نام پژوهشگر: سجاد خسروی فر
سجاد خسروی فر فرهاد دانش نیا
کمک های خارجی یکی از موضوعات مهم و بنیادی درعرصه اقتصاد سیاسی بین الملل است. کشورهای قدرتمند که تأمین منافع ملی خود را در گرو ثبات سیستم بین الملل می دانند ، ازکمک های خارجی برای تحقق ثبات این سیستم استفاده می کنند . ثبات مورد نظر، زمانی تحت الزامات حاکم بر رقابت های ایدئولوژیک ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در دوره جنگ سرد ، به کمک های خارجی رویکردی اقتصادی می داد، مانند طرح مارشال برای بازسازی اروپای غربی واصل چهار ترومن برای واکسیناسیون جهان سوم در برابر گسترش کمونیسم . به نظر می رسد در شرایط نوین بعد از جنگ سرد به ویژه متعاقب حوادث 11 سپتامبر، درون مایه و ماهیت کمک های خارجی به سمت ملاحظات امنیتی و اصلاحات سیاسی و دموکراتیزاسیون تغییر یافته است ، مانند کمک های خارجی به افغانستان ، مصر و تونس برای مهار تروریسم و بنیادگرایی اسلامی افراطی . بنابراین می توان نتیجه گرفت که بین الزامات و دستورکارهای سیستم بین الملل و جهت گیری کمک های خارجی رابطه درهم تنیده ای جود دارد. لذا پرسشی که در این راستا مطرح می شود این است که چه نسبتی بین دستور کاراصلی سیستم بین الملل و جهت گیری کمکهای خارجی پس از جنگ سرد وجود دارد؟ برای پردازش سوال اصلی می توان چند سوال فرعی را به شرح زیر طرح نمود. چه نسبتی بین ملاحظات سیاسی و کمک های خارجی به دنیای عرب (مصر- تونس)وجود دارد؟ چه نسبتی بین ملاحظات امنیتی و کمک های خارجی به افغانستان پس از سقوط طالبان وجود دارد؟ در این پژوهش با تمرکز بر تحولات جهان عرب به طور اعم و کشورهای مصر وتونس به طور اخص و نیز گسترش بی ثباتی در دولت های مثل افغانستان و تأثیر این تحولات بر امنیت بین الملل، به تغییر در جهت گیری کمک های خارجی از جنگ سرد به پساجنگ سرد پرداخته می شود. رساله در چارچوب رویکردهای اقتصاد سیاسی بین الملل و با تکیه بر متدولوژی تحلیلی - توصیفی این فرضیه را مورد واکاوی قرار می دهد که ملاحظات امنیتی و ملاحظات سیاسی مهم ترین متغییرهای تعیین کننده دستورکار سیستم بین المللی در جهت گیری کمک های خارجی پساجنگ سرد محسوب می شوند.