نام پژوهشگر: سمیه امیرآبادیزاده
سمیه امیرآبادیزاده هادی پورشافعی
در عصر نوین تحول یک ضرورت سازمانی است، مهم ترین چالش پیش روی سازمان ها ، تحول و تغییر می باشد، چرا که در محیط های متغیر امروزی سازمان ها بایستی هوشمندانه از خود واکنش نشان داده و حتی تحول را خلق کنند. این پژوهش با هدف بررسی سطح تحول پذیری کارکنان دانشگاه بیرجند و رابطه آن با مولفه های هوش سازمانی انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بوده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه بیرجند بود که از این تعداد، 136 نفر به عنوان گروه نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه-ای، بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات، از دو پرسشنامه ی هوش سازمانی آلبرشت (2003) با ضریب آلفای94/0 و پرسشنامه آمادگی پذیرش تحول سازمانی سلطانی (1387) با آلفای 94/0 استفاده شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین تحول سازمانی برابر با 133 و میانگین هوش سازمانی کارکنان برابر 69/133 بوده است، که در هر دو زمینه نتایج وضعیت ضعیفی را نشان می دهد. از سویی دیگر یافته ها بیانگر این بود که بین هوش سازمانی و تحول سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سابقه خدمت، جنسیت و میزان تحصیلات با هوش سازمانی تفاوتی وجود نداشت. نتایج پژوهش در زمینه مولفه های پیش بینی کننده تحول سازمانی بیانگر این بود که تنها دو مولفه «میل به تغییر» و «اتحاد و توافق» قادر به پیش بینی کنندگی تحول سازمانی هستند. کلید واژه ها: تحول سازمانی، هوش سازمانی، مولفه های هوش سازمانی، کارکنان، دانشگاه بیرجند.