نام پژوهشگر: عاطفه مراد بازفتی

بررسی و تحلیل شعر بیژن کلکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  عاطفه مراد بازفتی   جهانگیر صفری

بیـژن کلکی (1377-1317) یکی از شاعران نه چندان نام آشنای روزگار ماست و می توان از علل ناشناخته ماندن او به این اشاره کرد که وی در دوران زندگی اش هیـچ گاه در صدد برنیامد تا سروده هایش را به شکل کتاب چاپ کند اما پس از مرگش اشعــار او که در قالب های نیمایی و سپیـد سروده شده بود، در دو مجموعه با نام های «نیامدی اسم آب یادم رفت» و «ترانه هایی برای آلکـاپون» تنظیم و چاپ شد. این شاعر معاصر با توجه به اندوخته های ادبی فراوانی که داشت از زبانی ساده برای سرودن اشعار خود استفاده کرد هرچند برخــی تلاش های وی برای دست یابی به سبکی خاص در زبان شعــر، پنهان نمی ماند. از ویژگی های مهم سروده های کلکی این است که آرایه های ادبـی به خوبی و زیبایی جای خود را باز می کنند. بر این اساس به شاعــر امکان می دهند تا از طریق به کارگیری آرایه های لفظـی کلام خود را آهنگین سازد و به کمک شیوه های گوناگون عناصــر خیال و آرایه های معنوی، موسیقی درونی شعرش را به گونه ای دلکش و پر تأثیر افزایش دهــد. همچنین حضور طبیعت شمــال ایران، آرایه های بیانـی و تلمیح های متنوع در اشعـــار کلکی پررنگ می نماید. در نتیجه زبان و بلاغت در شعــر کلکی زمینه ای را فراهم می کند تا شاعر روشن بین و آگاه از دردهای اجتماع، بتواند اندیشه های مهمی چـون آزادی، مرگ، نومیدی و... را در قالب سروده هایش بیان کند. در این پژوهش تلاش بر آن بوده است تا علاوه بر معرفی بیــژن کلکی به بارزترین ویژگی های زبانی، مهم ترین آرایه های ادبی و بلاغی و عمده ترین بن مایه های اندیشگانی در شعــر او پرداخته شود.