اند، از همین رو برخورد مخاطب با هر یک از این دو جنبش متفاوت و با توجه به شرایط زمان بوده است. بر اساس نظریات منتقدان و متفکران، آثار هنری مدرن از لحاظ فرم و زیبایی شناسی قالب آن و آثار پست مدرن از نظر تاثیر محتوا و درون مایه ی اثر هنری شکل گرفته اند. همه ی آثاری که بعد از جنگ جهانی دوم و در طی سال های 1960 میلادی به بعد پا به عرصه ی هنر گذاردند و بر محتوا بیش از فرم تاکید داشتند در زمره ی هنر پست مدرن گنجانده می شوند. تغییر در روند ساختار و محتوای هنر باعث شد تا مخاطبان هنری نیز تغییر کنند. با تغییر در نگرش های هنر جدید و گرایش به موضوعاتی که در هنر مدرن اهمیت چندانی نداشت از قبیل بومی گرایی، جهانی شدن، کثرت گرایی و... مخاطب هنر پست مدرن از مخاطب خاص به مخاطب عام تغییر یافت. آنچه در این پایان نامه مورد پرسش قرار می گیرد چگونگی روند تغییر جریان مخاطب خاص به مخاطب عام است، تغییرات و رویکردهای جدیدی که باعث شد مخاطب - بی توجه به آثار هنر مدرن-خود تبدیل به تکمیل کننده ی اثر هنری پست مدرن شود. پس از بررسی و تحلیل به این نتیجه رسیدیم که تفاوت نگرش هنرمندان مدرن و پست مدرن نسبت به جایگاه مخاطب عام باعث تغییر در صورت ظاهری آثار نقاشی خواهد شد و سعی هنرمندان پست مدرن بر این است تا اثر هنری قابل فهم تری برای مخاطب عام خلق کنند. این پژوهش از طریق روش های تاریخی و مقایسه ای و تحلیل محتوا انجام گرفت است. واژه های کلیدی: مدرنیسم، پست مدرنیسم، مخاطب عام، مخاطب خاص ، فرمالیسم، هنر مفهومی.