نام پژوهشگر: سیده سمانه سهرابی

تأثیر مدیریت بقایای گیاهی گندم و منابع مختلف نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  سیده سمانه سهرابی   اسفندیار فاتح

به منظور بررسی اثر مدیریت بقایای گیاهی و منابع مختلف نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم، شاخص های کارآیی نیتروژن و ویژگی های خاک، آزمایشی در سال زراعی 91- 1390 در مزرعه تحقیقاتی شماره یک گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده ی کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. سه سطح مدیریت بقایای گیاهی (حذف بقایا، سوزاندن بقایا و برگرداندن بقایا) به عنوان عامل اصلی و 5 منبع کود نیتروژن (شاهد، 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، 75 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، کود بیولوژیک سوپرنیتروپلاس و 75 کیلوگرم نیتروژن در هکتار+ کود بیولوژیک سوپرنیتروپلاس) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عملکرد و اجزای عملکرد گندم تحت تأثیر مدیریت های مختلف بقایای گیاهی قرار گرفته، به طوری که در بین مدیریت های اعمال شده بر بقایا، سوزاندن بقایا در اغلب صفات باعث افزایش و حذف بقایا منجر به کاهش اجزای عملکرد شد، در این بین برگرداندن بقایا حالت بینابینی داشته و گر چه در صفات وزن هزار دانه و شاخص برداشت بیشترین میزان را دارا بود؛ اما تأثیر سویی بر عملکرد بیولوژیک داشت. بیشترین عملکرد دانه (6/6 تن در هکتار) با کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و اعمال مدیریت سوزاندن بقایای گیاهی و کمترین عملکرد دانه (6/2 تن در هکتار) با کاربرد کود بیولوژیک سوپرنیتروپلاس و حذف بقایای گیاهی تولید شد. نتایج تیمارهای اعمال شده بر ویژگی های خاک نیز حاکی از این بود که برگرداندن بقایا حتی در مدت کوتاه دوره رشد گیاه توانسته است اثرات مثبتی بر خاک داشته و تا حدی باعث بهبود آن شود. به طوری که بیشترین میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک در تیمارهای تحت مدیریت برگرداندن بقایا مشاهده شد و نکته حائز اهمیت این که برگرداندن بقایای گیاهی بر جوامع میکروبی خاک نیز تأثیر مثبتی داشته و در مقایسه با سایر تیمارهای اعمال شده، میزان تنفس بیشتری داشته است. هم چنین برگرداندن بقایای گیاهی به خاک با افزایش سطح مواد آلی باعث افزایش پایداری خاکدانه های خاک شد. در بررسی این صفات تحت تأثیر منابع مختلف نیتروژن نیز مشخص شد که در اکثر صفات، استفاده از 150 کیلوگرم در هکتار کود اوره بیشترین میزان را برای صفات نشان داده و ترکیب کود بیولوژیک و شیمیایی نیز اغلب نتیجه ای مشابه با آن کسب نمود ولی استفاده از کود بیولوژیک به تنهایی در صفات ارتفاع ساقه، ارتفاع بوته، طول سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک کمترین میزان را نشان داد. استفاده از کود بیولوژیک در افزایش تنفس خاک موثر بوده و ممکن است در دراز مدت با سازگار شدن با خاک منطقه نتایج مطلوب تری را ارائه دهد. تأثیر تیمارهای به کار رفته بر شاخص های کارآیی نیتروژن نیز حاکی از آن بود که حداکثر میزان کارآیی جذب نیتروژن در استفاده از روش برگرداندن بقایا به همراه استفاده از کود بیولوژیک حاصل شد و بیشترین شاخص برداشت نیتروژن نیز در همین ترکیب تیماری به همراه مصرف 75 کیلوگرم در هکتار اوره به دست آمد. قابل ذکر است که برای تمام شاخص های نیتروژن اندازه گیری شده تیمار حذف بقایا کمترین کارآیی را نشان داد.