نام پژوهشگر: مریم عصاری
مریم عصاری رسول کردنوقابی
هدف پژوهش حاضر،بررسی و تبیین تاثیر کنش متقابل بین روش های آموزشی(بحث گروهی و سخنرانی)و میزان هوش اجتماعی دانش آموزان(بالا،متوسط و پایین)بر میزان یادگیری درس تاریخ آنان بود.به همین منظور 120 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه مدارس مختلف شهر همدان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس پرسشنامه هوش اجتماعی ترومسو بر روی آنان اجرا شد تا میزان هوش اجتماعی آنان بدست آید و در گروه های مربوط به خود قرار گیرند(گروه های سه گانه هوش اجتماعی بالا،متوسط و پایین).بعد از آن، بطور تصادفی نیمی از افراد هر یک از گروه های سه گانه(20 نفر)تحت روش آموزشی بحث گروهی و نیم دیگر هم(20 نفر)تحت روش آموزشی سخنرانی قرار گرفتند.برای تعیین میزان یادگیری آنان نیز پس آزمون(آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی درس تاریخ) برروی دانش آموزان اجرا شد.در آخر نیز نمره هوش اجتماعی هر دانش آموز با نمر-ه ای که در پس آزمون بدست آورده بود مقایسه و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت که نتایج زیر را در برداشت: نتایج تحلیل واریانس دوطرفه بر روی نمرات یادگیری درس تاریخ بر اساس روش آموزش و هوش اجتماعی دانش-آموزان نشان داد که روش آموزش تاریخ به تنهایی و بدون در نظر گرفتن هوش اجتماعی دانش آموزان تأثیر معنی-داری بر میزان یادگیری آن ها ندارد چرا که مقدار f بدست آمده در این مورد 07/0 است و سطح معنی داری این مقدار با درجه آزادی 1 و 114 بالاتر از 05/0 می باشد اما در مقابل اثر اصلی هوش اجتماعی بر میزان یادگیر تاریخ بدون در نظر گرفتن روش آموزشی، معنی دار است به عبارتی می توان گفت میزان هوش اجتماعی دانش آموزان، صرفنظر از روش آموزشی، تأثیر معنی داری بر افزایش یادگیری تاریخ دارد. تاثیر تعاملی روش آموزش تاریخ با میزان هوش اجتماعی دانش آموزان نیز معنی دار بود و یادگیری تاریخ در دانش آموزان دارای هوش اجتماعی بالا در روش بحث گروهی بالاتر از روش سخنرانی است. اما در دانش آموزران دارای هوش اجتماعی پایین، میانگین نمرات یادگیری تاریخ به روش سخنرانی بالاتر از روش بحث گروهی بوده است. در دانش آموزان دارای هوش اجتماعی متوسط نیز یادگیری تاریخ به دو روش یاد شده تفاوت چندانی با هم نداشته است.