نام پژوهشگر: زهرا کیاشمشکی
زهرا کیاشمشکی فرزان سجودی
در این پایان نامه نگارنده کوشیده است به چگونگی استحاله ی نوشتار و خوشنویسی به نقشمایه در نقاشی ایران در سال های 1337 تا 1343هـ ش بپردازد. بررسی چگونگی تولید نشانه های نوظهور در نقاشی معاصر ایران، براساس نظریه ی گفتمان لاکلا و موفه و روش تحلیل متون در این تحقیق برطبق نشانه شناسی لایه ای انجام گرفته است؛ به این ترتیب که با توجه به مفاهیم رمزگان برون متنی و ساختار سلسله مراتبی متن از این رویکردها چارچوب نظری نهایی منسجمی برای تحلیل داده های تحقیق ارائه شد. یافته های این پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است، نشان می دهد که در پی تولید مدلول تازه برای دال سنت های تصویری توسط گفتمان "سنتگرایی نو"، گفتمان تازه ای با عنوان گفتمان "مکتب سقاخانه" در جهت تولید آثار نوگرای ایرانی حول دال "نقشمایه ی ایرانی" به تثبیت رسید. یکی از دال هایی که در این گفتمان به وقته تبدیل شد؛ دال"نقشمایه ی نوشتاری" بود؛ به این ترتیب، نوشتار به نقشمایه استحاله یافت و در پی آن خوشنویسی نیز به عنوان صورتی از نوشتار که واجد رمزگان زیبایی شناختی است وارد آثار نقاشی شد؛ سپس گفتمان "نقاشی خط" با مفصل بندی دال ها حول دال "نقشمایه ی نوشتاری" به تثبیت رسید. در حوزه ی گفتمانگونگی نقاشی، به طور پیوسته، برای دال "سنت های تصویری" معانی تازه ای تولید می شود؛ در واقع در پی چالش های گفتمانی، از نو به سنتی و از سنتی به نو تغییر می کند؛ بنابراین در پیوستار تاریخی، کنش اجتماعی نوگرایی از به روزکردن منابع سنت شکل می گیرد و با توجه به آن، یک پیوستار تاریخی پویا، همیشه می تواند مولود کنش های نوگرایانه باشد.