نام پژوهشگر: زهرا مزارعی
زهرا مزارعی محمد جواد زاهدی
چکیده دین در جامعه ایران حضوری برجسته و فعال داردو در تمامی عرصههای اجتماع به نحوی اثر و نفوذ خود را داراست. از آنجا که دین در نگهداشت پایههای اخلاقی فرد و جامعه نقش مهمی را دارد، می تواند در مردمی که پیش زمینه مذهبی نیرومند دارند، به عنوان حافظی برای ارزشهای اخلاقی و فکری بکار رود. نظریههای چندی در مورد دینداری در عرصه جامعه شناسی دین مطرح گردیده است که در آنها، اندیشمندان کوشیدهاند علل و سرچشمههای پیدایش ادیان و عوامل موثر بر دینداری را از جوامع اولیه تاکنون تبیین نمایند. پژوهش حاضر، سعی نموده است دینداری را در دختران مقطع پیش دانشگاهی که در سالهای آخر نوجوانی بسر میبرند، تبیین نماید. زمینه موثر بر انتخاب این قشر به نقش تأثیرگذار نوجوانان و جوانان در اجتماع بر میگردد. در این تحقیق عوامل چندی برای دینداری در دختران مقطع پیش دانشگاهی مطرح گردیده و از مدل گلاک و استارک برای سنجش دینداری دختران نوجوان استفاده گردیده است. رویکرد کارکرد گرایان درباره دین که به ریشهها و پیامدهای اجتماعی دین میپردازد چارچوب نظری سه فرضیه تأثیر پایبندی دینی والدین، رسانه تلویزیون و قومیت دانشآموز بر دینداری وی را تشکیل میدهد. چراکه خانواده و بالاخص والدین از مهمترین عناصر محیط اجتماعی پیرامون یک نوجوان به شمار میآیند. رسانه تلویزیون نیز در دنیای امروز به عنوان پر مخاطبترین رسانه ارتباطی مطرح است که امکانات دارا بودن نوع و شکل آن را نیز خانواده در اختیار فرزند نوجوان خود قرار میدهد. و بالاخره قومیت در یک اجتماع قومگرا مانند شهر اهواز بدون شک تأثیری ژرف بر نگرشها و رفتارهای افراد باقی میگذارد. رویکرد معناگرایان درباره دین چارچوب نظری فرضیه تأثیر پایگاه اجتماعی– اقتصادی خانواده بر دینداری دانشآموز را تشکیل میدهد. معناگرایان معتقدند که دین در ساخت معنا برای انسان نقش دارد و پاسخی برای بیعدالتیها و دشواریها در زندگی بشر میباشد. در پژوهش حاضر با توجه به اطلاعات جمعآوری شده، مشخص گردید که دختران مقطع پیش دانشگاهی شهر اهواز دارای میانگین دینداری بالایی هستند. خصوصاً در حیطه اعتقادات دینی و عواطف و احساسات دینی قویتر از مناسک و رفتارهای دینی میباشند. درباره فرضیههای تحقیق مشخص گردید که تأثیر خانواده و پایبندی دینی آن بر دینداری دانشآموز انکارناپذیر است. تماشای برنامههای تلویزیونهای داخلی اثری مثبت بر دینداری دانشآموزان دارد. تاثیر قومیت بر دینداری در شهر اهواز نیز جالب توجه است. بر طبق نتایج بدست آمده در این تحقیق دختران قوم عرب بالاترین حد دینداری را دارا هستند در حالی که دختران قوم لر (لرهای بختیاری) پایینترین رتبه دینداری را در میان قومیتهای ساکن در شهر اهواز دارند و بالاخره از میان گزینههای تشکیل دهنده پایگاه اجتماعی – اقتصادی، درآمد خانواده و تحصیلات والدین بردینداری اثر معنادارمیگذارد.
زهرا مزارعی هاجر ستوده
هدف: این پژوهش با مطالعه رابطه میان شاخص های مرسوم علم سنجی و داده های نشان گذاری تولیدات علمی در سطوح مقالات، مجلات و نویسندگان در حوزه موضوعی علم اطلاعات و دانش شناسی در بازه زمانی 2004 تا 2012، به بررسی امکان استفاده از داده های نشان گذاری در ارزیابی پژوهش و محاسبه اثرگذاری علمی می پردازد. روش شناسی: پژوهش حاضر، به لحاظ هدف کاربردی، و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی، از نوع همبستگی و با رویکرد تحلیل استنادی می باشد. همچنین جهت تحلیل داده های نشان گذاری از رویکرد وب سنجی استفاده شده است. نمونه هدفمند این پژوهش مقالات نشان گذاری شده، مجلاتی که دارای مقالات نشان گذاری شده می باشند، و همچنین نویسندگانی که دارای مقالات نشان گذاری شده اند، می باشند. داده ها با استفاده از پایگاه وب آو ساینس، گزارش استنادی مجلات، و همچنین سایت نشانه گذاری علمی "سایت یولایک" جمع آوری شده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که به لحاظ آماری، رابطه معنادار، مثبت و ضعیفی میان شمار استنادات و نشان های مقالات وجود دارد. رابطه معنادار، مثبت و ضعیفی نیز میان میانگین استنادی و میانگین نشان های نویسندگان مشاهده شد. همچنین، رابطه معنادار، مثبت و متوسطی میان ضریب تاثیر مجلات و میانگین نشان های آنها از یک سو و درصد مقالات نشان گذاری شده از سوی دیگر، گزارش شد. همچنین، یافته ها نشان داد که "مقالات پژوهشی"، "مقالات مروری"، و "همایش نامه" بیش از دیگر انواع مدارک نشان گذاری شده اند. نتیجه گیری: با توجه به ضعیف بودن ضرایب همبستگی روابط میان شاخص های علم سنجی و داده های نشان گذاری شده در سطوح مقالات، مجلات و نویسندگان، می توان از داده های نشان گذاری به عنوان مکمل شاخص های علم سنجی در ارزیابی پژوهش و محاسبه اثرگذاری های علمی بهره برد.
زهرا مزارعی دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه¬ی هوش هیجانی و مشکلات بین¬فردی در دانش آموزان تیزهوش بود. بدین منظور از بین کلیه¬ی دانش آموزان مدارس پرورش استعداد¬های درخشان شهرستان شیراز 181 دانش آموز(90 دختر و 91 پسر) به روش نمونه گیری خوشه¬ای انتخاب شدند و توسط پرسش نامه هوش هیجانی بار-آن(1997) و پرسش نامه مشکلات بین¬فردی کیم، پیلکونز و بارکهام(1997) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پاسخگویی به پرسش¬های پژوهش از طریق محاسبه ضرایب همبستگی گشتاوری پیرسون بین متغیر¬ها و تحلیل رگرسیون چند گانه به شیوه¬ی همزمان صورت گرفت. نتایج بیانگر آن بود که بین اکثر ابعاد هوش هیجانی و مشکلات بین فردی رابطه¬ی منفی وجود دارد. همچنین ابعاد مختلف هوش هیجانی برخی از جنبه-های مشکلات بین فردی را مورد پیش بینی قرار دادند. در مجموع، بر اساس یافته¬های پژوهش حاضر می¬توان نتیجه گرفت که فزونی هوش هیجانی با کاهش مشکلات بین فردی همراه است و روابط اجتماعی و بین فردی با برخورداری از هوش هیجانی بهبود می¬یابد.