نام پژوهشگر: سپیده مشایخی
سپیده مشایخی منیر حسین زاده نمین
برای بررسی بیان ژن های cslyc و csbch دخیل در سنتز کروسین در کالوسهای حاصل از جداکشت خامه و گلپوش زعفران crocus sativus از تکنیک واکنش زنجیره پلی مرازی نسخه برداری معکوس (rt-pcr) استفاده شد. این روش بر روی کالوس های حاصل از جداکشت خامه و گلپوش غنچه گلی زعفران سه مزرعه شاهرود، مردآباد کرج و تربت حیدریه انجام شد و در نهایت نتایج حاصل به لحاظ شدت بیان ژن ها از تکنیک synchronize با یکدیگر مقایسه شدند، در کالوس حاصل از جداکشت خامه و گلپوش گلی مزرعه شاهرود بیشترین شدت بیان و در مزرعه مردآباد کمترین شدت بیان دیده شد. جهت تفسیر علت بیان تفاوت در بیان این ژن ها چندین عامل را مورد بررسی قرار دادیم. در ابتدا نوع بافت خاک، یون های سدیم و پتاسیم موجود در خاک و هدایت الکتریکی خاک (ec) مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که خاک مزرعه شاهرود با داشتن میزان یون های سدیم بیشتر و پتاسیم کمتر و همپنین میزان ec بیشتر نسبت به خاک مزارع تربت حیدریه و سپس مردآباد کرج دارای تنش شوری بیشتری بود. بافت خاک هر سه مزرعه از نوع رس-شنی بود. با توجه به مطالعات بالا برخی از شاخص های تنش نیز در کالوس خامه و گلپوش ها، خامه و گلپوش های in vivo و بنه های مربوط به گل زعفران هر مزرعه مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان پراکسیداسیون لیپیدها و محتوای پرولینی و همچنین آنزیم ها ای آنتی اکسیدانی در بافت ها و اندام های مورد استفاده گل زعفران مزرعه شاهرود نسبت به تربت حیدریه و سپس مردآباد بیشتر بود. جهت بررسی بیشتر، میزان قندهای محلول و پلی ساکاریدی نیز در بنه و خامه و گلپوش های in vivo غنچه گلی هر منطقه نیز با یکدیگر مقایسه شدند. طبق آنچه که پیش بینی شد اندام های مربوط به غنچه گلی شاهرود بیشترین میزان قندهای احیایی و در مردآباد بیشترین میزان قندهای پلی ساکاریدی دیده شد. بر اساس مطالعات bouvier و همکاران در سال که 2003، به نظر می رسد علت بیان بیشتر دو ژنbch و lyc در کالوس حاصل از جدا کشت خامه و گلپوش شاهرود، اثر تنش شوری بر روی آن باشد. از سویی دیگر احتمال دارد با توجه به نمو کلاله زعفران in vivo که در طی آن قندهای پلی ساکاریدی مثل نشاسته به قندهای کوچکترتجزیه می شوند (grilli and canini, 2004)، می توان چنین استنباط نمود که علت بالاتر بودن شدت بیان ژن به ترتیب در منطقه شاهرود، تربت حیدریه و مردآباد کرج، احتمالاً قندهای احیایی حاصل از تجزیه پلی ساکارید نشاسته از سویی جهت کاهش اثرات نامطلوب تنش عمل کرده و تعادل اسمزی را در گیاه برقرار کرده، از طرفی دیگر به سمت مسیر تبدیل آمیلوپلاست به کروموپلاست رفته است.