نام پژوهشگر: سعید محمدی عیبلو
سعید محمدی عیبلو عسگر دیرباز
موضوع تحقیق حاضر بررسی عقلی جبر و اختیار در نامه امام علی بن محمد هادی علیه السلام است. در این تحقیق تلاش شده است که فرمایشات حضرت امام هادی صلوات الله علیه راجع به دو مذهب مفوضه و اشاعره در مورد خلق اعمال ارائه و با نقد هر دو مذهب، نظری? امر بین الامرین اثبات و در نهایت به توضیح و بسط این نظریه پرداخته شود. تلاش اشاعره در این بود که با تکیه بر توحید در ذات و افعال، افعال انسان را محکوم به جبر معنوی کنند و در مقام استدلال صور مختلفی را بکار گرفته اند. این استدلالها در صورتهای فلسفی و کلامی و نقلی ارائه شده است که هر کدام باز أشکال مختلفی دارد.اما تمامی این صور استدلالی بجهت تام نبودن یا ناشی از سوء فهم در مواد استدلالی و یا وجود موارد نقضی، متزلزل و محل اشکال است بطوریکه افرادی از درون این مذهب معترف به این مساله هستند ضمن اینکه خلاف وجدان هر انسانی است وجدانی که از مهمترین ابزارهای معرفت بشری است. اما مفوضه با توجه به معانی مختلفی که دارد دو معنی از آن در نام? حضرت صلوات الله علیه مدخلیت دارد.دسته ای که قائل به تفویض حلال و حرام و اوامر و نواهی الهی به انسان کامل هستند و این دسته از غلات شیعه میباشند و دسته ای دیگر همان معتزله که قائل به تفویض افعال انسان هستند.قائلین دست? اول یک مکتب کلامی بشمار نمیآیند بلکه غالیانی هستند خرافه پرست که تهی از ادل? عقلی میباشند. ولیکن معتزله یک مکتب کلامی قوی و دارای استدلالات عقلی است. این دو مذهب به دلیل تحدید در سلطنت الهی مردود هستند. مکتب سومی که از قرآن و علوم آل پیامبر علیهم السلام مایه گرفته و قائل به قول وسط یا همان امر بین الامرین است، مکتب شیعه امامیه است. این مکتب با بینش معقولانه در مسائل گوناگون همیشه خود را وامدار اهل بیت پیامبر علیهم السلام دانسته و یگانه راه دستیابی به معارف و حقائق دینی را تحت لواء ولایت حضرات معصومین علیهم السلام میداند. این مساله یعنی امر بین الامرین در نام? حضرت هادی صلوات الله علیه هم مطرح است و اجمالاً مراد حضرت علیه السلام از این مساله در مورد افعال انسان، امری است نه جبر و نه تفویض، بلکه تملیکی است از جانب حق تعالی، یعنی خداوند متعال فعل را برای انسان تملیک کرده است و انسان مالک و مستطیع بر افعال خویش است ولی نه بصورت استقلال بلکه با تکیه بر تفضل الهی.بنابراین افعال هم مثل دیگر ممکنات در مملکت حق تعالی به فضل الهی موجودیت یافته است منتهی از مجرای خاص خودش یعنی اختیار انسان.لذا میفرماید: «بَلْ نَقُولُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ جَازَی الْعِبَادَ عَلَی أَعْمَالِهِمْ وَ یُعَاقِبُهُمْ عَلَی أَفْعَالِهِمْ بالاسْتِطَاعَهِ الَّتِی مَلَّکَهُمْ إِیَّاهَا فَأَمَرَهُمْ وَ نَهَاهُمْ بذَلِکَ... ترجمه: بلکه ما میگوییم که خداوند عزّ و جلّ بندگان را بر اساس کردارشان جزا دهد و آنان را به خاطر کارهای بدشان با توجّه به تواناییای که به آنها داده و به امر و نهی آنها پرداخته، مورد بازخواست قرار خواهد داد».و ما این تعبیر به تملیک را در جای جای این نام? شریف مشاهده میکنیم. کلید واژه ها: توحید افعالی، توحید تنزیهی، عدل، جبر، تفویض، امر بین الامرین، استطاعت