نام پژوهشگر: یاسر عقدکی
یاسر عقدکی عباس چرچی
تاقدیس کی نو در شمال شرق استان خوزستان و در حد فاصل 22°49 تا 44 °49 طول شرقی و26°32 تا ? 43°32 عرض شمالی واقع شده و مرتفع ترین نقاط را در استان خوزستان به خود اختصاص داده است. از لحاظ تکتونیکی، این تاقدیس جزئی از زون برشی راستالغز راست بر ایذه می باشد که در زون کمربند ساده چین خورده زاگرس واقع گردیده است. در این مطالعه به منظور پی بردن به ارتباط بین ساختارهای زمین شناسی و هیدروژئولوژی تاقدیس کی نو ابتدا زمین شناسی ساختمانی منطقه مورد مطالعه بررسی شد و مشخص گردید که این تاقدیس تا حد زیادی با تاقدیس لیلی ادغام شده است. دلیل اصلی این موضوع، عملکرد گسل های پی سنگی تشخیص داده شد. مطالعات ساختارهای زمین شناسی و هیدروژئولوژی منطقه نشان داد که پهنه آهکی سازند ایلام- سروک در تاقدیس های لیلی و کی نو تحت تأثیر نیروهای تکتونیکی گسله شده که در پی آن با ایجاد درز و شکاف فراوان منجر به فراهم شدن شرایط تشکیل آبخوان کارستی شده است. سیماهای کارستی مانند دولین های متعدد موجود در ارتفاعات این تاقدیس ها و چشمه های کارستی نسبتاً پرآب تنگ سرد و کدی نشان دهنده توسعه کارست در منطقه می باشد. در ادامه با توجه به نقش قابل توجه شکستگی ها در تغذیه آبخوان کارستی به بررسی بعد فرکتالی آن ها پرداخته شد. تحلیل فرکتالی برای شکستگی های این منطقه به روش مربع شمار انجام گرفته است. با استفاده از ترسیم نمودار هایlog-log برحسب فراوانی (n) و عکس طول (1/s)، برای هر پهنه یک بعد فرکتالی محاسبه شده است. نتایج نشان داد که بیشترین بعد فرکتالی مربوط به بخش میانی تاقدیس ها و به خصوص یال مشترک دو تاقدیس می باشد. بر این اساس می توان گفت بیشترین مقدار تغذیه آبخوان در این بخش انجام می گیرد. گسل معکوس مفارون با قراردادن آبخوان کارستی ایلام- سروک در مقابل سازند نفوذناپذیر پابده- گورپی و همچنین ایجاد زون-های خردشده در سازند ایلام- سروک، نقش اصلی را در ظهور چشمه های پرآب منطقه داراست. بررسی میدانی در منطقه نشان می دهد که گسل ها و شکستگی های عرضی در محدوده مورد مطالعه از فراوانی بیشتری برخوردار می باشند که نقش مهمی در کنترل جهت کلی جریان و انتقال آب ایفا می نمایند. در نهایت در این مطالعه با توجه به شناختی که از منطقه به دست آمد، پتانسیل کارستی شدن منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس پارامترهای موثر در پتانسیل کارستی شدن شامل بارش، تراکم خطواره، فاصله از خطواره، شیب، تراکم آبراهه، لیتولوژی، پوشش گیاهی و دما شناسایی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) وزن لایه های موثر به دست آمد و در پایان نقشه پتانسیل کارستی شدن با تلفیق لایه های مربوطه در محیط نرم افزار gis10 استخراج گردید. بر این اساس منطقه مورد مطالعه به 5 گروه با پتانسیل بسیار زیاد، زیاد، متوسط، پایین و بسیار پایین طبقه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که بخش مرکزی تاقدیس از بیشترین پتانسیل کارستی شدن برخوردار است. از طرف دیگر دماغه شمال غربی دارای کمترین پتانسیل می باشد.