نام پژوهشگر: مرضیه سادات رضوی
مرضیه سادات رضوی سید محمود الهام بخش
زبان حماسی، زبانی ست فاخر، دارای سبکی عالی و الفاظ و عبارات سنگین و مطنطن هستند؛ به گونه ای که از زبان عادی فاصله می گیرد و برجستگی خاصی پیدا می کند. این زبان، نه تنها در شعر کهن، بلکه در شعر نو نیز وارد شده و شاعران، متناسب با مقتضای زمانی خود، از آن استفاده کرده اند. از جمل? این شاعران، سیّد علی موسوی گرمارودی، شاعر، نویسنده، محقّق ادبی و خالق آثار برجسته در حوز? شعر آیینی و پایداری است که در فروردین 1320ش. در قم به دنیا آمد. موسوی گرمارودی که از پیشگامان شعر انقلاب اسلامی است، در دو عرص? شعر سنتی و همچنین نیمایی وسپید فعالیّت چشمگیری دارد. از جمله ویژگی های آثار منظوم موسوی گرمارودی جنب? حماسی آنهاست که شامل حماس? محض و حماس? دینی، هر دو می-شود. زبان شعر وی از دو منبع زبان سبک خراسانی و زبان شعر نیما سرچشمه می گیرد و نتیج? این امر، آفرینش زبانی با صلابت و حماسی است که ویژگی های شعر حماسی را در بر دارد. موسوی گرمارودی با همنشین کردن اجزای زبان گذشته با عناصر زبان معاصر، به خلق زبانی اقدام کرده که رنگی حماسی به خود دارد. همچنین از زبان رمزی اسطوره برای بیان عقاید خود بهره گرفته که زبان شعر خود را به سمت حماسی بودن سوق داده است زیرا می دانسته حماسه را در سرشت و ساختار از اسطوره جدایی نیست. وی برای قرار دادن اشعار روایی خود در فضایی حماسی و همچنین برجسته نمودن شخصیّت های روایت، شیوه های داستان پردازی حماسی را بر کلام خود حاکم ساخته است. موسوی گرمارودی، استادانه برخی از عناصر علم معانی را در اشعار خود به کار گرفته، بویژه تقدّم و تأخّر ارکان، تأکید، ایجاز و تنوّع جملات خبری و انشایی. او همچنین با بهره گیری از صورخیال بویژه اغراق که جزو ذات حماسه است و توجّه به موسیقی و آهنگ برخی جملات که در ایجاد کلامی حماسی موثّرند، تصاویری با فضای حماسی خلق کرده که زیر بنای آن همان لحن پرصلابت است. در این پژوهش، که به بررسی زبان حماسی در آثار موسوی گرمارودی اختصاص دارد، پس از فصل اوّل که در بردارند? مبادی تحقیق است، به شرح احوال، آثار، فعّالیّت های ادبی، سیاسی و فرهنگی شاعر پرداخته ایم و از آنجا که موضوع ما بررسی زبان حماسی است، پس از معرفی شاعر، فصلی را به تعریف حماسه، تاریخچه، انواع، ویژگی ها و سبک و زبان آن اختصاص داده ایم. فصل های چهارم، پنجم و ششم این پژوهش، بحث و بررسی عناصر برجست? حماسی اعم از باستانگرایی، اسطوره، روایت گزینی، داستان پردازی و شخصیّت پردازی در آثار موسوی گرمارودی را شامل می شوند. همچنین، برای برشمردن ویژگی های بلاغی اشعار موسوی گرمارودی در حوز? حماسی، در فصل هفتم و هشتم، به بررسی مباحث معانی و بیان(صور خیال) در آثار وی پرداخته ایم.
مرضیه سادات رضوی عذرا اعتمادی
هدف از این پژوهش بررسی تاًثیر عوامل خطرزای محیطی، تعارض زناشویی و عملکرد خانواده و نیز بررسی تاًثیر غیر مستقیم این عوامل از طریق عوامل مرتبط با کودک (ادراک از تعارض والدین، ادراک از عملکرد خانواده، ایمنی هیجانی در سیستم خانواده، دلبستگی والد –کودک و خلق وخوی کودک) بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی کودک بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پایه ی چهارم و پنجم مقطع ابتدایی مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 و خانواده آن ها بود. نمونه ی آماری 702 مورد بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عوامل خطرزای محیطی، تعارض زناشویی(mcq-r)، عملکرد خانواده (fad)، ادراک از تعارض والدین(cpic)، ادراک از عملکرد خانواده(fps)، دلبستگی والد – کودک (ippa)، ایمنی در سیستم خانواده (sifs)، خلق وخوی کودک(eatq-r) و چک لیست رفتاری کودکان – فرم والدین (cbcl) استفاده شد. روش های آماری مورد استفاده شامل آمار توصیفی و تحلیل استنباطی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته ها نشان داد که عوامل خطرزای محیطی، عملکرد خانواده و تعارض زناشویی به طور مستقیم بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی در کودکان تاًثیر دارد. تعارض زناشویی با میانجی¬گری ادراک کودک از تعارض، ناایمنی هیجانی در سیستم خانواده و خلق وخوی منفی کودک بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی کودکان تاًثیر داشت و بیشترین اثر مستقیم مربوط به تاًثیر دلبستگی والد ـ کودک بر اختلالات درونی سازی و تاًثیر عوامل خطرزای محیطی بر اختلالات برونی سازی کودک بود. بیشترین اثر غیر مستقیم مربوط به تاًثیر عوامل خطرزای محیطی و عملکرد خانواده بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی کودک بود.بررسی الگوی اختلالات درونی سازی و برونی سازی کودکان با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی مفهومی اولیه با حذف شدن مسیر ادراک کودک از عملکرد خانواده به اختلالات کودکان، با داده های حاصل از پژوهش حاضر برازش مناسب را داشت.