نام پژوهشگر: معصومه مهری
معصومه مهری بهزاد برکت
گرایش از گرامر به توانش ارتباطی در یادگیری زبان سبب شد که محققان زبانی به جستجوی بهترین روش های تدریس عناصر کاربردی زبان به منظور ارتقا آگاهی کاربردی در زبان دوم برای دانش آموزان در یادگیری زبان دوم یا زبان خارجه برآیند. به همین منظور، اولین و مهمترین هدف این تحقیق بررسی تاثیر نسبی دو نوع آموزش مبتنی بر وردی، آموزش فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی و آموزش فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، در یادگیری ساختارهای درخواست های تحمیلی بوده است. هدف دیگر این تحقیق بررسی تاثیر احتمالی تفاوت های فردی، انگیزه و سطح زبانی، بر روی توجه دانش آموزان به ساختارهای تعدیل درخواست در دو گروه تحت آموزش بوده است. این تحقیق با سه کلاس دست نخورده که به صورت تصادفی به گروهای کنترل،گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی و گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، تخصیص یافتند. تمام شرکت کنندگان این سه گروه، ابتدا به یک پرسشنامه انگیزش پاسخ داده و سپس در یک امتحان تعیین سطح شرکت نمودند. علاوه بر آن به منظور بررسی تاثیر آموزش بر یادگیری تعدیل های درخواستی، پیش آزمون و پس آزمون و آزمون با تاخیر از تست نوشتاری گفتمان برگذار شد. عملکرد دانش آموزان در تست گفتمان نوشتاری توسط دو شخص زبان اصلی نمره گذاری شد. نتیجه پیش آزمون هیچ تفاوت معناداری بین گروه های مذکور نشان نداد. دوره آموزش ده جلسه به طول انجامید و تمامی شرکت کنندگان گروه های آموزش، گروه ارتقای آگاهی و گروه ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، در زمان کلاس خود آموزش میدیدند. در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی مبنی برنوع درخواست کردن دریافت نمی کرد. سپس عملکرد دو گروه تحت آموزش با گروه کنترل در پس آزمون و آزمون با تاخیر مقایسه شد. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عملکرد دو گروه تحت آموزش در پس آزمون و آزمون باتاخیر به طور معناداری بهتر از گروه کنترل بوده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد عملکرد بهتری نسبت به گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی داشتند. بعلاوه، نتیجه ضریب همبستگی بین پس آزمون شرکت کنندگان دو گروه تحت آموزش و عوامل انگیزش نشان داد که سه عامل: انگیزه درونی، عناصر انتظاری و قدرت انگیزش، بسیار مرتبط با نتیجه عملکرد زبان آموزان در تست نوشتاری گفتمان می باشند. اما هیچ رابطه معناداری بین نتیجه عملکرد زبان آموزان در پس آزمون و سطح زبانی آنها در هیچ یک از گروه های تحت آموزش دیده نشد.نتایج این تحقیق تاثیر مثبت آموزش در یادگیری کاربردی زبان انگلیسی در ایران را نشان می دهد و همچنین نشان دهنده تاثیر بیشتر فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی زمانی که با بازخورد همراه باشند می باشد. و در آخر، می توان نتیجه گرفت که سه عامل انگیزشی اشاره شده در بالا بسیار مرتبط به توجه زبان آموز به ویزگی های کاربردی زبان مقصد می باشد اما سطح زبانی زبان آموز تاثیری بر توجه آنها به ویزگی های زبان مقصد ندارد.